راهنماى سعادت و خوشبختى

عبداللّه صالحى

- ۷ -


چهل حديث گهربار، از حضرت امام هادى عليه السّلام
قال الا مام علىّ الهادي صلوات اللّه و سلامه عليه :
441 مَن اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطُ الْمَخْلُوقين ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.(508)
فرمود: كسى كه تصميم گيرد رعايت تقواى الهى نمايد با تقوى و پرهيزكار خواهد شد، همچنين هر كس اطاعت از دستورات الهى كند خواسته هايش ‍ برآورده مى گردد.
و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد باكى از دشمنى و عداوت انسانها نخواهد داشت ، و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد نيز مورد خشم انسانها قرار مى گيرد.
442 قالَ عليه السلام : مَنْ اءنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الْاءنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.(509)
فرمود: كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را اءنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى كند.
و علامت و نشانه اءنس با خداوند وحشت از مردم است يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى كردن .
443 قالَ عليه السلام :السَّهَرَ اءُلَذُّالْمَنامِ، وَالْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.(510)
فرمود: شب زنده دارى خواب بعد از آنرا لذيذ مى گرداند و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد يعنى هر چه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر چه كم خوراك باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .
444 قالَ عليه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدِرَتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إ لَيْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.(511)
فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى صميّميت و محبّت مجوى ، همچنين كسى كه نسبت به او بدگمان هستى نصيحت و موعظه طلب نكن ، چونكه قلب ديگران همانند قلب خودت مى باشد.
445 قالَ عليه السلام : الْحَسَدُ ما حِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إلَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاءخْلاقِ، وَالطَّمَعَ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.(512)
فرمود: حالت حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد. تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.
عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پستى و نادانى نگه مى دارد.
بخيل بودن بدترين اخلاق است ، طَمَع خصلتى ناپسند و زشت خواهد بود.
446 قالَ عليه السلام : مُلاقاةُ الاْ خْوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ كانَ نَزْراً قَليلاً.(513)
فرمود: ملاقات و ديدار با دوستان و برادران موجب صفاى دل و نورانيّت آن مى گردد و سبب شكوفائى عقل و درايت خواهد گشت گرچه در مدّت زمانى كوتاه انجام پذيرد.
447 قالَ عليه السلام : الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.(514)
فرمود: دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
448 قالَ عليه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْيا وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ.(515)
فرمود: مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
449 قالَ عليه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ تُخالِطُهُمْ.(516)
فرمود: همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.
450 قالَ عليه السلام : أ هْلُ قُمْ وَ أ هْلُ آبَةِ مَغْفُورٌلَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَل ىٍّّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ بِطُوس ، اءلا وَ مَنْ زارَهُ فَأ صابَهُ فى طَرى قِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(517)
فرمود: اءهالى قم و اءهالى آبه يكى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزيده هستند به جهت آنكه جدّم حضرت امام رضا عليه السلام را در شهر طوس زيارت مى كنند.
و سپس حضرت افزود: هر كه جدّم امام رضا عليه السلام را زيارت كند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل كند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.
451 عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السَّكيتْ، قالَ: سَاءلْتُ أ بَاالْحَسَنِ الْهادي عَلَيْهِ السَّلامُ: ما بالُ الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إلاّ غَضاضَة ؟
قالَ عليه السلام : إنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.(518)
يكى از اصحاب حضرت به نام ابن سِكيّت گويد: از امام هادى عليه السلام سؤ ال كردم : چرا قرآن ازدياد نمى يابد و كهنه و مندرس نمى شود، بلكه هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟
امام عليه السلام فرمود: چونكه خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده است بلكه براى تمام دورانها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء مى باشد.
452 قالَ عليه السلام : الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكَ لُؤْمٌ.(519)
فرمود: غضب و تندى در مقابل آنكه توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .
453 قالَ عليه السلام : يَاْتى عُلَماءُ شيعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ اءهْلِ وَلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ.(520)
فرمود: علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و از آنها رفع مشكل نمايند، روز قيامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آنها مى درخشد.
454 قالَ عليه السلام لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَثْكِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْ وقاتِ كُلِّها، جَيِّدٌ عَلى كلِّ حالٍ.(521)
به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان پخت نمائيد كه در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است .
و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حالتى مفيد است .
455 قالَ عليه السلام : التَّسْريحُ بِمِشْطِ الْعاجِ يَنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأ سِ، وَ يَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ يُطْفِى ءُ الْمِرارَ، وَ يَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ.(522)
فرمود: شانه كردن موها به وسيله شانه عاج سبب روئيدن و افزايش موى سر مى باشد، همچنين سبب نابودى كرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فكّ و لثه ها مى گردد.
456 قالَ عليه السلام : اُذكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ يَدَيْ اءهْلِكَ لا طَبيبٌ يَمْنَعُكَ، وَ لا حَبيبٌ يَنْفَعُكَ.(523)
فرمود: بياد آور و فراموش نكن آن حالت و موقعى را كه در ميان جمع اعضاء خانواده و آشنايان قرار مى گيرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هيچ پزشكى و دوستى و ثروتى نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.
457 قالَ عليه السلام : إنَّ الْحَرامَ لايَنْمي ، وَإنْ نَمى لا يُبارَكُ فيهِ، وَما اءَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ.(524)
فرمود: همانا پول و ديگر اموال حرام رشد و نموّ ندارد و اگر هم احياناً رشد كند و زياد شود بركتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد.
و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد اءجر و پاداشى برايش ‍ نيست و هر مقدارى كه براى بعد از خود بهر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.
458 قالَ عليه السلام : اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.(525)
فرمود: حكمت اثرى در دلها و قلبهاى فاسد نمى گذارد.
459 قالَ عليه السلام : مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَيْهِ.(526)
فرمود: هر كه از خود راضى باشد بدگويان او زياد خواهند شد.
460 قالَ عليه السلام : اَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان .(527)
فرمود: مصيبتى كه بر كسى وارد شود و صبر و تحمّل نمايد تنها يك ناراحتى است ولى اگر فرياد و جزع كند دو ناراحتى خواهد داشت .
461 قالَ عليه السلام : اِنّ لِلّهِ بُقاعاً يُحِبُّ اءنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحيرُ مِنْها.(528)
فرمود: براى خداوند بقعه ها و مكانهائى است كه دوست دارد در آنها خدا خوانده شود تا آنكه دعاها را مستجاب گرداند كه يكى از آن بُقْعه ها حائر و حرم امام حسين (ع ) خواهد بود.
462 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثيبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً.(529)
فرمود: همانا تنها كسى كه ثواب مى دهد و عقاب مى كند، خداوند خواهد بود كه كارها را بلافاصله يا در آينده پاداش مى دهد.
463 قالَ عليه السلام : مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاءمَنْ شَرَّهُ.(530)
فرمود: هر كس به خويشتن اهانت كند و كنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در امان ندان .
464 قالَ عليه السلام : اَلتَّواضُعُ اءنْ تُعْطِى النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.(531)
فرمود: تواضع و فروتنى چنان است كه با مردم چنان كنى كه دوست دارى با تو آن كنند.
465 قالَ عليه السلام : اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.(532)
فرمود: همانا اجسام جديد و پديده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آنها است .
466 قالَ عليه السلام : لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَيْى ءٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْياءَ بَديعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ اءحْسَنَ الاْ سْماء.(533)
فرمود: خداوند از أ زل تنها بود و چيزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفريده ، و بهترين نامها را براى خود برگزيد.
467 قالَ عليه السلام : اِذا قامَ الْقائِمُ يَقْضى بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَقَضاءِ داوُد عليه السلام وَ لا يَسْئَلُ الْبَيِّنَةَ.(534)
فرمود: زمانى كه حضرت حجّت (عجّ) قيام نمايد به علم خود در بين مردم قضاوت مى كند همانند حضرت داود (ع )، و از دليل و شاهد سؤ ال نمى فرمايد.
468 قالَ عليه السلام : مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.(535)
فرمود: هر كس مطيع و پيرو خدا باشد از قهر و كارشكنى ديگران باكى نخواهد داشت .
469 قالَ عليه السلام : اَلْعِلْمُ وَراثَةٌ كَريمَةٌ، وَالاْ دَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ صافَيةٌ.(536)
فرمود: علم و دانش بهترين يادبود براى انتقال به ديگران است ، اءدب زيباترين نيكى ها است و فكر و انديشه آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است .
470 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ اِذا اَرادَ بِعَبْدٍ خَيْراً اِذا عُوتِبَ قَبِلَ.(537)
فرمود: همانا اگر خداوند براى بنده اى خوبى بخواهد و در منگنه آزمايش ‍ قرار گيرد، رنج و مشقّتهايش را قبول مى نمايد.
471 قالَ عليه السلام : لا تُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقَتُكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.(538)
فرمود: كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان ، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت .
472 قالَ عليه السلام : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.(539)
فرمود: شخص طمّاع و حريص نسبت به اموال و تجمّلات دنيا هيچگاه آسايش و استراحت نخواهد داشت .
473 قالَ عليه السلام : الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى ، وَالْعِتابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.(540)
فرمود: (مواظب باش كه ) عتاب و پرخاش گرى مقدّمه و كليد غضب مى باشد، ولى در هر حال عتاب نسبت به كينه و دشمنى درونى بهتر است (چون كينه ضررهاى خطرناكترى را در بردارد).
474 قالَ عليه السلام : الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ، وَالرّضا بِما يَكْفيكَ، وَ الْفَقْرُ شَرهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ الْقُنُوطِ، وَ الدِّقَّةُ إ تّباعُ الْيَسيرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقيرِ.(541)
فرمود: بى نيازى و توانگرى در آن است كه كمتر آرزو و توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردى ، وليكن فقر و تهيدستى در آن موقعى است كه آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به مسائل اهميّت دادن به امكانات موجود و مصرف و استفاده صحيح از آنها است گر چه ناچيز و كم باشد.
475 قالَ عليه السلام : الاْ مامُ بَعْدى الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلاُْ الاْءرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.(542)
فرمود: امام و خليفه بعد از من (فرزندم ) حسن و بعد از او فرزندش مهدى موعود عليهما السلام مى باشد كه زمين را پر از عدل و داد مى نمايد همانطورى كه پر از ظلم و ستم گشته باشد.
476 قالَ عليه السلام : إذا كانَ زَمانُ الْعَدْلِ فيهِ أ غْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أ نْ نَظُنَّ بِأ حَدٍ سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذالِكَ مِنْهُ.(543)
فرمود: در آن زمانى كه عدالت اجتماعى حاكم و غالب بر تباهى باشد، نبايد به شخصى بد گمان بود مگر آن كه يقين و معلوم باشد.
477 قالَ عليه السلام : إنَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.(544)
فرمود: همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و دوستانمان پناهگاه أ منى مى باشد كه چنانچه در همه امور به آن تمسّك جويند بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى ) فايق آيند.
478 قالَ عليه السلام : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ اءنَّ تارِكُ التَّقيَّةِ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنْتَ صادِقاً.(545)
به يكى از اصحابش به نام داود صرّمى فرمود: اگر قائل شوى كه تارك تقيّه همانند تارك نماز است صادق خواهى بود.
479 قالَ عليه السلام : سَأ لْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ هُوَ أ نْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَ تَكْظِمَ غَيْظَكَ، وَ لا يَكُونُ ذلِكَ إلاّ مَعَ الْقُدْرَةِ.(546)
يكى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حلم سؤ ال نمود، در پاسخ فرمود: اينكه در هر حال مالك نفس خود باشى و خشم خود را فرو برى و خاموش كنى و اين تحمّل و بردبارى در حالتى باشد كه توان مقابله با شخصى را داشته باشى .
480 قالَ عليه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنيا عِوَضاً.(547)
فرمود: همانا خداوند دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشكلات قرار داد، و آخرت را جايگاه نتيجه گيرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و أ جر و پاداش عطا مى فرمايد.
خلاصه حالات سيزدهمين معصوم يازدهمين امام حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام
ولادت با سعادت آن حضرت طبق مشهور در روز دوشنبه يا جمعه ، هشتم ربيع الثانى ، سال 232 هجرى قمرى (548) در شهر مدينه منوّره واقع شده است كه در آن هنگام پدر بزرگوارش طبق نقلى در سنين 26 سالگى بوده است .
نام : حسن (549) صلوات اللّه و سلامه عليه .
كنيه : ابومحمّد.
لقب : عسكرى ، صامت ، هادى ، زكىّ، تقىّ، رفيق ، خالص ، سراج ، ابن الرضا، سراج بنى هاشم و...
پدر: امام علىّ هادى ، فقيه أ هل البيت ، صلوات اللّه عليهم أ جمعين .
مادر: سه اسم براى مادر حضرت گفته شده اند: سوسن ، حديث ، سليل ، مُكنّى به امّ ولد، او از زنهاى عارف و صالح بوده است .
نقش انگشتر: ((سُبْحانَ مَنْ لَهُ مَقاليدُ السَّمواتِ والاْ رْضِ))، ((إنَّ اللّهَ شَهيدٌ)).
دربان : عثمان بن سعيد عَمرى و پسرش محمّد بن عثمان عَمرى .
امام حسن عسكرى عليه السلام همچون پدر بزرگوارش در موقعيّتى حسّاس و خطرناك بلكه شديدتر قرار داشت ، مخصوصاً كه بنا بود آخرين حجّت خداوند متعال و دوازدهمين خليفه بر حقّ رسول گرامى اسلام ، يعنى مهدى موعود عجّل اللّه فرجه الشّريف از نسل او به دنيا آيد.
به همين جهت حكومت وقت تمام مأ مورين خود را (از زن و مرد) به شكلهاى مختلفى بسيج كرده بود تا تمام حركات حضرت را كنترل و زير نظر داشته باشند.
ولى براى آنكه افكار عمومى خدشه دار نشود، بر اساس سياست حيله گرانه خلفاء بنى العبّاس ، در موقعيّتهاى خاصّى به طور رياكارانه حضرت را مورد نوعى احترام قرار مى دادند كه در نهايت به جهت عقده ها و كينه هاى درونى خود، آن حضرت را به وسيله زهر مسموم و شهيد كردند.
و چون عمر شريف آن حضرت يا در زندان و با بازداشتگاه و تحت نظر مأ مورين ، سپرى گرديد و تمام رفت و آمدهاى حضرت را در كنترل خود داشتند، كلمات و فرمايشات آن حضرت همچون پدر بزرگوارش ، نسبت به ديگر ائمّه عليهم السلام در كُتب تاريخ و حديث كمتر به چشم مى خورد.
مدّت إ مامت : بنا بر مشهور، روز سوّم ماه رجب ، سال 254 هجرى قمرى پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و ولايت نائل آمد و حدود پنج سال و هشت ماه امامت و هدايت جامعه را عهده دار بود.
مدّت عمر: آن حضرت مدّت 23 سال در حيات پدر بزرگوارش ، همچنين پنج سال و هشت ماه پس از شهادت پدر، ادامه حيات نمود و در مجموع حدود 29 سال عمر پربركت آن حضرت را گفته اند.
شهادت : همچنين در روز شهادت آن حضرت بين مورّخين و محدّثين اختلاف است ولى مشهور گفته اند: شهادت آن حضرت روز جمعه ، پس از نماز صبح ، هشتم ربيع الاوّل ، سال 260 هجرى قمرى (550) واقع شده است .
حضرت سلام اللّه عليه در زمان حكومت معتمد عبّاسى به وسيله زهر توسط معتمد مسموم و پس از شهادت در منزل خودش كنار پدر بزرگوارش ‍ امام علىّ هادى عليه السلام دفن گرديد.
فرزندان : آن حضرت هنگام شهادت تنها داراى يك فرزند پسر بوده است كه همنام و هم كنيه با پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله مى باشد.
خلفاء: امامت آن حضرت با حكومت معتّز، مهتدى ، معتمد مصادف شده است .
نماز امام حسن عسكرى عليه السلام : دو ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه سوره توحيد خوانده شود(551) و پس از آخرين سلام ، تسبيحات حضرت زهراء سلام اللّه عليها گفته شود و سپس نيازها و حوائج مشروعه خود را از درگاه خداوند متعال درخواست نمايد.
چهل حديث گهربار، از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام
481 قالَ الا مامُ أ بُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى صَلَواتُ اللّهِ و سَلامُهُ عَلَيْهِ:
إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَىْءٍ، وَ يُعْطِيَهُ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةُ الاْ نْسابِ وَالاَّْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوجِ فَرْقٌ.(552)
فرمود: همانا خداوند متعال حجّت و خليفه خود را براى بندگانش الگو و دليلى روشن قرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغتها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت .
و او أ نساب همه را مى شناسد و از نهايت عمر انسانها و موجودات و نيز جريات و حادثه ها آگاهى كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمى داشت ، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقى نبود.
482 قال عليه السلام : عَلامَةُ الاْ يمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْيَمينِ، وَ صَلاةُ إ حْدى وَ خَمْسينَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم ، وَالتَّعْفيرُ لِلْجَبين ، وَ زِيارَةُ الاْ رْبَعينَ.(553)
فرمود: علامت و نشانه ايمان پنج چيز است : انگشتر به دست راست داشتن ، خواندن پنجاه و يك ركعت نماز واجب و مستحبّ ، بلند خواندن ((بسم اللّه الرّحمن الرّحيم )) در نماز ظهر و عصر پيشانى را در حال سجده روى خاك نهادن ، زيارت أ ربعين امام حسين عليه السلام انجام دادن .
483 قال عليه السلام : لَيْسَتِ الْعِبادُةُ كَثْرَةُ الصّيامِ وَالصَّلاةِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكَّرِ في أ مْرِ اللّهِ.(554)
فرمود: عبادت در زياد انجام دادن نماز و روزه نيست ، بلكه عبادت بايد در - ضمن تفكّر و انديشه در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف باشد.
484 قال عليه السلام : خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَهُما شَىٍّْءٌ: الاْ يمانُ بِاللّهِ، وَنَفْعُ الاْ خْوانِ.(555)
فرمود: دو خصلت و حالتى كه والاتر از آن چيز ديگرى نمى باشد عبارتند از: ايمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنايان .
485 قال عليه السلام : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُحالِفُهُمْ، أ مَّا الْمُؤْمِنُونَ فَيَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أ مَّا الْمُخالِفُونَ فَيُكَلِمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَى الاْ يِمانِ.(556)
فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشيد، امّا با دوستان مؤمن به عنوان يك وظيفه كه بايد هميشه نسبت به يكديگر با چهره اى شاداب برخورد نمايند، امّا نسبت به مخافلين به جهت مدارا و جذب به اسلام و احكام آن .
486 قال عليه السلام : إنَّ مُداراةَ أَعْداءِ اللّهِ مِنْ أ فْضَلِ صَدَقَةِ الْمَرْءِ عَلى نَفْسِهِ و إ خْوانِهِ .(557)
فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا و دشمنان أ هل بيت عليهم السلام در حال تقيّه بهتر است از هر نوع صدقه اى كه انسان براى خود بپردازد.
487 قال عليه السلام : اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَيْرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَنُ شَرَّهُ.(558)
فرمود: تداوم دوستى و معاشرت با كسى كه احتمال دارد سودى برايت داشته باشد، بهتر است از كسى كه محتمل است شرّجانى ، مالى ، دينى و... برايت داشته باشد.
488 قال عليه السلام : إ يّاكَ وَ الاِْ ذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَةِ، فَاِنّهُما يَدْعُوانِ اِلَى الْهَلَكَةِ.(559)
فرمود: مواظب باش از اينكه بخواهى شايعه و سخن پراكنى نمائى و يا اينكه بخواهى دنبال مقام و رياست باشى و تشنه آن گردى چون كه هر دوى آنها انسان را هلاك خواهند كرد.
489 قال عليه السلام : حُسْنُ الصُّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.(560)
فرمود: نكوئى شكل و قيافه يك نوع زيبائى و جمال ظاهر انسان مى باشد و نكو بودن عقل و درايت يك نوع زيبائى و جمال درونى انسان خواهد بود.
490 قال عليه السلام : مَنْ وَعَظَ أ خاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَدْ شانَهُ.(561)
فرمود: هر كس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه كند، او را زينت بخشيده است و چنانچه نصيحت علنى و آشكار باشد سبب ننگ و تضعيف او گشته است .
491 قال عليه السلام : مَنْ لَمْ يَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ يَتَّقِ اللّهَ.(562)
فرمود: كسى كه در مقابل مردم بى باك باشد و رعايت مسائل اخلاقى و حقوقى مردم را نكند، تقواى الهى را نيز رعايت نمى كند.
492 قال عليه السلام : ما أ قْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أ نْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.(563)
فرمود: قبيح ترين و زشت ترين حالت و خصلت براى مؤمن آن حالتى است كه داراى آرزوئى باشد كه سبب ذلّت و خوارى او گردد.
493 قال عليه السلام : خَيْرُ إ خْوانِكَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَكَ إ لَيْهْ.(564)
فرمود: بهترين دوست و برادر آن فردى است كه خطاهاى تو را به عهده گيرد و خود را مقصّر بداند.
494 قال عليه السلام : ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزيزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا أ خَذَ بِهِ ذَليلٌ إلاّ عَزَّ.(565)
فرمود: حقّ و حقيقت را هيچ صاحب مقام و عزيزى ترك و رها نكرد مگر آنكه ذليل و خوار گرديد، همچنين هيچ شخصى حقّ را به اجراء در نياورد مگر آنكه عزيز و سربلند شده است .
495 قال عليه السلام : مِنَ الْفَواقِرِ الّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رأ ى حَسَنَةً أ طْفَأ ها وَ إنْ رَأ ى سَيِّئَةً أ فْشاها.(566)
فرمود: يكى از مصائب و ناراحتيهاى كمرشكن همسايه اى است كه اگر به او احسان و خدمتى شود آنرا پنهان و مخفى مى دارد و اگر ناراحتى و اذيّتى متوجّه اش گردد آنرا علنى و آشكار سازد.
496 قال عليه السلام لِشيعَتِهِ: أ وُصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَالْوَرَعِ فى دينِكُمْ وَالاْ جْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقٍ الْحَديثِ، وَأ داءِ الاْ مانَةِ إلى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بِرٍّ أ وْ فاجِرٍ، وَ طُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.(567)
به شيعيان و دوستان خود فرمود: تقواى الهى را پيشه كنيد و در امور دين ورع داشته باشيد، در تقرّب به خداوند كوشا باشيد و در صحبتها صداقت نشان دهيد، هر كس امانتى را نزد شما نهاد آنرا سالم تحويلش دهيد، سجده هاى خود را در مقابل خداوند طولانى كنيد و به همسايگان خوشرفتارى و نيكى نمائيد.
497 قال عليه السلام : مَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْيا لاِ خْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللّهِ مِنْ الصِدّيقينَ، وَمِنْ شيعَةِ علىّ بْنِ أ بى طالِبٍ عليه السلام حَقّاً.(568)
فرمود: هر كس در دنيا در مقابل دوستان و همنوعان خود تواضع و فروتنى نمايد، در پيشگاه خداوند در زُمره صِدّيقين و از شيعيان امام علىّ عليه السلام خواهد بود.
498 قال عليه السلام : إنَّهُ يُكْتَبُ لِحُمَى الرِّبْعِ عَلى وَرَقَةٍ، وَ يُعَلِّقُها عَلَى الْمَحْمُومِ: ((يا نارُكُونى بَرْداً))، فَإنَّهُ يَبْرَءُ بِإ ذْنِ اللّهِ.(569)
فرمود: كسى كه ناراحتى تب و لرز دارد، اين آيه شريفه قرآن ((سوره أ نبياء آيه 69)) را روى كاغذى بنويسيد و بر گردن او آويزان نمائيد تا با اذن خداوند متعال بهبود يابد.
499 قال عليه السلام : أ كْثِرُوا ذِكْرَ اللّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَةَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاةَ عَلى النَّبىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَناتٍ.(570)
فرمود: ذكر و ياد خداوند متعال ، همچنين مرگ و حالات آن را، تلاوت و تدبّر قرآن را، صلوات و درود فرستادن بر حضرت رسول و اهل بيتش عليهم السلام را زياد و بطور مكرّر انجام دهيد، پس به درستى كه پاداش صلوات بر آنها ده حسنه و ثواب بيشتر خواهد بود.
500 قال عليه السلام : إنَّكُمْ فى آجالِ مَنْقُوصَةٍ وَأ يّامٍ مَعْدُودَةٍ، وَالْمَوْتُ يَأ تي بَغْتَةً، مَنْ يَزْرَعُ شَرّاً يَحْصَدُ نِدامَةً.(571)
فرمود: همانا شما انسانها در يك مدّت و مهلت كوتاهى بسر مى بريد كه مدّت زمان آن حساب شده و معيّن مى باشد و مرگ ناگهان و بدون اطّلاع قبلى وارد مى شود و شخص را مى ربايد، پس متوجّه باشيد كه هر كس هر مقدار در عبادت و بندگى و انجام كارهاى نيك تلاش كند فرداى قيامت غبطه مى خورد كه چرا بيشتر انجام نداده است و كسى كه كار خلاف و گناه انجام دهد پشيمان و سرافكنده خواهد بود.
501 قال عليه السلام : إ نّ الْوُصُولَ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لايُدْرَكُ إلاّبِامْتِطا ءِ اللَّيْلِ.(572)
فرمود: همانا رسيدن به خداوند متعال و مقامات عاليه يك نوع سير و سفرى است كه حاصل نمى شود مگر با شب زنده دارى - و تلاش در عبادت و جلب رضايت او در امور مختلف .
502 قال عليه السلام : الْمَقاديرُ الْغالِبَةِ لاتُدَفَعُ بُالْمُغالَبَةِ، وَالاْ رْزاقُ الْمَكْتُوبَةِ لاتُنالُ بِالشَّرَةِ، وَلاتُدَفَعُ بِالاْ مْساكِ عَنْها.(573)
فرمود: مقدّراتى كه در انتظار ظهور مى باشد با زرنگى و تلاش از بين نمى رود و آنچه مقدّر باشد خواهد رسيد، همچنين ارزاق هر كس ثبت و تعيين شده است كه با رعايت شرايطى هر كس سهم خود را دريافت خواهد كرد.
503 قال عليه السلام : لا يَشْغَلُكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ.(574)
فرمود: مواظب باش طلب روزى و هزينه ها كه از طرف خداوند متعال تضمين شده تو را از كار و اعمال واجب باز ندارد. يعنى مواظب باش كه به جهت تلاش و كار بيش از حدّ نسبت به واجبات سُست و سهل انگار نباشى .
504 قال عليه السلام : الْمُؤْمِنُ بَرَكَةٌ عَلَى الْمؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى الْكافِرِ.(575)
فرمود: وجود شخص مؤمن براى ديگر مؤمنين بركت و سبب رحمت مى باشد و نسبت به كفّار و مخالفين حجّت و دليل است .
505 قال عليه السلام : قَلْبُ الاْ حْمَقِ فى فَمِهِ، وَفَمُ الْحَكيمِ فى قَلْبِهِ.(576)
فرمود: تفكّر و انديشه أ حمق در دهان اوست ، وليكن تفكّر و سخن عاقل در درون او مى باشد. يعنى افراد أ حمق اوّل حرف مى زنند و سپس در جهت سود و زيان آن فكر مى كنند، بر خلاف عاقل كه بدون فكر سخن نمى گويد.
506 قال عليه السلام : جُرْأ ةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ في صِغَرِهِ تَدْعُو إلَى الْعُقُولِ فى كِبَرِهِ.(577)
فرمود: رو پيدا كردن و جريئى شدن فرزند هنگام طفوليّت در مقابل پدر، سبب مى شود كه در بزرگى مورد نفرين و غضب پدر قرار گيرد.
507 قال عليه السلام : أ جْمِعْ بَيْنَ الصَّلاتَيْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَرى ما تُحِبُّ.(578)
فرمود: نماز ظهر و عصر را دنباله هم در اوّل وقت انجام ده ، كه در نتيجه آن فقر و تنگدستى از بين مى رود و به مقصود خود خواهى رسيد.
508 قال عليه السلام : أ وْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهةِ، أ عْبَدُ النّاسِ مَنْ أ قامَ الْفَرائِضَ، أ زْهَدُ النّاس مَنْ تَرَكَ الْحَرامَ، أ شَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ.(579)
فرمود: پارساترين مردم آن كسى است كه از موارد گوناگون شبهه و مشكوك اجتناب و دورى نمايد. عابدترين مردم آن شخصى است كه قبل از هر چيز، واجبات الهى را انجام دهد. زاهدترين انسانها آن فردى است كه موارد حرام و خلاف را مرتكب نشود. قويترين اشخاص آن شخصى است كه گناهان و خطاها را در هر حالتى ترك نمايد.
509 قال عليه السلام : لا يَعْرِفُ النِّعْمَةَ إلاَّ الشّاكِرُ، وَلا يَشْكُرُ النِّعْمَةَ إلاَّ الْعارِفُ.(580)
فرمود: كسى قدر نعمتى را نمى داند مگر آنكه شكرگزار باشد و كسى نمى تواند شكر نعمتى را انجام دهد مگر آنكه اهل معرفت و شناخت باشد.
510 قال عليه السلام : مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا يُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَيْتَنى لاأُؤ اخِذُ إلاّ بِهذا.(581)
فرمود: بعضى از گناهانى كه آمرزيده نمى شود: كارى است كه شخصى انجام دهد و بگويد: اى كاش فقط بهمين خلاف عقاب مى شدم يعنى گناه در نظرش ناچيز و ضعيف باشد -.
511 قال عليه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذا وَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ، يَطْرى أ خاهُ شاهِداً وَ يَأ كُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِيَ حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِيَ خَذَلَهُ.(582)
فرمود: بد آدمى است آنكه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، دوست و برادرش را در حضور تعريف و تمجيد مى كند و در غياب ، پشت سر او بدگوئى و مذمّت مى نمايد كه همانند خوردن گوشتهاى بدن او محسوب مى شود.
چنين شخص دو چهره اگر دوستش در آسايش و رفاه باشد حسادت مى ورزد و اگر در ناراحتى و سختى باشد زخم زبان مى زند.
512 قال عليه السلام : مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَالْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.(583)
فرمود: يكى از نشانه هاى تواضع و فروتنى آنست كه بهر كس برخورد نمائى سلام كنى و در هنگام ورود به مجلس هر كجا جا بود بنشينى نه آنكه به زور و زحمت براى ديگران جائى را براى خود باز كنى -.
513 قال عليه السلام : مَنْ رَضِيَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.(584)
فرمود: كسى كه در مجلسى وارد شود و اوّل مجلس را براى نشستن انتخاب كند - كه بر ديگران ايجاد مزاحمت نباشدخداوند متعال و ملائكه تا هنگام خروجش از آن مجلس برايش تحيّت و درود مى فرستند.
514 قال عليه السلام : لاتُمارِ فَيَذْهَبُ بَهاؤُكَ، وِلا تُمازِحُ فَيُجْتَرَأُ عَلَيْكَ.(585)
فرمود: با كسى جدال و نزاع نكن كه بهاء و ارزش خود را از دست مى دهى ، با كسى شوخى و مزاح ناشايسته و بى مورد نكن وگر نه افراد بر تو جريئى و چيره خواهند شد.
515 قال عليه السلام : مَنْ آثَرَ طاعَةَ أ بَوَىْ دينِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلي عَلَيْهِمَاالسَّلام عَلى طاعَةِ أ بَوَىْ نَسَبِهِ، قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ: لاَُؤَ ثِّرَنَّكَ كَما آثَرْتَنى ، وَلاَُشَرِّفَنَّكَ بِحَضْرَةِ أ بَوَىْ دينِكَ كَما شَرَّفْتَ نَفسَكَ بِإ يثارِ حُبِّهُما عَلى حُبِّ أ بَوَىْ نَسَبِكَ.(586)
فرمود: كسى كه مقدّم دارد طاعت و پيروى پيغمبر اسلام حضرت محمّد و اميرالمؤمنين امام علىّ صلوات اللّه عليهما را بر پيروى از پدر و مادر جسمانى خود، خداوند متعال خطاب مى نمايد: همانطورى كه دستورات مرا بر هر چيزى مقدّم داشتى تو را در خيرات و بركات مقدّم مى دارم و تو را همنشين پدر و مادر دينى يعنى حضرت رسول و امام علىّ عليهما السلام مى گردانم ، همانطوريكه علاقه و محبّت عملى و اعتقادى خود را نسبت به آنها بر هر چيزى مقدّم داشتى .
516 قال عليه السلام : لَيْسَ مِنَ الاْ دَبِ إ ظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.(587)
فرمود: از ادب و اخلاق انسانى و اسلامى نيست كه در حضور شخص ‍ مصيبت ديده و غمگين اظهار شادى و سرور كنى .
517 قال عليه السلام : مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجّيَتُهُ، وَالْكَرَمُ طَبيعَتُهُ، وَالْحِلْمُ خُلَّتَهُ، كَثُرَ صديقُهُ وَالثَّناءُ عَلَيْهِ.(588)
فرمود: هر كس ورع در روش زندگيش باشد، بزرگوارى و سخاوت عادت او باشد، صبر و بردبارى برنامه اش باشد، دوستانش زياد و تعريف كنندگانش ‍ بسيار خواهندبود.
518 قال عليه السلام : أ عْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إ خْوانِهِ، وَأ شَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أ عْظَمُهُمْ عِنْدَاللّهِ شَأ ناً.(589)
فرمود: هر كس حقوق همنوعان خود را بشناسد و رعايت كند و مشكلات و نيازمنديهاى آنها را برطرف نمايد، در پيشگاه خداوند داراى عظمت و موقعيّت خاصّى خواهد بود.
519 قال عليه السلام : اِتَّقُواللّهُ وَكُونُوا لَنا زِيْناً وَلاتَكُونُوا شَيْناً، جُرُّوا إ لَيْنا كُلَّ مَوَّدَةٍ، وَادْفَعُوا عَنّا كُلَّ قَبيحٍ، فَإنَّهُ ما قيلَ فينا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أ هْلُهُ، وَ ما قيلَ فينا مِنْ سُوءٍ فَما نَحْنُ كَذلِكَ.(590)
فرمود: تقواى الهى را در همه امور رعايت كنيد، و زينت بخش ما اهل بيت باشيد و مايه ننگ ما قرار نگيريد، سعى كنيد محبّت و علاقه افراد را نسبت به ما جذب كنيد و زشتيها را از ما دور نمائيد. درباره ما آنچه از خوبيها بگويند صحيح است و ما هيچگونه عيب و نقصى نخواهيم داشت .
520 قال عليه السلام : يَأ تي عُلَماءُ شيعَتِنَاالْقَوّامُونَ لِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ أ هْلِ وِلايَتِنا يَوْمُ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ عَلى رَأ سِ كُلِّ واحِدٍ مِنْهُمْ تاجُ بَهاءٍ، قَدِ انْبَثَّتْ تِلْكَ الاْ نْوارُ فى عَرَصاتِ الْقِيامَةِ وَ دُورِها مَسيرَةَ ثَلاثِمْائَةَ أ لْفِ سَنَةٍ.(591)
فرمود: آن دسته از علماء شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان و علاقمندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتى وارد صحراى محشر مى شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نورشان همه جا را روشنائى مى بخشد و تمام اهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد.
خلاصه حالات چهاردهمين معصوم دوازدهمين امام حجة بن الحسن العسكرى عليه السّلام
آن حضرت نزديك طلوع فجر روز جمعه ، نيمه شعبان ، سال 254 هجرى قمرى (592) در شهر سامراء به طور مخفى و پنهان از ديد عموم ، پا بعرصه وجود نهاد.
نام : م ح م م د (593) صلوات اللّه و سلامه عليه ، و عجّل اللّه تعالى فى فرجه الشريف (594).
كنيه : ابوالقاسم ، ابوجعفر و...
لقب : بيش از نهصد لقب براى حضرتش ذكر كرده اند كه در كتب مختلف موجود مى باشد. از آن جمله است : مهدى ، حجّت ، منتقم ، بقية اللّه الاءعظم ، قائم آل محمد، صاحب الزمان و...
پدر: امام حسن عسكرى عليه السلام .
مادر: به نامهاى نرجس ، ريحانه ، صيقل ، سوسن معروف است .
نقش انگشتر: ((أ نَا حُجَّةُاللّهِ وَ خاصَّتُهُ)).
دربان : چهار نفر به نامهاى عثمان بن سعيد، محمدبن عثمان ، حسين بن روح ، علىّ بن محمّد سمرى ، در غيبت صغرى وكالت و وساطت حضرت را بر عهده داشتند.
جريان ولادت آن حضرت همانند حضرت موسى عليه السلام در كنار كاخ طاغوت زمان ، مخفى و پنهان از ديد جاسوسها و عموم مردم انجام گرفت .
حضرت داراى دو غيبت بوده است يكى صغرى كه حدود هفتاد و پنج سال بطول انجاميد و ديگرى غيبت كبرى مى باشد كه تقريبا از سال 330 هجرى قمرى شروع شد.
و از آن زمان به بعد براى حضرت وكيل و نائب خاصّى معيّن و معرّفى نشده است بلكه مجتهدين جامع الشّرايط به عنوان وكيل و نائب عامّ امور جامعه را بر عهده داشته و دارند.
آن حضرت در همين جامعه بين افراد رفت و آمد و در مجالس به صورت ناشناس شركت مى نمايد و همه را مى بيند و شاهد اعمال همگان خواهد بود، ولى ديگران هم گرچه او را مى بينند امّا شخص حضرتش را نمى شناسند كه كدام يك از اشخاص مى باشد.
افراد بسيارى در غيبت كبرى به محضر مباركش شرفياب شده اند و كسب فيض كرده اند.
علائم و نشانه هاى متعدّد و گوناگونى جهت ظهور و قيام آن حضرت توسط معصومين ( عليهم السلام ) بيان شده است كه در كتابهاى اهل سنّت و شيعه مذكور است .
وقتى حضرت در مكه معظّمه ظهور نمايد، 313 نفر اصحاب و فرماندهان او از اطراف و شهرهاى مختلف در كنار كعبه الهى جمع شوند و در دست هر كدام شمشيرى خواهد بود.
و سپس منادى بين زمين و آسمان گويد: اين مهدى موعود است كه ظهور كرده و به شيوه حضرت داود و سليمان ( عليهما السلام ) قضاوت خواهد نمود و بيّنه و شاهد لازم ندارد.
طبق آنچه در روايات آمده است حكومت آن حضرت بين هفت تا نه سال به طول خواهد انجاميد.
مدّت امامت : حضرت بنابر مشهور، روز جمعه ، نهم ربيع الاوّل سال 260 هجرى قمرى پس از شهادت پدر بزرگوارش در سنين پنج سالگى به منصب عظمى و والاى امامت و خلافت نائل گرديد.
و از آن زمان تا كنون حدود 1158 سال مى باشد و در آينده تا هر لحظه كه خداوند متعال اراده نمايد امامت و هدايت جامعه را به عهده خواهد داشت .
مدّت عمر: حدود پنج سال همزمان با پدر بزرگوارش امام حسن عسگرى عليه السلام و پس از آن تا اين زمان كه رويهم 1163 سال عمر پربركت آن حضرت مى باشد و در آينده تا هر زمان كه خداوند بخواهد تداوم خواهد يافت .
نماز امام زمان عليه السلام دو ركعت است ، در هر ركعت سوره حمد يك مرتبه و چون به جمله ((إ يّاك نعبد و ايّاك نستعين )) برسد، صد مرتبه آن را تكرار نمايد و يك مرتبه سوره توحيد خوانده شود.
همچنين هر يك از ذكر ركوع و سجود را هفت مرتبه بگويد.
و چون سلام نماز دهد تسبيح حضرت زهراء سلام اللّه عليها را بگويد و در بعضى عبارات آمده است كه بعد از آن صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد و بعد از آن حوائج مشروعه خود را از خداوند طلب نمايد.(595)

 

next page

fehrest page

back page