صحيفه نور جلد ۱۸

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۴ -


عيد شما آنوقتى است كه جبهه را محكم نگه داريد و فتح نهائى را بكنيد
يـك مـسـئله ديـگـرى كه مى خواستم عرض كنم اين است كه حالا نزديك به ايام عيد است . من تـوقـعـم از آقـايـان ، از هـمـه ايـن اسـت كـه يـك لحـظـه فـكـر كـنـنـد بـه حـال مـردم ، يـك لحـظه فكر كنند به حال اين مادرهايى كه جوان هايشان در جبهه ها از دست رفـتـه است يا عليل شده است و همين طور. از قرارى كه به من گفته اند مثلا همين هايى كه بـسـيـجـى هـسـتـنـد فـكـر كـردنـد كـه ايـام عـيـد را بـيـايـنـد بـه ايـنـجـا. خـوب ، شـمـا مـشـغول يك عبادت بزرگ هستيد الان ، شما بخواهيد جبهه را اگر خداى نخواسته رها كنيد و بـراى عيد چند روزى هم بياييد اينجا، خوب ، چه بكنيد. عيد! چه عيدى شما داريد؟ شمايى كه در آنجا آنطور گرفتار هستيد و در آنجا بمب هاى مسموم به سر شما مى ريزند، خوب ، شـمـا چـه عـيـدى داريـد كـه حالا بياييد عيد براى عيد جبهه را خالى بكنيد؟ جبهه را قوى نـگـه داريـد. عـيـد شـمـا آنـوقتى است كه شما جبهه را محكم نگه داريد و آنها را از صحنه بيرون بكنيد و انشاء الله فتح بزرگتر و فتح نهايى را بكنيد.
انشاء الله عيدها بعد مى آيد براى شما در همين جا، جبرانش را انشاء الله خواهيد كرد.
آيـا صـلح كردن با كسى كه بعد خنجر را از پشت محكم تر خواهد زد شرافتمندانه است ؟
!!! خـداونـد انـشـاء الله بـه هـمـه شـمـا !!! يـك كـلمـه ديـگـرى هـم عـرض كنم كه بعضى اشخاصى كه به نظر انسان مى آيد مغرض هم نيستند، به نظر انسان مى آيد كه متدين هم هـسـتـند اينها صحبت مى كنند از اينكه اصلاح چرا نمى شود، بياييد اصلاح بكنيد، جوان ها تا كى كشته بشوند.
اينها هم ديدشان ناقص است . اينها توجه به اين ندارند كه ما در اينوقتى كه هستيم ، با ايـن وضـعـى كـه هـسـتـيـم اگـر چـنـانـچـه پـيـشـنـهـاد صـلح را قـبـول بـكنيم و ما بنشينيم پشت ميزى كه صدام يك طرفش نشسته ، آقاى رئيس جمهور ما هم يـك طرفش نشسته ، دنيا به ما چه مى گويد؟ اسلام به ما چه مى گويد؟ عراق به ما چه مـى گـويـد؟ ايـران بـه مـا چـه مـى گـويـد؟ يـك كـسـى كـه 4 سـال اسـت ، 5 سـال اسـت ( عـراق كـه چـنـديـن سـال اسـت ) مـا چـهـار پـنـج سـال اسـت كـه گرفتارش هستيم كه هر چه توانسته كرده ، هر چه توانسته ، اگر كارى نـكـرده بـاشـد نـتـوانـسـتـه والا آنـچـه تـوانـسـتـه ايـن عـمـل كـرده و هـرچـه بـتـوانـد عـمـل مـى كـنـد و بـعـدهـا هـم هـر چـه بـتـوانـد عمل مى كند، ما اين را مهلتش بدهيم و بنشينيم با او صلح بكنيم ،(آقا! خوب ، بسيار خوب شـما تشريف ببريد ديگر به كشور خودتان و برويد و فلان و ما هم برويم سراغ كار خودمان ). اين بار عزت اسلام نمى سازد، با شرف انسان نمى سازد. اين نمى شود كه يـك هـمـچـو مـطـلبـى بـگـوئيـم . آقـايـان اشـتـبـاه مـى كـنـنـد، خـيـال مـى كـنـنـد كه خوب ، حالا ما جوان داديم ، من هم مى دانم كه بسيار ما خسارت ديديم ، بـسيار ما جوان ديديم ، لكن صلح كردن با يك كسى كه بعدش خنجر را از پشت محكم تر خواهد زد، اين يك صلح شرافتمندانه است ؟ يك صلح عقلايى است ؟ و عجب اين
است كه بعضى آقايان مى گويند كه اگر چنانچه راجع به آنها آمده بودند توى كشور ما، ما تا فرد آخر جوان هامان را مى داديم .
خـوب ، ايـن آن مـلى گرايى است كه اسلام مخالف با آن هست . مگر ما اسلام را كمتر از ملت خودمان مى دانيم ؟ اسلام را كمتر از كشور خودمان مى دانيم ؟ ما براى اسلام داريم فكر مى كـنيم . ما ملت عراق را با ملت خودمان جدا نمى دانيم . ملت عراق همانى است كه الان از ما هم آنـجـا، بـسـيـارى علماى ما هم در آنجا هستند، كسان ديگر ما هم هست . يعنى ما و آنها جدا از هم نيستيم . وقتى جداى از هم نيستيم ما بياييم فكر بكنيم كه اگر براى خاك ما بود تا فرد آخـرمان كشته مى شد اشكال هم نداشت ، همانى كه مى گويد حالا چرا، چرا اينقدر كشته مى دهيد، مى گويد كه اگر براى چيز ما، آنوقتى كه آنها در خاك ما بودند تا آخر فرد را هم خوب بود بدهيم ، حالايى كه آنها رفته اند در يك جاى ديگر، كنار رفتند با اينكه !!! با هم !!! باز هم نرفتند، حالا ديگر چرا؟ بنشينيد يك صلحى بكنيد، يك صلح شرافتمندانه . آيـا شـرافـتـمندانه است ؟ اين برخلاف ديد اسلام نيست كه ما براى خاكمان همه جوانان را بـدهـيـم هـيـچ اشـكـالى هـم نـداشـتـه بـاشـد، بـراى ديـنـمـان اگـر يـك جـوان بـدهـيـم اشـكـال دارد؟ مـا الان بـراى ديـنـمـان داريـم جنگ مى كنيم ، براى خاك جنگ نمى كنيم ، ما هر روزى كـه جـنـگ تـمـام شـد، بـا روى گـشـاده ، آغـوش بـاز همه ملت عراق را به آغوش مى گـيـريـم و جـنـگ ديـگـر نداريم با آنها. جنگ ما جنگى است بين اسلام و كفر، نه جنگى است مابين يك كشور و يك كشور، مابين اسلام و كفر است . امروز اگر ما عقب نشينى كنيم اسلام را شـكـسـت داديـم . امروز ما نمى توانيم عقب نشينى كنيم . ما امروز نمى توانيم صلح كنيم با اينها. اينها مى خواهند صلح ، اظهار صلح مى كنند از آن ور و از آن ور هم آن جنايتكارى ها را مى كنند، خوب ، اينها صلح طلب كه نيستند دروغ مى گويند، بر فرض اينكه يك وقت هم سـر چـيـز بـيـايـنـد اما جنايتكارى كه مسلما جنايتش طورى است كه انسان نمى تواند با او بـنـشيند و اصلاح كند و يك چيزى را امضا كند، آقاى رئيس جمهور ما آن طرفش را امضا كند، آقاى صدام هم آن طرفش را، آخر اين مساءله اى است كه مى پذيرد كسى از ما؟ دنيا از ما مى پـذيـرد؟ بـر فـرض ايـنكه قدرت هاى بزرگ مى گويند (خيلى خوب شد، الحمدلله ما بـرديـم مـسئله را) !!! آنها !!! برد آنهاست ديگر ( مسئله را برديم )، اما ملت ها چه مى گـويـند به ما، اسلام به ما چه مى گويد پيغمبر اسلام ، امام زمان به ما چه مى گويند؟ خوب ، ما مسؤ ول هستيم بنابراين خوب است آقايان فكر بكنند و حرف بزنند، فكر بكنند و اشـكال بكنند. من اميدوارم كه انشاء الله شما آقايان موفق باشيد در همه امور و ما متوقع نـيـسـتيم كه شرق و غرب به ما كمك بكنند. ما كمك مان را از خدا مى خواهيم ، تا حالاهم كمك كـرده و ما هم نتيجه اش را تا حالا ديديم و من اميدوارم از اين به بعد هم ببينيم ، به شرط ايـنـكـه مـا هـم خـدمـتگزار به اسلام باشيم ، خدمتگزار به خدا باشيم .( ان تنصرواالله ينصركم ) ما هم نصرت بكنيم انشاء الله .
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 16/12/62
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيــنى در ديدار با سرپرست وروحانيون بنيادهاى مسكن انقلاب اسلامىسرار كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
امـيـدوارم بـا كـوشـش شـمـا و تـمـامـى افـراد ايـن بـنـيـاد، مـردم مـحروم و مستضعف ما كه در طـول تـاريـخ اسـيـر خـان هـا و سـرمـايـه دارهـا بودند، داراى مسكن شوند. لازم است دولت اسـلامـى هـم كـمك هاى لازم را به شما بنمايد. انشاء الله مردم ما كه هميشه به استضعاف كـشـيـده شـده بـودنـد بـا تـلاش و كـوشـش داراى هـمه چيز گردند. خدمت شما تنها به يك نـسـل نـيـسـت ، بلكه از خدمات شما نسل هاى آينده هم استفاده مى كنند . سعى كنيد محرومين را هـمـيـشه در نظر داشته باشيد و هر كارى كه مى كنيد، خدا را در نظر بگيريد. انشاء الله موفق و مؤ يد گرديد
تاريخ :20/12/62
بـــيـــانـــات امـــام خـمـيـنـى در ديـدار بـا وزيـر و قـاء م مـقـام وزارت ارشـاد اسـلامى و نمايندگانفرهنگى اين وزارتخانه در خارج از كشور
اميدوارم شما بتوانيد چهره اسلام را آنگونه كه هست نشان دهيد
بسم الله الرحمن الرحيم
امروز دولت ها مى خواهند ايران را به صورت زننده اى به دنيا معرفى كنند. رسانه هاى گـروهـى و سـازمان هاى آنچنانى وقتى پيروزى ايران و اسلام را مى بينند و يا وقتى مى فهمند كه عراق آنهمه ظلم به ما كرده است ، به دروغ مساءله نقض حقوق بشر در ايران را عـنوان مى كنند و ادعا ميكنند كه بهايى ها در ايران هيچ آزادى ندارند و آنها به خاطر بهاء يگرى زندانند. حتى مى گويند زنان آبستن را در خيابان ها مى كشند. آنها هر چه مى خواهند بـگـويند، ولى شما بدانيد مردم محروم دنيا يعنى آنهائى كه وابسته به دولت ها نيستند با ما هستند و بالاخره اسلام راه خودش را باز نموده و چهره اش را به همه نشان مى دهد. ما هم بايد هر كداممان به اندازه قدرتمان سعى كنيم تا در راه تحقق اسلام قدم برداريم .
اميدوارم همه خصوصا وزارت ارشاد بيشتر ازديگران زحمت بكشند تا همه را ارشاد نمايند. انشاء الله موفق شويد تا به اين كشورى كه از حيث فرهنگى هم عقب افتاده بود و هيچ كس در سابق براى اصلاح و ارشاد كارى انجام نمى داد، خدمت كنيد
تاريخ :30/12/62
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه مـنـاسـبـت حـلولسال نوبسم
الله الرحمن الرحيم
از خـداى تـبارك و تعالى خواستارم كه به بركت حضرت ولى امر( سلام الله ) عليه كه اين كشور، كشور اوست ، اين سال جديد را بر همه مسلمين جهان خصوصا بر ملت عزيز مـبـارك كـنـد. مـبـارك بـاد ايـن پيروزى بزرگ اسلام بر كفر و مبارك باد اين جهاد بزرگ مـجـاهـدين ما در راه اسلام . انشاء الله اين روز عيد مبارك باشد بر همه و اميد است كه خداى تـبـارك و تـعالى با عنايت خاص خودشان اين ملت را همانطورى كه تاكنون به پيروزى رسيده است به پيروزى بيشتر برساند و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى شهدايى كه در ايـن پـيـروزى جـان خـودشـان را از دسـت دادنـد بـه رحـمـت خـودش و اصـل كـنـد و به همه ملت ما خصوصا به بازماندگان شهدا و به مجروحين و معلولين ما و بـه مـفـقـوديـن و بـه خانواده هاى همه اينها، به همه مجاهدين از هر طريقى كه هستند، از هر قـشرى كه هستند انشاء الله اين عيد مبارك باشد و در سايه عنايات حق تعالى و در سايه عـنـايـات حـضـرت ولى امـر سـلام الله عـليه و روحى فداه ، اين ملت آن چيزى را كه خداى تبارك و تعالى از او خواسته است به او برساند و دست ستمكاران را از اين كشور كوتاه كـنـد. ايـن عيد و اين روز جديد طليعه اى است انشاء الله بر اينكه اين ملت به آن خواستى كـه دارد، بـه آن خـواسـتـى كـه آن خـواسـت ، خـواست خداى تبارك و تعالى است به زودى بـرسـد و همانطورى كه تاكنون با قدرت به پيش رفته است و دست ستمكاران را از اين كشور كوتاه كرده است ، باز هم با همين قدرت به پيش برود و كشور خودش را نگه دارد. و اميدوارم كه اسلام پرچم خودش را بر سر همه مسلمين جهان افراشته كند و دست ستمكاران را از كـشـورهـاى اسـلام كـوتـاه كند و اين ملت را توفيق بدهد كه در راه رضاى او صرف بشود و در راه رضاى او عمل كند. البته عيدهايى كه اسلام تاءسيس فرموده است برداشت هـاى مـخـتـلفـى از آن بـه حـسـب نـظـرهـاى مـخـتـلفـى كـه اهـل نـظر دارند و به حسب قشرهاى مختلفى كه برخورد مى كنند با آن بسيار مختلف است . آن بـرداشـتـى كـه اهـل مـعرفت از عيد مى كنند، با آن برداشتى كه ديگران مى كنند بسيار مختلف است . آنها بعد از اينكه در ماه مبارك رمضان آن رياضت ها را مى كشند و كشيدند روز عـيـد روز لقاى آنهاست ، لقاء الله است آن روز براى آنها.(الغيرك من الظهور ماليس ) آنـهـا هـمـه چـيـز را از او مى دانند و آن روز را عيد مى كنند براى اينكه بعد از رياضت يوم ورود است به حضرت و عيد قربان را بعد از اينكه تمام عزيزان خودشان را از دست دادند مهيا براى ملاقات مى شوند، آن هم ملاقات است بعد از اينكه
نـفـس خـودشـان را كـشـتـند و هرچه عزيز است در راه خدا از آن گذشتند، آنوقت است كه روز لقـاسـت و جـمـعـه هـم اجـتـمـاعـاتـى كـه مـسـلمـيـن بـا هـم مـى كـنـنـد مـهـيـا مـى شـونـد اهـل مـعـرفـت براى لقاء الله . پس برداشت آنها از عيد غير برداشت ماست و ما هم اميدواريم كـه بـه تبع اولياء خدا به جلوه اى از آن جلوه ها برسيم و ذره اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.
و امـيـدواريـم كـه مـلت مـا هـمـانـطـورى كـه جـوانـان مـا تـحـول پـيـدا كـردنـد و راه صـد سـاله را بـا يـك شـب پـيـمـودنـد ايـن تـحـول نـصـيـب مـلت مـا هـمـه بـشـود. بـحـمـدالله نـسـيـمـى از ايـن مـسـائل در ايـن كشور وزيده است و لهذا پيروزى هائى كه ما داريم پيروزى هايى نيست كه مال يك ملت 40 ميليونى كه داراى هيچ نيست باشد، اينها پيروزى اى است كه اسلام براى مـا آورده اسـت ، خداى تبارك و تعالى به ما عنايت فرموده است . هر كس از شرق و غرب هر چـه مـى خـواهـد بـگويد، ما راه خودمان را داريم مى رويم و اميدواريم كه اين راه را به آخر برسانيم ، آنها البته از باب اينكه ناراحت هستند از اينكه دست شان از منافع خودشان در اين كشور كوتاه شده است و خوف اين را دارند كه از كشورهاى ديگر هم كوتاه بشود، اين اسـت كـه توطئه هاى خودشان را مى كنند و خواهند كرد بعد از اين و خداى تبارك و تعالى هم اين توطئه ها را خنثى خواهد كرد انشاء الله .
و مـن امـيدوارم كه به يمن بركات حضرت صاحب سلام الله عليه و روحى فداه اين كشور، كشور پيشرفته اى بشود از حيث اخلاق ، از حيث ديانت ، از حيث معنويات و از حيث همه چيزها، ماديات و همه چيز. و بحمدالله ما هر روزى را كه مى گذرانيم از روز سابق براى ما بهتر است و من اميدوارم كه اين سال بهتر از همه سال ها باشد و خداوند همه را توفيق بدهد كه قـدر نـعمت هاى خدا را بدانند و بدانند كه همه چيز از اوست . اگر همه چيز را از او دانستند ديگر در هيچ چيز ناراحت
نمى شوند. ناراحتى ها براى اين است كه انسان از خودش مى بيند. ما در فقدان عزيزانمان كه ناراحت مى شويم براى اينكه اينها را از خودمان مى دانيم . اگر ما همه را از خدا بدانيم و بـبـيـنـيم كه اينها نعمتى هست كه خدا داده ، نعمتى هست كه خدا مى برد پيش خودش ، شهدا مـهـمـان خدا هستند، اگر اينها را ما واقعا در قلب مان ادراك بكنيم عيد مى شود براى كسانى كـه شـهـيد دارند، عيد مى شود براى كسانى كه مجروح شدند، عيد مى شود براى كسانى كـه در راه خـدا عـزيـزان خـودشـان را از دست دادند، براى اينكه اين عزيزان ، عزيزان خدا هـسـتند، اينها همه از او هستند. و من اميدوارم كه اين حس و اين ايمان در ما پيدا بشود و تقويت بـشود. اميدوارم كه اين مسلمين به خود بيايند. شما مى بينيد كه در حالى كه صدام آن كار را كـرد، آن جـرم را مـرتـكـب شـد، مـا را مـحـكوم كردند به جاى اينكه اينها بنشينند با هم و بـگـويـنـد كسى كه روى مسلمين ، روى ملت عرب ، روى ملت غير عرب ، روى فارس ، روى هـمـه چـيزهاى شيميائى مى ريزد، بمب هاى شيميائى مى ريزد، اين محكوم است در دنيا، لكن مـجـامـع دنـيـا يـك كـلمـه مـى گـويـنـد، بـاز هـم مـى گـويـنـد بـاز مـعـلوم نـيـسـت كـه مال آنجا باشد، معلوم نيست كه اينها آن باشد و ما را محكوم مى كنند در مقابلش در عين حالى كـه سـازمـان بـيـن المـللى اين مساءله را تعقيب دارد مى كند، دنبالش بى فاصله ايران را براى نقض حقوق محكوم مى كند. اين توطئه است
بـراى پـوشـانـدن او. يـا بـعـدهـا نمى گويند يا اگر بگويند با اين توطئه مى خواهند روپـوشـى از آن بـكنند، لكن ما متوسل هستيم به خداى تبارك و تعالى و اميدواريم كه اين سـالى كـه مـى آيـد يـك سـال پـر بـركـتـى بـراى ايـن كـشور و براى مسلمان ها باشد و امـيـدواريـم كه خداوند تبارك و تعالى ما را توفيق بدهد كه در خدمت او باشيم . وقتى در خـدمـت او هـسـتـيـم از چـيـزى بـاك نـداريـم و امـيـدوارم كـه ايـن سـال بـاز مـبـارك بـاشـد بـر هـمه قشرهاى ملت و همه كسانى كه در زير سايه جمهورى اسلامى هستند و بر همه ملت هاى ضعيف .
والسلام علكيم و رحمه الله
تاريخ :19/1/63
بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در جمع گروهى از بانوان عضو مكتب اسلامى قم و مسجد جامع نارمك
در رژيم طاغوتى پهلوى آن ظلمى كه به بانوان محترم ايران شد به مردها نشد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـوجـب تـشكر است كه خواهران ، بانوان محترم در اين مجلس آمدند تا من بعض چيزهايى كه بـر خـواهـران مـا، در دوره هـاى سـابـق گـذشـت و آنـچـه كـه نـقـش زن هـا بـود در طول تاريخ صد و چند ساله ايران ، عرض كنم .
در رژيم طاغوتى پهلوى آن ظلمى كه به بانوان محترم ايران شد، به مردها آن ظلم نشد. بـانـوانـى كـه مـقـيـد بـودنـد بـه ايـنـكـه بـر طـبـق اسـلام عـمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است زى خودشان را قرار بدهند، در آن رژيم در زمان رضاشاه به وضعى و در زمان محمدرضا به وضع ديگر. زمان رضاشاه كه من يادم اسـت و خـوب اسـت كـه شـمـاهـا يـادتـان نـيـسـت ، آنـچـه بـر بـانـوان گـذشـت قـابـل توصيف نيست . آن ظلمى كه بر اين قشر از ملت در آن دوران گذشت نمى شود بيان كـرد. آن فـشـارى كـه بـر ايـنـهـا وارد شـد و آن مـصـيـبـت هـا كـه ايـنـهـا تحمل كردند در زمان آن شاه فاسد نمى شود گفت كه چه اندازه بود. در زمان محمدرضا آن عـصـر و آن وضع تبديل شد به يك وضع ديگرى كه عمق جنايت زيادتر بوده از زمان او. او بـا قـلدرى و فـشـار و زدن و گـرفـتـن و چـادر پـاره كـردن و دسـت به گيس هاى زن ها گـرفـتـن و كشاندن و اينها گذراند و اين اساسا بر خلاف عفت زن ها قيام كرد، يعنى بر خـلاف هـمـه چيز ايران ، يكى اش هم زن هاى ايران بودند كه اينها با يك وضع خاصى و بـا يـك تـوطـئه خـاصى اينها را مى خواستند كه به فساد بكشند و عفت را از جامعه ما بر دارنـد و بـحـمـدالله بانوان ايران مقاومت كردند و جز يك دسته اى كه جزءدار و دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند.
بنابراين اسلام كه در ايران زنده شد، آن خدمتى را كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشـش بـه اندازه اى است كه نمى توانيم ما توصيف كنيم . اگر نبود اين انقلاب و نبود ايـن تـغـيـيـر و تـحـولى كـه در ايـران واقـع شـده بـود، بـعـد از چـنـد سال ديگر اثرى از اخلاق اسلامى در ايران نبود.
شما بانوان امروز موجب افتخار هستيد
و بحمدالله اين مسئله حل شد و حالاطورى شده است كه خانم ها همدوش با ساير برادران در
در تـحـليـل عـلم و عـرفـان و فـلسـفه و تمام شعب علم و انشاء الله صنعت ، فعاليت مى كنند. آنـوقـت مـى گفتند كه نيمى از جمعيت ايران كه در پرده هستند ديگر كارى ازشان نمى آيد. نـه ايـنـكـه مـى خواستند كارى ازشان بيايد، براى اينكه مردها را هم آنها محروم كردند از كـارهاى فعال ، بلكه مى خواستند كه اينها را وارد كنند در جامعه به آن ترتيبى كه خود آنـهـا و رفـقـا و هـمراهان آنها بودند و به فساد بكشند جامه را. و خداوند خواست كه موفق نشدند و شما بانوان امروز موجب افتخار هستيد كه همانطورى كه برادران شما در حوزه ها مـشـغول تحصيل و تدريس و ساير كارهاى اسلامى هستند، شماها هم با آنها هستيد و اميدوارم فـعـالتـر بـاشـيـد. و البـتـه بـايـد شـمـا تـوجـه بـكـنـيـد و عـكـس عـمـل آن چـيـزى كـه در رژيـم سـابـق گـذشـت ، شـمـا عـمل كنيد. آنها اخلاق اسلامى را مى خواستند ببرند و به جاى او اخلاق اروپايى بنشانند. شـمـا عـكـس عـمـل او را كنيد كه بعضى از اين گول خورده هايى كه باز در ايران ممكن است پـيـدا بـشـونـد، تـحـت تـاءثـيـر شـمـا واقـع بـشـونـد و آنـهـا هـم بـه طـريـقـه شـمـا عمل بكنند.
و امـا نقش زن ها در جامعه آنقدرى كه من يادم است و آنقدرى كه تاريخ به ماگفته است ، در چـنـد نـهضت كه در ايران واقع شد، نهضت تنباكو، نهضت مشروطه ، قضيه 15 خرداد، نقش زن هـا بـالاتر از مردها اگر نبود، كمتر نبود. آنان در ميدان ها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در ميدان ها، مردها اگر قوتشان كم بود، زياد شد و اگر قوى بودند دوچندان شد. و آنچه كه خود شما شاهد بوديد در اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى حاضر است ، در ايـن انـقـلاب اسلامى نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. يعنى شما هم خودتان فـعـاليـت مـى كـرديد و هم مردها را به فعاليت مى كشانديد، بنابراين افتخارى كه شما ايجاد كرديد قابل تقدير فراوان است .
و شـمـا بـايـد در هـمـه صـحـنـه هـا و مـيـدان هـا آنـقـدرى كـه اسـلام اجـازه داده وارد باشيد. مثل انتخابات كه امروز عملى است كه بايد انجام بگيرد و صحبت روز است در ايران ، خانم هـا همانطورى كه مردها فعاليت مى كنند براى انتخابات ، خانم ها هم بايد فعاليت بكنند بـراى ايـنـكـه فـرقـى مـا بـين شما و ديگران در سرنوشت تان نيست . سرنوشت ايران ، سرنوشت همه است . يعنى آنقدرى كه اسلام خدمت به شما كرد، به مردها آنقدر خدمت نكرد. اسـلام ، شـما را حفظ كرد و شما متقبالا اسلام را حفظ بكنيد. حفظ اسلام به اين است كه اين انـتـخـابـات كه مى خواهد مجلس دوم را متحقق كند بدانيد كه انتخابات از امورى است كه در سـرنـوشت شما و در سرنوشت ما نقش ‍ مهم دارد. و بالاترين نقش است و اين انتخابات است كه همه امور كشور را چه در داخل و چه در خارج بايد بگذارند.
ولهـذا بـايـد شما خانم ها يك نقش بسيار فعال داشته باشيد كه خداى نخواسته مجلس يك مـجـلسـى نـشود كه به واسطه ورود بعض ‍ عناصر غيرصالح به تدريج كشانده بشود بـه طـرف شـرق يا به غرب و همان بشود كه در زمان سابق بود و همان بگذرد بر ما و شما كه در زمان سابق مى گذشت .
زن ها هم بايد درفعاليت هاى اجتماعى و سياسى همدوش مردها باشند
بحمدالله امروز مجلسى كه بپا بشود، اين مجلس اميدوارم كه بهتراز مجلس سابق باشد و
بـحـمـدالله خـواهـد شـد. بـراى ايـنـكـه هـمـه قـشـرهـا مـشـغـول فـعـاليـت هـسـتـنـد و كـسـانـى كـه بـررسـى كـردنـد از ايـن مسائل ، امروز مى گويند مردم در صحنه هستند و خودشان هم نظر دارند، بايد همه شما در ايـن امر نظر داشته باشيد. در امور سياسى نظر داشته باشيد براى اينكه امور سياسى مـخـصوص يك طبقه نيست ، همانطورى كه علم مخصوص يك طبقه نيست . همانطورى كه مردها بـايـد در امـور سـيـاسـى دخالت كنند و جامعه خودشان را حفظ كنند، زن ها هم بايد دخالت كـنـنـد و جـامعه را حفظ كنند. زن ها هم بايد در فعاليت هاى اجتماعى و سياسى همدوش مردها بـاشـنـد، البـتـه بـا حفظ آن چيزى كه اسلام فرموده است ، كه بحمدالله امروز در ايران جارى است .
اگـر اشـتـبـاهـى در مـجـلس واقـع بـشـود شـوراى مـحـتـرم نـگـهـبـان بـا كمال قدرت و استقلال عمل خواهد كرد
و من اميدوارم كه مجلس يك مجلس بسيار خوبى باشد و مجلسى باشد كه با آزادى همه ملت شـركت كنند و اعتناء به اينكه به ما بعدها خواهند گفت چه ، نكنند براى اينكه آنهائى كه بـا مـا دشـمـن انـد، امـروز در فـعـاليـت هـسـتـنـد كـه ايـن مـجـلس را لوث كـنـنـد. در خـارج و داخل فعاليت هست و شما بايد آن فعاليت ها را با حضور خودتان ، با اجتماع خودتان ، با رفـتـن خـودتـان بـر سـر صـندوق هاى انتخابات ، آنها را همه را خنثى كنيد. و مجلس اگر باشد انشاء الله مجلس خوب باشد. با داشتن علما و قانون دان هاى ، حقوقدان هاى نگهبان ، شـوراى نـگـهـبـان ، ما آرام هست دلمان براى اينكه در مجلس انشاء الله مسائلى بر خلاف اسـلام و بـر خـلاف مـصـالح مـسـلمـين نخواهد گذشت و اگر اشتباهى در مجلس واقع بشود، شـوراى مـحـتـرم نـگـهـبـان كـه در ايـن دوره بـا كـمـال قـدرت و اسـتـقـلال عـمل كرد، در دوره هاى ديگر هم همين طور باشد و اين ملت را و اين دولت را و اين كشور را به پيش ببرد. و اميدوارم كه جنگ هم به نفع ايران تمام بشود و دست و پا كردن هـائى كـه الان در تـمـام دنـيـا دارنـد دسـت و پـا مى كنند براى اينكه صدام را حفظش كنند، نـتـوانـنـد يـك همچو امرى را انجام بدهند و اين جانى را نتوانند به جاى خودش حفظ كنند. و جـنـگ بـه خـوبـى انـشـاء الله تـمـام بـشـود. و هـمـه شـمـا و مـا مـشـغـول فـعـاليت براى اينكه از حيث معنويت و از حيث ماديت اين كشور را به پيش ببريم و انـشـاء الله ايـن كـشـور را بـه نحو شايسته اسلامى كنيم كه الگو بشود از براى تمام كـشـورهـاى اسـلامـى . و شـمـا مـطـلعـيد كه اين عده اى كه آمدند براى رسيدگى به جنايت بـزرگ صـدام كـه بشريت را تهديد مى كند، گزارش دادند، لكن آنهائى كه بايد محكوم كنند صدام را محكوم نكرده بودند و بهتر اين بود كه اينها را نفرستند، كه مشت خودشان را در دنـيـا بـاز نـكـنـنـد. آنـهـائى كـه ادعـا مـى كـنـنـد كـه مـا مـسـتـقـل هـسـتـيـم و مـا حـامـى بـشـر هـسـتيم ، اينها مشت شان باز شد و نتوانستند به واسطه مـلاحـظـاتى كه از شرق و غرب داشتند، نتوانستند به اسم عراق را محكوم كنند و به طور كلى گفتند كه موادشيميايى را هر كه استعمال كند، محكوم است . ديگر اين كى هست كه مواد شـيـمـيـائى را مـحـكوم مى كنند كه آنها محكوم ميكنند، را ديگر نتوانستند بگويند. بهتر اين بود كه اينها اقدام به اين عمل نكنند و ما خودمان بدون اينكه به اين جنايت ها دست
بـزنيم . با مشت محكم انشاء الله صدام را و حزب بعث را به كنار مى زنيم و ملت عراق را آزاد مى كنيم از اين قيد و بندى كه اين مرد فاسق به آنها گذاشته است .
علم همراه تهذيب نفس است كه انسان را به مقام انسانيت مى رساند
من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما بانوان و خواهران را مى خواهم كه هم در علم كوشا بـاشـيـد و هـم در عـمـل و هـم در تهذيب اخلاق . همانطورى كه علم تنها فايده ندارد، تهذيب تـنـهـا كـوركـورانـه فـايـده ندارد. علم و تهذيب نفس است كه انسان را به مقام انسانيت مى رسـانـد. و مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى خواستارم كه شما بانوان را موفق كند و ساير خـواهران كه در سطح ايران هستند و همين طور برادران را موفق كند، كه اين دو جناح را كه جناح علم و عمل باشد، توام با اخلاق اسلامى به پيش ببرد و اسلام در ايران پياده بشود به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ :7/2/63
پيام امام خمينى به مناسبت شهادت حجت الاسلام مهدى شاه آبادى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
بـا كـمـال تـاءسف و تاءثير شهادت استادزاده محترم جناب حجت الاسلام آقاى آقاشيخ مهدى شـاه آبـادى را به پيشگاه معظم حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء تبريك و تسليت عـرض مـى كـنـم . مبارك باد بر آن حضرت چنين فداكاران و جانبازان در راه هدف بزرگ و اسـلام عـزيـز كـه بـا شـهـادت افـتـخـارآمـيـز خود ملت عظيم الشان ايران بويژه روحانيت عاليقدر را سرافراز مى نمايند.
اين شهيد عزيز علاوه بر آنكه خود مجاهدى شريف و خدمتگزارى مخلص براى اسلام بود و در همين راه به لقاء الله پيوست ، فرزند برومند شيخ بزرگوار ما بود كه حقا حق حيات روحـانـى بـه اينجانب داشت كه با دست و زبان از عهده شكرش بر نمى آيم . و از خداوند مـتـعـال بـراى ايـن شـهـيـد سـعيد و ساير شهداى در راه اسلام ، رحمت در جوار خود و براى فـامـيـل مـعـظـم و حـضـرات آقـازادگـان محترم شاه آبادى دامت افاضاتهم صبر و اجر عظيم خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 9/2/63
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــينى در سالروز بعثت رسول اكرم (ص ) در جمع رئيس جمهور، اعـضـاىهـيـاءت دولت ، رؤ سـاى مـجـلس و ديـوانـعالى كشور و مسؤ ولين لشكرى و كشورى
امـروز هـم مـا مـبـتـلاى بـه ايـن هـسـتـيـم كـه بـا اسم اسلام مى خواهند نگذارند اسلام محقق بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
مـتـقابلا اين عيد سعيد را به همه حضار و به همه مسلمان هاى عالم و مستضعفين جهان تبريك عرض مى كنم .
مسائلى كه در اطراف بعثت و بعدهاى مختلفى كه اين پديده دارد، امكان ندارد كه ما حتى آن مـقـدار ضـعـيـفـى كـه فـهـمـيـديـم ، بـتـوانـيـم در ايـن مـجـالس بـيـان كـنـيـم . اصـل بـعـثـت چـى هـسـت ؟ نـزول وحـى يـعـنـى چـه ؟ كـيـفـيـت نزول وحى چى هست ؟ اينها از امورى است كه سربسته و دربسته باقى مى ماند. آنچه كه مـا از بـعـثـت مـى تـوانـيـم بـفـهـمـيـم بـركـاتـى اسـت كـه از ايـن پـديـده حـاصـل شـده اسـت و مـع الاسـف بـراى خـاطـر گـرفـتـارى هـايـى كـه در زمـان خـود رسـول اكـرم بـود، در مـديـنـه آنهمه گرفتارى ها كه نتوانست پيغمبر در آنجا آنطور كه بـخـواهـد عـمل بكند و در مدينه آنهمه جنگ كه از اول ورود ايشان تا آخر مبتلابهشان بودند نشد كه يك حكومتى كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند و نه آن معارفى كه دلخواه خود ايـشـان بـود عـرضـه كـنـد به بشر، بعد قرآن آمد و قرآن همه چيز است ، اما بيانات خود ايـشان براى ابتلائاتى كه داشتند نشد و آن حكومتى كه دلخواه خود ايشان هم بود نشد و حـتـى در حـجـاز هـم نـتـوانستند براى خاطر آن مخالفت هايى كه مى شد انجام دهند و پس از ايـشـان هـم حـضـرت امـيـر سـلام الله عـليه ابتلائشان بيشتر از ايشان بود و ما بايد اين تـاسـف را بـه گـور بـبـريـم كـه نـگـذاشـتـنـد آنطورى كه حضرت امير مى خواست حكومت تـشـكـيـل بدهد. جنگ هايى كه در داخل پيش آوردند آنهايى كه مدعى اسلام بودند و با اسم اسـلام بـا ايـشـان مـعـارضـه كـردند و با اسم اسلام ، اسلام را كوبيدند و با اسم قرآن كـريـم ايـشـان را از مـقـصد باز داشتند، اگر آن حيله اى كه معاويه و عمر و عاص به كار برده بودند، آنهايى كه از طبقه مقدسين به اصطلاح بودند مانع نشده بودند از اين كه حضرت امير بشكند آن حيله را و آن حيله شكسته مى شد، سرنوشت اسلام غير از اين بود كه حـالا هست ، نه غير از آن بود كه بعدها بود. شايد قضاياى امام حسن سلام الله عليه و آن ابـتـلائاتـى كـه او پـيـدا كرد و قضيه كربلا پيش نمى آمد و جرم گناه همه اين امور به گردن آن مقدسين نهروان بود كه لعنت خدا از ابد تا... با آنها باشد.
اگـر آن روز در خـود زمـان پـيـغـمـبـر ابـتـلائات گذاشته شده بود، مى گذاشت ايشان آن حـكـومـتـى كـه مـى خـواهـد و آن وضـعـى كـه مى خواست پيش بياورد پيش مى آمد باز هم اين مـسـائل پيش نمى آمد، لكن نگذاشتند، يك دسته به اسم اسلام به دشمنى برخاستند و يك دسـتـه احـمـق هـم كه در اطراف ايشان بودند باز به اسم قرآن دست ايشان را بستند، دست امـيـرالمـؤ مـنـيـن را. و ايـن يـك تـاءسفى است كه براى مسلمين تا ابد بايد باشد. اگر از اول آن نـحـوى كـه مـى خـواسـت ايـشـان ، تـحـقـق پـيـدا كـرده بـود و دنـبـال او هـم حـضـرت امـيـر آن نـحـوى كـه مـى خـواسـت عمل شده بود اين گرفتارى ها پيش نمى آمد لكن تقديرات الهى اينطور بود و ما بخواهيم مـسـائل آنـجـا را بـگـوئيـم ، از مـسـائل روز خـودمـان كـه شـبـيـه هـمـان مـسـائل اسـت بـاز مـى مـانـيـم . مـا امـروز هـم گـرفـتـار بـه هـمـان مـسائل هستيم . همان مسائلى كه آنها مبتلا به آن بودند با وضع ديگرى هستيم . دامنه اش ، مـنـتـهـا تـوسـعـه اش بـراى خـاطر وضع دنيا عوض شده و بيشتر شده است . آن روز اگر چنانچه حضرت رسول سلام الله عليه و حضرت امير سلام الله عليه مبتلا بودند به يك نـحـو محدودى و نگذاشتند صداى آنها برسد و همان مقدار كه رسيد مى بينيد كه نورانيتش عـالم را گـرفـتـه اسـت ، امروز با يك وضع بسيار توسعه دارى اسلام مبتلا به آن هست . آنها نگذاشتند كه يك حكومت اسلامى تحقق پيدا بكند، با اسم اسلام . امروز هم ما مبتلاى به هـمـيـن معنا هستيم كه با اسم اسلام مى خواهند نگذارند كه حكومت اسلام محقق بشود يك دسته غـيـرمـتـوجـه و جـاهـل و يـك دسـتـه عـالم مـتـهـتـك . پـيـغـمـبـر اكـرم فـرمـود كـه ، مـنـقـول از ايـشـان اسـت كـه دو طـايـفه كمر من را شكستند: آن عالم هائى كه متهتك هستند و آن جـاهل هايى كه متنسك هستند. و من نمى دانم اسلام از كدام طايفه بيشتر صدمه ديده است ، آيا از عالم متهتك يا جاهل متنسك . در هر صورت از هر دو طايفه صدمه ديده است اسلام . و اين هم هست و بعدها هم خواهد بود و خواهد بود حتى در زمان حضور حضرت ولى امر كه در بعضى روايـات هـسـت كـه عـلمـا تـكـفيرش مى كنند. اين ابتلايى است كه در دنيا هست . شيطان هم از اول بـه خـدا عـرض كرد يا !!! عرض كنم !!! تهديد كرد خدا را كه من تا آخر نمى گذارم كار انجام بگيرد و خيلى هم موفق است . ما بايد توجه بكنيم به اينكه مسائلى كه خودمان داريم چى هست .
بايد ايران بداند كه دست هايى در كار است تا حتى بين خانه ها اختلاف بيندازد
مـا گـمـان نـكـنـيم كه دست هاى قدرت هاى بزرگ قطع شده است از اينجا. ملت ايران بايد تـوجـه كـنـند به اينكه توطئه ها هست الان . شما ملاحظه بفرماييد كه در همين انتخاباتى كـه بـا آن خـوبـى و آزادى انـجام گرفت و بحمدالله مردم همه در صحنه حاضر بودند و امـيـد اسـت كـه در دوره دوم هـم در آن بعد هم كه بايد انتخابات بشود آن هم حاضر باشند مـردم و ايـن تـكـليـف الهـى را بـه آن عـمـل كـنـنـد، الان دسـت هـايـى از داخـل و خـارج هـسـت كـه بين آقايانى كه در انتخابات دخالت داشتند اختلاف بيندازند. شما گـمـان نـكـنيد كه خارجى ها و اذناب آنها در اين كشور كودتا مى كنند، نمى كنند چون نمى تـوانـنـد. كـشـورى كـه هـمه اش مهياست براى شهادت ، نمى توانند كه آنها در اينجا وارد بشوند لكن از داخل ما را مى پوسانند. يكى از مواردى كه الان انگشت آنها در كار است و با جديت دارند
توطئه مى كنند اين است كه دودستگى بيندازند بين اشخاصى كه در انتخابات بردند يا بـه اصـطـلاح بـاخـتـنـد. بـا ايـن تـعـبـيـر زشـت برد و باخت ، شكست و پيروزى ، با اين تـعبيرهاى زشت مى خواهند بين ملت ما اختلاف بيندازند. انتخاباتى كه بايد همه دست به هـم بـدهـنـد و آن را بـه وجـه صـحـيـح بـه آخر برسانند و بايد وحدت زيادتر بشود از اول ، مـن مـى تـرسم كه خداى نخواسته موجب اختلاف بشود. و اين از مكايد شيطان است به دسـت شـياطين . اگر براى خدا كسى كار بكند خودش را انتخاب كرده است كه خدمت كند به اسـلام و مـسـلمين اگر چنانچه پيروز بشود پيروزى نبايد بگويد، براى اينكه يك خدمتى اسـت بـه عـهـده اش آمده است و گرفتارى اين خدمت بسيار شديد است و اگر چنانچه در اين دوره او كنار رفته است خيال نكند كه كنار رفته است و اين عيبى است . قضيه برد و باخت نيست ، قضيه خدمت است در اين پست يا در آن پست . بايد ايران بداند كه دست هايى الان در كـار اسـت كـه حـتـى بين خانه ها اختلاف بيندازد. در يك خانه بين افراد اختلاف بيندازد. ما بايد از تاريخ عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان مشروطه اينطور بود. در زمان مشروطه آنـهـايـى كه مى خواستند ايران را نگذارند به يك سامانى برسد و چماق استبداد تا آخر بـاقـى بماند بين افراد، دستجات ، احزاب اختلاف انداختند حتى آنهايى كه آنوقت بودند مـى گـفـتند كه در يك خانه بين برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود يك دست مستبد، يـك دسته مشروطه . اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آنطورى كه علماى اسلام مى خـواسـتـنـد تـحـقـق پـيدا بكند بعد هم اين اختلافات موجب شد كه يك دسته از آن غربزده ها بريزند و به اسم مشروطه بگيرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر اين ملت تـحـمـيـل كـنـنـد و ديـديد كه چه شد امروز همان روز است اگر ملت بيدار نشود، اگر علماء اسـلام بـيـدار نـبـاشـند، غفلت كنند، اگر چنانچه علماى قم ، مدرسين قم ، طلاب قم ، علماء تهران ، روحانيت مبارز تهران ، علماء همه بلاد و روحانيون همه بلاد و مردم بيدار نشوند، الان دارنـد وضـعـى را، يـعـنـى مـى خـواهـنـد وضعى را كار كنند كه زمان مشروطه كردند و بدانيد گناهش به گردن همه ماست .
در تمام دنيا چنين انتخابات آزادى كه در ايران شده ، نبوده است
مساءله كرسى مجلس در اسلام مطرح نيست ، مساله رياست مطرح نيست ، مسئله رياست جمهور مـطـرح نـيـسـت ، مـسـاله وزارت مـطـرح نـيـسـت ، اگـر كـسـى ايـنـهـا را خيال كند مطرح هست اسلام را نشناخته است . شماها شيعه همان هستيد كه مى گويد كه من به انـدازه ايـن كـفـش كـهـنـه اى كـه هـيـچ نـمى ارزد امارت شما را به اندازه اين برايش ارزش قـائل نـيـستم مگر اينكه حقى را ايجاد كند. شما كه مى خواهيد حق را ايجاد كنيد، شما كه مى خواهيد اسلام را به پيش ببريد، چه در مجلس پيش ببريد يا در مدرسه پيش ببريد يا در مـحـافـل ديـگر. بايد پيش تان فرق نكند. بايد توجه كنيد به اينكه مبادا آن گرفتارى هـاى آن زمـان بـراى مـا پـيـش بـيـايـد، نمى آيد انشاء الله حالا فردا رسانه هاى گروهى نگويند كه معلوم شد ايران به هم خورده است و ديگر نخير نوبت ما رسيده است . خير آنها بـايـد آرزوهـايشان را به گور ببرند. اينكه من عرض مى كنم ، نه اينكه ما الان مبتلا به قضيه اى هستم ، ما هميشه مى خواهيم جلوى فسادها را كه آنها مى خواهند ايجاد
كـنـنـد جـلويـش را بگيريم . آنها گمان نكنند كه الان يك ، ايران يك خبرى شده . ايران يك انـتـخـابـاتـى آزاد كـه در تـمـام دنيا يك همچو انتخابات آزادى نبوده است اينطور نيست كه كـسـى گـمـان كند كه حالا وقت اين شده است كه ما نتيجه بگيريم . نه اين وقت براى شما نخواهد آمد و نتيجه اى از اين مسائل دست شما نخواهد رسيد و چيزى نيست در كار. من تنبه مى دهـم كـه مـبـادا بـشـود والا مـسـاءله نـيـسـت . در هـر صـورت من بايد تذكر بدهم به اينكه آقـايـانـى كـه در انـتـخـابـات دخـالت كـردنـد بـاز هـم بـا كـمـال خـلوص نـيت دخالت بكنند و هرگز از اين معنا كه من نبردم و !!! او نبرده !!! او برده اسـت دلخـور نـبـاشند شما همه برادر هستيد، دوستيد. اين دوست باشد در مجلس يا آن دوست بـاشد يا من باشم ، اينها مطرح نبايد باشد پيش ملت ايران و مطرح نيست انشاء الله . من امـيـدوارم كه در اين دوره اى كه باز پيش ‍ مى آيد و بايد انتخابات بعد از چند روز ديگر بـا جـديـت آقـايـانـى كـه دسـت انـدر كـار هـسـتـنـد مـثـل وزيـر كـشـور و مـثـل شـوراى نـگـهـبـان به زودى اين امر شروع بشود كه مجلس ما، ايران ما يك روز بدون مـجـلس نباشد و آقاى امامى مژده اين معنا را الان به من دادند كه نه همين طور خواهد شد. و من امـيـدوارم كـه مـلت ايران به همانطورى كه اين دفعه آمدند پاى صندوق ها دفعه ديگر هم بـيـايـنـد و آراء خـودشـان را در صـنـدوق هـا بـريزند و قدر اين آزادى را بدانند كه تحت تاءثير هيچ كس نبودند و احدى در سرتاسر ايران الزام نكرده است كسى را كه راءى به اين بده يا به او بده . الزام به راى دادن هم نكرده است لكن تكليف شرعى گفته است .
از همه ملت تقاضا مى كنم مبادا تحت تاءثير عناصر اختلاف انگيز واقع بشوند
ما اگر مى گوئيم ، تكليف شرعى مى گوئيم و الا نه اين است كه ما الزامشان بكنيم . اين مـكـلفـنـد شـرعا به اينكه حفظ بكنند جمهورى اسلامى را و حفظ به اين است كه در صحنه بـاشـنـد و حـفـظ بـه ايـن است كه اختلافات نداشته باشند و حفظ به اين است كه مبادا آن كـسـى كـه فـرض كـنـيـد كـه برده است به اصطلاح برود به رخ او بكشد، آن كسى كه نبرده است خيال كند كه يك چيزى از دستش رفته است . اين حرف ها نيست در كار. چيزى نيست اصـلش . اسلام است ، اسلام در دست همه شماست شما مى خواستيد آنجا خدمت بكنيد نشد حالا در جاى ديگر خدمت مى كنيد. مى خواستيد در مجلس خدمت كنيد نشد حالا در دولت خدمت مى كنيد، حـالا در پـسـت هـاى ديـگـر خـدمـت مـى كـنـيـد، حـالا در مـدرسـه خـدمـت مـى كـنـيـد، حـالا مـشـغـول بـه چـيز مى شويد. من اين امر را كه عرض مى كنم از همه ملت تقاضا مى كنم كه مبادا تحت تاثير اين عناصرى كه الان در كار هستند و مى خواهند القاء اختلاف بكنند، تحت تـاثير اينها واقع بشويد و همه برادر هم هستيد و برادروار با هم باشيد و اگر چنانچه در انـتـخـابـات اشـتـبـاهـاتـى شـده يـا فـرضـا تـقلبى شده است ، خوب ، مواردى هست كه رسـيـدگى مى شود و شوراى نگهبان هم يا ابطال مى كند يا فرض كنيد بعضى صندوق ها را يا اصل انتخابات را. يك مساءله عادى است كه در همه جا هست و اين امر مهمى نيست .
ما دنبال اين باشيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم
من اميدوارم كه آقايان با كمال اخلاص اين دفعه هم وارد بشوند و آراء خودشان را بريزند و اين مبعثى كه نورش به همه عالم رسيده است در صورتى كه نتوانستند آنطورى كه مى خـواسـتـنـد بـشـود مـا دنـبـالش بـاشـيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم و نگذاريم كه خداى نـخـواسـتـه آن زحـمـتى كه تا حالا در ايران كشيده شده است و بحمدالله به قدرت خودش رسـيـده است ايران و الان در همه دنيا مطرح است و تنها چيزى كه مطرح است الان بيشتر در هـمـه جـا هـمين معناست و اين هم براى اين است كه اينها مى ترسند كه مبادا اسلام تحقق پيدا بـكـنـد و آرزوهـاى خـودشان از بين برود. لابد شما مى بينيد كه الان صلح طلب ها دور هم جـمـع شـدنـد آمـريـكـا رفـته چين و با هم شعر مى خوانند، اين براى او شعر مى خواند، او براى او شعر مى خواند و همه هم دم از صلح مى زنند و دم از صفا و (ما مى خواهيم جوانان مـان در صفا و در صلح و در آرامش زندگى كنند) وضع دنيا اين شده است كه آنها آنطور آرامـش را در دنـيـا مـى خـواهند و ما هم كه واقعا مى خواهيم اينطور، نمى گذارند آنها. پس ما بـايـد خـودمـان تـوجـه كـنيم به مسائل . ما دنبال اين باشيم كه خودمان ملت را حفظ كنيم و انشاء الله همانطورى كه ايران را نجات داديم از شر شاهنشاهى ، عراق را هم نجات بدهيم از دست اين حزب بعث فاسد. خداوند انشاء الله همه شما را توفيق عنايت كند. و به همه ما تـوفـيـق خـدمـت عنايت كند. و خدا انشاء الله پشتيبان همه شما باشد و ملت ايران و عراق را پيروز كند. والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 22/2/63
پيام امام خمينى به نمايندگان دوره اول مجلس شوراى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـجـلس شـوراى اسـلامى كه در راس تمام نهادهاى نظام جمهورى اسلامى است ، از ويژگى هـاى خـاص برخوردار است كه مهمترين آنها اسلامى !!! ملى بودن آن است . اسلامى است كه تـمـام تـلاشـش در راه تـصـويـب قـوانين غيرمخالف با احكام مقدس اسلام است خصوصا با برخوردارى از شوراى محترم نگهبان . و ملى است كه از متن ملت جوشيده است و دست شرق و غـرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن كوتاه است . امروز مجلس خانه واقعى ملت است و برخلاف دوران طاغوت بخصوص رژيم ستمگر پهلوى بر آراء توده متعهد به اسلام و اصـيـل و زحـمـتـكـش و مـحروم استوار است و دست ناپاك دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرق زدگان از آن كوتاه است .
امـروز دولت مـورد اعـتـمـاد مـجـلس حقا دولت مستضعفان كه وارثان روى زمين اند مى باشد. خـداونـد مـتـعـال نـعـمـت بـزرگ اسـلام و اسـتـقلال و آزادى را بر ملت ستمديده ايران مستدام فرمايد و ساير ملل تحت ستم را از بند ستمگران نجات دهد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ سخنرانى : 23/2/63
بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جمع ميهمانان شركت كننده در دومين كنگره جهانى ائمه جمعه وجماعات
دعـوت بـه خـلوت بـا خـداونـد مـعـنـايـش ايـن نبوده كه مردم در خانه هايشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
قـبـلا بـايـد تـشـكـر كـنم از آقايانى كه از راه هاى دور براى اين مقصد شريف به كشور خـودشـان ، بـه كـشـور تـحت ستم در طول تاريخ و به كشورى كه براى پيشبرد مقاصد اسـلامـى متحمل رنج و شهادت شدند تشريف آوردند، تشكر كنم و از خداى تبارك و تعالى تـوفـيـق هـمـه را بـراى آرمـان هـاى بـزرگ اسـلامـى هـر چه بيشتر عنايت بفرمايد. در اين اجـتـمـاعـاتـى كه از آقايان محترم ائمه جمعه و جماعات كشورهاى مختلف در ايران شده است مـسـائل لابد تا حد وافى راجع به گرفتارى هاى مسلمين و راه هاى علاجى كه بايد اتخاذ بـشود، گفته شده است و ديگر جاى گفتن نمانده است . من به يك نكته اى آقايان را توجه مـى دهـم و آن سـيـره رسـول اكـرم (ص ) و ائمـه مـسـلمـيـن اسـت . رسـول اكـرم (ص ) در آن وقتى كه تنها بود و هيچ كس با او نبود، الا يك نفر، دو نفر، در آنـوقـت با وحى الهى مردم را دعوت كرد منتظر نشد كه عده و عده زياد پيدا كند، منتظر نشد كـه جـمـعـيـت هـا همراه او باشند. از همان اول شروع به دعوت كرد و شروع به دعوت مردم بـراى گـرويـدن بـه اسـلام و بـراى پـيـدا كـردن راه حق فرمود. آنوقت هم كه به مدينه تـشـريـف آوردنـد و تشكيل حكومت دادند باز هم منتظر اين نشدند كه قدرت زياد پيدا بكنند. باز هم دعوت خودشان را به طور گسترده ترى بجا آوردند و مردم را به وظايف شخصى و اجـتـماعى ، سياسى دعوت كردند. دعوت هاى قرآن هم در مكه مكرمه و هم در مدينه مشرفه دعـوت هـاى شـخـصى بين فرد و خداى تبارك و تعالى نبود. مى شود گفت كه بى استثنا دعـوت هـاى خدا حتى در آن چيزهائى كه وظايف شخصى افراد است ، روابط شخصى افراد اسـت بـيـن خـود و خـدا از مـعـنـاى اجـتـمـاعـى و سـيـاسـى بـرخـوردار اسـت . بـعـد از رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله و سـلم مـا مـلاحظه مى كنيم كه در زمان هائى كه ائمه مـسـلمـيـن عـليـهم السلام در فشار سخت بنى اميه و بنى العباس بودند مطالب خودشان را آنـطور كه ممكن بود به مردم مى رساندند، حتى در ادعيه آنها. شما اگر ادعيه امام سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرمائيد مشحون است از اينكه مردم را بسازند براى يك امر بالاتر از آن چيزى كه مردم عادى تصور مى كنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس ، دعوت به اعراض از دنيا، دعوت به خلوت با خداى تبارك و تعالى ، معنى اش اين نبوده است كه مردم توى خانه هايشان بنشينند و از مصالح
مـسـلمـيـن غفلت كنند و مشغول ذكر و دعا باشند. چنانچه خود آنها كه ملاحظه مى كنيد اينطور نبودند.
پـيـغـمـبـر اكرم در عين حالى كه وظايف شخصى خودش را بجا مى آورد و خلوت ها با خداى تـبـارك و تعالى داشت ، تشكيل حكومت داد و به انحاء عالم براى دعوت آدم فرستاد و مردم را دعوت كرد به ديانت و دعوت كردند بعد به اجتماع اينطور نبود كه بناى او اين باشد كـه بنشيند توى خانه و ذكر بگويد. ذكر مى گفت ، لكن همان ذكر هم خودسازى بود. دعا مـى كـرد، ولى هـمـان دعـا هـم ، هم خودسازى و هم مردم سازى بود و مردم را تجهيز مى كرد بـراى مـقاومت . تمام ادعيه اى كه در لسان او و ائمه مسلمين واقع شده است ، تمام اين ادعيه در عـيـن حـالى كـه دعـوت بـه مـعـنـويـات اسـت ، از راه دعـوت مـعـنـويـات تـمـام مـسـائل مسلمين اصلاح مى شود. مع الاسف اعوجاج واقع شد يا واقع كردند و شايد در صدر اسـلام هم بنى العباس بيشتر اين كار را كردند، اعوجاج واقع شد در مصالح اسلامى و در مـطـالب اسـلامـى . ايـن قـرآن كـريـم كـه در بـيـن يـد مـسـلمـيـن هـسـت و از صـدر اول تـا حـالا يك كلمه ، يك حرف در او زياد و كم نشده است ، اين قرآن را وقتى كه به عين تـدبـير مشاهده بكنيد مى بينيد كه مساءله ، مساءله اين نيست كه دعوت براى اين بوده است كـه مـردم تـوى خـانـه بـنـشـيـنـنـد و ذكر بگويند و با خدا خلوت كنند. او بوده است ، لكن انحصار نبوده است . مساءله ، مساءله دعوت به اجتماع ، دعوت به سياست ، دعوت به مملكت دارى و در عـيـن حـال كـه هـمـه ايـنـها عبادات است . عبادات جداى از سياست و مصالح اجتماعى نـبـوده اسـت . در اسـلام تـمـام كارهائى كه دعوت به آن شده است جنبه عبادى دارد. حتى در كـارخـانـه كـار كردن ، در كشاورزى كردن و در مدارس ‍ تعليم و تربيت كردن ، همه شان مـصـالح اسلامى است و جنبه عبادى دارد. !!! نكنيد ما !!! نكردند اينطور را از صدر اسلام ، مـصـالح اسـلام را همانطورى كه قرآن شريف فرموده است ، پياده كنند، چون مى ديدند كه بـا قـدرت هـاى خـودشـان مـخالف است از آن اول آنچه را از قرآن كه مى ديدند با مصالح خـودشـان مخالف است چون نمى توانستند از قرآن بردارند، تعبير مى كردند، كج معنا مى كـردنـد به روحانيونى كه وابسته به خودشان بود وادار مى كردند كه اينها را كج معنا كـنـنـد، مـنـحـرف كـنند قرآن را از آن چيزى كه هست . ولى بحمدالله قرآن ماند بين مسلمين و نـتـوانـسـتـند قرآن را تحريف كنند و بردارند، اگر مى توانستند، مى كردند. لكن يكى از آنهائى كه مى خواست يك حرف را از قرآن بردارد يك عربى شمشير را كشيد گفت : با اين شـمـشـيـر مـا جـواب مـى دهـيم . نگذاشتند قرآن شريف دست بخورد و همانطورى كه در زمان رسول الله وارد شد الان هم همان است به غير او نيست . بنابراين ما يك همچو كتابى داريم كه مصالح شخصى ، مصالح اجتماعى ، مصالح سياسى ، كشوردارى و همه چيزها در آن هست . البته با آن تفسيرهائى كه از اهل تفسير وارد شده است و ما به راى خودمان نمى توانيم قرآن را تاءويل كنيم . ما بايد (انما يعرف القرآن من خوطب به ) ما از طريق وحى و از طـريـق وابـسـتگان به وحى قرآن را اخذ مى كنيم و بحمدالله از آن راه هم غنى هستيم . لكن انـحـرافـاتى كه از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلاى به آن هستيم ايـن انـحـرافـاتـى اسـت كـه آقـايـان مـلاحظه مى كنند كه بر خلاف قرآن مجيد، دعوت به تـفـرقـه ، دعـوت بـه جـدائى ، قـرآن مـجـيـد مـى فـرمـايـد كـه : (واعـتـصـمـوا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا) آنها دعوت به تفرقه مى كنند.

next page

fehrest page

back page