پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خود امين قريش بود لذا همه امانتهاى آنها
نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود. لذا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
وقتى مجبور به هجرت شد على (عليه السلام ) را جانشين مردم در مدينه كرد تا امانات
خود را به صاحبانشنان برگرداند و قرضهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را بدهد،
سپس دختران و زنانش را به مدينه برساند. پس از اينكه كفار قريش نزديك سپيده دم به
خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ريختند على (عليه السلام ) در رختخواب
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ديدند با حالت آشفته پرسيدند: كه محمد صلى الله
عليه و آله و سلم كجاست ؟ على (عليه السلام ) گفت : مگر من ماءمور و مسئول نگهدارى
او بودم . آنها على (عليه السلام ) را با زد و خورد به مسجدالحرام بردند و اندكى
بعد رها ساختند.(212)
على (عليه السلام ) پس از انجام سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به
همراهى فاطمه (مادر خود) و فاطمه (دختر پيامبر) و فاطمه (دختر زبير) و ديگران به
سوى مدينه به راه افتاد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم 5 روز در محله قبا
توقف كرد و فرمود: تا برادرم على (عليه السلام ) به من ملحق نشود وارد مدينه نمى
شوم ... در بين راه هشت تن از كفار مكه راه را بر على (عليه السلام ) بستند آنگاه
جناج غلام حرب بن اميه راه را بر حضرت على (عليه السلام ) بست . حضرت به ايمن
(پسرام ايمن ) و ابو واقد دستور داد شترهاى زنان را بخوابانند، آنگاه حضرت على
(عليه السلام ) با جناح جنگيد و او را دو نيم كرد، لذا مابقى كفار از ترس راه را بر
حضرت باز كردند(213)...
حضرت على (عليه السلام ) در آن ، شب براى حفظ جان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله
و سلم با خطر مواجه بود چنانچه خود آن حضرت مى فرمايد:
وقيت بنفسى خير من وطى الحصى
|
و من طاف بالبيت العتيق و بالحجر(214)
|
يعنى : با جان خدم بهترين كسى را كه پا بر زمين نهاده و به كعبه و حجر اسماعيل طواف
نموده نگهدارى نمودم .
و در منزلت و شاءن على (عليه السلام ) نيز خداى تعالى با فرستادن آيه شريفه
و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات الله
(215)
از جانفشانى مخلصانه على (عليه السلام ) قدردانى كرد. |