در اشعارى منسوب به على (عليه السلام ) مى خوانيم كه فرمود:
شيئان لو بكت الدماء عليهما
|
لم يبلغ المعشار من حقيهما
|
فقد الشباب و فرقة الاحباب
|
اگر چشم هاى من براى دو چيز تا آنجا اشك بريزند كه تا نزديك به نابودى برسند يك دهم
حق آن دو را اداء نكرده ام آن دو عبارتند از: از دست دادن جوانى و فراق و جدايى از
احباب و دوستان
(938)
سعدى در اشعارش مى گويد:
به غفلت بدادم ز دست آب پاك
|
چه چاره كنون جز تيمم به خاك
|
مكن عمر ضايع به افسوس و حيف
|
كه فرصت عزيز است و الوقت ضيف
|
و در شعرى ديگر على (عليه السلام ) مى فرمايد:
بر جوانى ام كه از دست رفته گريانم ، اى كاش ، جوانيم باز مى گشت ، و اگر جوانى به
فروش مى رسيد به فروشنده آن هر چه مى خواست مى پرداختم ، جوانى وقتى در مسير رفتن
قرار گرفت ، جستن و يا برگرداندن آن ميسر نيست .(939) |