راهنماى سعادت و خوشبختى

عبداللّه صالحى

- ۴ -


چهل حديث گهربار، از امام زين العابدين عليه السّلام
201 قال الا مامُ علىّ بن الحسين ، زين العابدين عليه السلام :
ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤ مِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ، وَاءظَلَّهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ الاْ كْبَرِ:
مَنْ اءَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ يَدا وَرِجْلاً حَتّى يَعْلَمَ اءَنَّهُ فى طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها اءَوْ فى مَعْصِيَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ يَعِبَْاءخاهَ بِعَيْبٍ حَتّى يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(242)
فرمود: سه حالت وخصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختيها و شدايد صحراى محشر در اءمان است .
اوّل آنكه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
دوّم آنكه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آنست يا مورد غضب و سخط او مى باشد.
سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيبهاى خود را برطرف نمايد.
202 قال عليه السلام : ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِن : كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِيابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْياهُ، وَطُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطيئَتِهِ.(243)
فرمود: سه چيز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غيبت مردم ، خود را مشغول بكارهائى كردن كه براى آخرت و دنيايش ‍ مفيد باشد.
و هميشه بر خطاها و اشتباهات خود گريان و ناراحت باشد.
203 قال عليه السلام : اءرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كَمُلَ إ سْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِيَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءٌ لِلّهِ بِما يَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس ، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْياء مِنْ كُلِّ قَبِى حٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ اءهْلِهِ.(244)
فرمود: هر كس داراى چهار خصلت باشد، ايمانش كامل ، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى و خوشنود است :
1 خصلت خود نگهدارى وتقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نمايد.
2 راستگوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى .
3 حيا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتيهاى شرعى و عرفى .
4 خوش اخلاق وخوش برخوردى با اءهل و عيال خود.
204 قال عليه السلام : يَا ابْنَ آدَم ، إنَّكَ لاتَزالُ بَخَيْرٍ ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتْ الْمُحاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارا.(245)
فرمود: اى فرزند آدم ، تا آن زمانى كه در درون خود واعظ و نصيحت كننده اى دلسوز داشته باشى ، و در تمام اءمور بررسى و محاسبه كارهايت را اهميّت دهى ، و در تمام حالات از عذاب الهى ترس و خوف داشته باشى .
در خير و سعادت خواهى بود.
205 قال عليه السلام : وَاءمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَاءنْ لاتَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَليلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِكَثيرٍ، وَاءنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ.(246)
فرمود: حقّى كه شكم بر تو دارد اين است كه آن را ظرف چيزهاى حرام چه كم و چه زياد قرار ندهى و بلكه در چيزهاى حلال هم صرفه جوئى كنى و به مقدار نياز استفاده نمائى .
206 قال عليه السلام : مَنِ اشْتاقَ إلى الْجَنَّةِ سارَعَ إلى الْحَسَناتِ وَسَلاعَنِ الشَّهَواتِ، وَمَنْ اءشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَراجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ.(247)
فرمود: كسى كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهاى نيك سرعت مى نمايد و شهوات را زير پا مى گذارد و هر كس از آتش قيامت هراسناك باشد به درگاه خداوند توبه مى كند واز گناهان دورى مى نمايد.
207 قال عليه السلام : طَلَبُ الْحَوائِجِ إلىَ النّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَياةِ وَمَذْهَبَةٌ لِلْحَياءِ، وَاسْتَخِفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر.(248)
فرمود: دست نياز به سوى مردم دراز كردن ، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد بود.
و نيز موجب از بين رفتن حياء و ناچيز شدن شخصيت خواهد گشت بطوريكه هميشه احساس نياز و تنگدستى نمايد.
و هرچه كمتر به مردم رو بيندازد و كمتر درخواست كمك نمايد بيشتر احساس خودكفائى و بى نيازى خواهد داشت .
208 قال عليه السلام : اَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَةُ الاْ نْسانِ نَفْسَهُ.(249)
فرمود: سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است .
209 قال عليه السلام : سادَةُ النّاسِ فى الدُّنْيا الاَسْخِياء، وَسادَةُ الناسِ في الا خِرَةِ الاْ تْقياءِ.(250)
فرمود: در اين دنيا سرور مردان سخاوتمندان هستند، ولى در قيامت سيّد و سرور مردان ، پرهيزكاران خواهند بود.
210 قال عليه السلام : مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.(251)
فرمود: هر كس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نمايد و با خويشان خود صله رحم نمايد، خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند مى گرداند.
211 قال عليه السلام : إنَّ اءفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.(252)
فرمود: با فضيلترين ومهمترين مجاهدتها عفيف نگه داشتن شكم و عورت است از چيزهاى حرام و شبهه ناك - .
212 قال عليه السلام : مَنْ زارَ اءخاهُ فى اللّهِ طَلَبا لاِ نْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَيَّعَهُ سَبْعُونَ اءلْفَ مَلَكٍ، وَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْفٍ اءلاطِبْتَ وَطابَتْ لَكَ الْجَنَّةَ، فَإذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ.(253)
فرمود: هر كس به ديدار دوست و برادر خود رود و براى رضاى خداوند او را زيارت نمايد به اميد آنكه به وعده هاى الهى برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشايعت خواهند كرد، همچنين مورد خطاب قرار مى گيرد كه از آلودگيها پاك شدى و بهشت گوارايت باد.
پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند مورد رحمت قرار خواهد گرفت .
213 قال عليه السلام : إنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى يَس ارِكَ فَاعْتَذَرَ إ لَيْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.(254)
فرمود: چنانچه شخصى تو را بدگويى كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذر خواهى و پوزش او را پذيرا باش .
214 قال عليه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَيْفَ لايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.(255)
فرمود: تعجّب دارم از كسى كه نسبت به تشخيص خوب و بد خوراكش ‍ اهتمام مى ورزد كه مبادا ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و ديگر كارهايش اهميّت نمى دهد، ونسبت به مفاسد دنيائى ، آخرتى روحى ، فكرى ، اخلاقى و... بى تفاوت است .
215 قال عليه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحيقِ الْمَحْتُومِ، وَمَنْ كَسا مُؤْمِنا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّيابِ الاْ خْضَرِ.(256)
فرمود: هر كس مؤمن گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از ميوه هاى بهشت اطعام مى نمايد، و هر كه تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سيرآبش مى گرداند، و هر كس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى كه بهترين نوع و رنگ مى باشد خواهد پوشاند.
216 قال عليه السلام : إنَّ دينَ اللّهِ لايُصابُ بِالْعُقُولَ النّاقِصَةِ، وَالاَّْراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاييسِ الْفاسِدَةِ، وَلايُصابَ إلاّ بِالتَّسْليمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِياسِ وَالرَّاءْىِ هَلَكَ.(257)
فرمود: به وسيله عقل ناقص و نظريه هاى باطل ، و مقايسات فاسد و بى اءساس نمى توان احكام و مسائل دين را بدست آورد. بنابر اين تنها وسيله رسيدن به احكام واقعى دين تسليم محض مى باشد، پس هر كس در مقابل ما اهل بيت تسليم باشد از هر انحرافى در اءمان است و هركه به وسيله ما هدايت يابد خوشبخت خواهد بود.
و شخصى كه با قياس و نظريات شخصى خود به خواهد دين اسلام را دريابد هلاك مى گردد.
217 قال عليه السلام : الدُّنْيا سِنَةٌ، وَالاَّْخِرَةُ يَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَيْنَهُما اءضْغاثُ اءحْلامِ.(258)
فرمود: دنيا همچون نيمه خواب (چرت ) است و آخرت بيدارى مى باشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيدارى به سير مى بريم .
218 قال عليه السلام : مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ اءنْ يَكُونَ مَتْجَرُّةُ فى بَلادِهِ، وَيَكُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحينَ، وَتَكُونَ لَهُ اءوْلادٌ يَسْتَعينُ بِهِمْ.(259)
فرمود: از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نمايد و شريكان و مشتريانش افرادى صالح و نيكوكار باشند، و نيز داراى فرزندانى باشد كه كمك حال او باشند.
219 قال عليه السلام : آياتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَيَنْبَغى لَكَ اءنْ تَنْظُرَ ما فيها.(260)
فرمود آيه هاى قرآن هر كدام آن خزينه علوم خداوند است ، هر آيه و خزينه اى را كه مشغول خواندن مى شوى در آن دقّت نظر كن كه چه در مى يابى .
220 قال عليه السلام : مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَكَّة لَمْ يَمُتْ حَتّى يَرى رَسُولَ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، وَيَرَى مَنْزِلَهُ فى الْجَنَّةِ.(261)
فرمود: هركه قرآن را در مكّه مكرّمه ختم كند نمى ميرد مگر آنكه حضرت رسول اللّه صلى الله عليه و آله و نيز جايگاه خود را در بهشت رؤ يت مى نمايد.
221 قال عليه السلام : يا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ يَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ، فَإنَّ ذلِكَ يَجِبُ عَلَيْكُمْ تُشارِكُوهُمْ فى الاْ جْرِ.(262)
فرمود: شماهائى كه به مكّه نرفته ايد و در مراسم حجّ شركت نكرده ايد، بشارت باد شما ها را به آن حاجيانى كه بر مى گردند، با آنها ديدار و مصافحه كنيد تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شريك باشيد.
222 قال عليه السلام : الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اءعْلى دَرَجاتِ الْيَقينِ.(263)
شادمانى و راضى بودن به سخت ترين مقدّرات الهى از عاليترين مراتب ايمان و يقين خواهد بود.
223 قال عليه السلام : ما مِنْ جُرْعَةٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ جُرْعَتَيْنِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، اءَوْ جُرْعَةُ مُصيبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(264)
فرمود: نزد خداوند متعال حالتى محبوبترر از يكى دو حالت نيست :
حالت غضب وغيظى كه مؤمن با بردبارى و حلم از آن بگذرد. حالت بلا ومصيبتى كه مؤمن آن را با شكيبائى و صبر بگذارند.
224 قال عليه السلام : مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيِهِ.(265)
فرمود: هر كس مردم را عيب جوئى كند و عيوب آنان را بازگو نمايد و سرزنش كند، ديگران او را متهّم به غير واقعيّات مى كنند.
225 قال عليه السلام : مُجالِسَةُ الصَّالِحيِنَ داعِيَةٌ إلى الصَّلاحِ، وَآدابُ الْعُلَماءِ زِيادَةٌ فِى الْعَقْلِ.(266)
فرمود: هم نشينى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خير مى كشاند، معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزايش شعور و بينش مى باشد.
226 قال عليه السلام : إنَّ اللّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ، وَيُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ.(267)
فرمود: همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزين و غمگينى را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكر گذارى را دوست دارد.
227 قال عليه السلام : إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ يَشْرُفُ عَلى جَميعِ جَوارِحِهِكُلَّ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ اءصْبَحْتُمْ؟
فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إنَّما نُثابُ وَنُعاقِبُ بِكَ.(268)
فرمود: هر روز صبحگاهان زبان انسان بر تمام اعضاء و جوارحش وارد مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ و در چه وضعيّتى هستيد؟
جواب دهند: اگر تو ما را رها كنى خوب و آسوده هستيم ، چون كه ما به وسيله تو مورد ثواب و عقاب قرار مى گيريم .
228 قال عليه السلام : ما تَعِبَ اءوْلِياءُ اللّهُ فِى الدُّنْيا لِلْدُّنْيا، بَلْ تَعِبُوا فِى الدُّنْيا لِلاَّْخِرَةِ.(269)
فرمود: دوستان و اءولياء خدا در فعاليتهاى دنيوى خود را براى دنيا به زحمت نمى اندازند وخود را خسته نمى كنند بلكه براى آخرت زحمت مى كشند.
229 قال عليه السلام : لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَلَوْبِسَفْكِ الْمِهَجِ وَخَوْضِ اللُّجَجِ.(270)
فرمود: چنانچه مردم منافع و فضايل تحصيل علوم را مى دانستند هر آينه آن را تحصيل مى كردند گرچه با ريختن خون و يا فرو رفتن زير آبها در گردابهاى خطرناك باشد.
230 قال عليه السلام : لَوِ اجْتَمَعَ اءهْلُ السّماءِ وَالاْ رْضِ اءنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(271)
فرمود: اگر تمام اهل آسمان و زمين جمع شوند بر اينكه بخواهند خداوند متعال را توصيف و تعريف كنند، نمى توانند به عظمت و قدرت او پى ببرند.
231 قال عليه السلام : ما مِنْ شَيْى ءٍ اءحبُّ إلى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ، وَما شَيْى ءٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ اءنْ يُسْاءلَ.(272)
فرمود: بعد از معرفت به خداوند چيزى محبوب تر از دور نگه داشتن شكم وعورت از آلودگيها وهوسرانيها وگناهان نيست ، و نيز محبوبترين كارها نزد خداوند مناجات و درخواست نيازمنديها به درگاهش خواهد بود.
232 قال عليه السلام : إ بْنَ آدَم إنَّكَ مَيِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَىِ اللّهِ جَلّ وَعَزّ، فَاءعِدَّ لَهُ جَوابا.(273)
فرمود: اى فرزند آدم (اى انسان تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پيشگاه خداوند احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع كننده و صحيح در مقابل سؤالها) مهيّا و آماده كن .
233 قال عليه السلام : نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ اءخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَالْمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَة .(274)
فرمود: نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه ومحبّت عبادت است .
234 إ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْفاسِقِ، فَإ نّهُ بايِعُكَ بِاءكْلَةٍ اءَوْ اءقَلّ مِنْ ذالكَ وَإ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى كِتابِ اللّهِ.(275)
فرمود: برحذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون كه او به يك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم ، تو را مى فروشد. و مواظب باش از دوستى و صحبت با كسى كه قاطع صله رحم مى باشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون يافتم .
235 قال عليه السلام : اءشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتى يُعايِنُ فيها مَلَكُ الْمَوْتِ، وَالسّاعَةُ الَّتى يَقُومُ فيها مِنْ قَبْرِهِ، وَالسَّاعَةُ الَّتى يَقِفُ فى ها بَيْنَ يَدَيِ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى ، فَإمّا الْجَنَّةِ وَإمّا إلَى النّارِ.(276)
فرمود: مشكلترين و سخت ترين لحظات و ساعات دورانها براى انسان ، سه مرحله است :
1 آن موقعى است كه عزرائيل بر بالين انسان مى آيد و مى خواهد جان او را برگيرد.
2 آن هنگامى خواهد بود كه از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پا مى خيزد.
3 آن زمانى كه در پيشگاه خداوند متعال جهت حساب و كتاب و بررسى اعمال قرار مى گيرد و نمى داند راهى بهشت و نعمتهاى جاويد مى شود و يا راهى دوزخ و عذاب دردناك خواهد شد.
236 قال عليه السلام : إذا قامَ قائِمُنا اءذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شيعَتِنا الْعاهَةَ، وَجَعَلَ قُلُوبَهُمْ كُزُبُرِ الْحَديدِ، وَجَعَلَ قُوَّةَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ اءرْبَعينَ رَجُلاً.(277)
فرمود: هنگامى كه قائم ما ( حضرت حجّت ، روحى له الفداء وعجّ) قيام و خروج نمايد خداوند بلا و آفت را از شيعيان و پيروان ما برمى دارد ودلهاى ايشان را همانند قطعه آهن محكم مى نمايد، و نيرو و قوّت هر يك از ايشان به مقدار نيروى چهل نفر ديگران خواهد بود.
237 قال عليه السلام : عَجَبا كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَكَ دارَ الْبقاء.(278)
فرمود: بسيار عجيب است از كسانى كه براى اين دنياى زودگذر و فانى كار مى كنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را كه باقى و ابدى است رها و فراموش كرده اند.
238 قال عليه السلام : رَاءْيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِى قَطْعِ الطَّمَعِ عِمّا فِى اءيْدِى النّاسِ.(279)
فرمود: تمام خيرات و خوبيهاى دنيا و آخرت را در چشم پوشى و قطع طمع از زندگى و اموال ديگران مى بينم (يعنى قناعت داشتن ).
239 قال عليه السلام : مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ اءكْمَلَ فى هِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ اءيْسَرِ ما فيهِ.(280)
فرمود: كسى كه بينش و عقل خود را به كمال نرساند و در رُكود فكرى بسر برد به سادگى در هلاكت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت .
240 قال عليه السلام : إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَكَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامِ فيما لايُغْنيهِ، وَقِلَّةُ يُرائِهِ وَحِلْمِهِ وَصَبْرِهِ وَحُسْنِ خَلْقِهِ.(281)
فرمود: همانا معرفت و كمال دين مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهائى است كه به حال او و ديگران سودى ندارد.
همچنين از رياء و خودنمائى دور جستن و در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكيبا بودن و نيز داراى اخلاق پسنديده و نيك سيرت بودن است .
خلاصه حالات هفتمين معصوم پنجمين امام حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام
آن حضرت بنا بر مشهور، روز جمعه يا دوشنبه ، سوّم ماه صفر، يا اوّل ماه رجب ، سال 57(282) هجرى قمرى در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.
نام : محمد، صلوات اللّه و سلامه عليه .(283)
كنيه : أ بو جعفر، أ بو جعفر اوّل (284).
لقب : باقر، شاكر، هادى ، باقر العلوم ، امين ، شبيه و...
پدر: امام سجّاد، زين العابدين ، علىّ بن الحسين عليه السلام .
مادر: فاطمه دختر امام حسن مجتبى عليه السلام .
نقش انگشتر: رَبِّ لاتَذَرْنيهَ فَرْداً، العِزَّةُ لِلّهِ، القُوَّةُ لِلّهِ جَميعا.
دربان : جابر ين يزيد جُعفى
حضرت اوّلين امام و خليفه اى بود كه توانست با استفاده از جوّ حاكم بر جامعه زمانش يعنى شروع درگيرى بنى العباس و بنى اميّه حدّاكثر استفاده و بهره را برگيرد و با تشكيل كلاسها و جلسات مختلف احكام و حقايق اسلام و تفسير قرآن را نشر دهد، وعلوم و معارف الهى را براى جوامع بشرى شكافته و تشريح نمايد.
بر همين اساس يكى از لقبهاى مشهور آن حضرت باقر العلوم يعنى شكافنده علوم و فنون مى باشد.
امام باقر عليه السلام در سنين دو يا چهار سالگى در صحراى كربلا حضور داشت .
حضرت در هر جمعه يك دينار صدقه مى داد و مى فرمود: دادن صدقه در روز جمعه چند برابر ديگر روزها پاداش دارد.
هر موقع مشكلى براى حضرت پيش مى آمد خانواده خود را جمع مى نمود و در جمع آنها دعا مى كرد و آنها آمّين مى گفتند.
آن حضرت حدود چهار سال با جدّش امام حسين عليه السلام و 38 سال همزمان در حيات پدرش امام سجّاد عليه السلام ، و سپس حدود 19 سال امامت و زعامت جامعه اسلامى را برعهده داشت كه روى هم 57 سال عمر با بركت آن حضرت را گفته اند.
آن حضرت روز 12 يا 25 محرّم سال 94، يا 95 پس از شهادت پدر بزرگوارش در سنين 38 سالگى به منصب امامت نائل آمد و تا 7 ربيع الا وّل يا ذى الحجّة ، سال 114 به طول انجاميد.
شهادت : روز دوشنبه هفتم ربيع الا وّل يا ذى الحجّة ، سال 114 هجرى قمرى (285) به دستور هشام بن عبد الملك به وسيله زهر توسط ابراهيم بن وليد استاندار مدينه ، مسموم و به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
محلّ دفن : آن حضرت در قبرستان بقيع كنار پدر و عمويش دفن گرديد.
فرزندان : حضرت داراى هفت فرزند پسر و دو دختر بوده است .
پادشاهان و خلفاء هم عصر امامتش : وليد بن عبد الملك ، سليمان بن عبد الملك ، عمر بن عبد العزيز، يزيد بن عبد الملك ، هشام بن عبد الملك ، وليد بن يزيد بن عبد الملك ، يزيد بن وليد بن عبد الملك ، ابراهيم بن وليد بن عبد الملك .
نماز آن حضرت : دو ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت حمد، صد مرتبه ((شهد اللّه )) گفته مى شود: و بعد از آن كه سلام نماز پايان يافت ، تسبيح حضرت زهراء سلام اللّه عليها گفته مى شود.
و سپس تقاضا و در خواست حوائج مشروعه از خداوند متعال انجام گردد كه انشاء اللّه برآورده خواهد شد.(286)
چهل حديث گهربار، از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام
241 قالَ الا مامُ اءبو جَعْفَر محمّد بنِ عليّ باقرُ العلومِ عليه السلام :
لَوِاجْتَمَعَ اءهْلُ السَّماءِ وَالْاءرْضِ اءنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(287)
فرمود: چنانچه تمامى اهل آسمان و زمين گرد هم آيند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصيف كنند، قادر نيستند.
242 قال عليه السلام : إنَّ اءفضَلَ الْاءعْمالِ عِنْدَاللّهِ ما عَمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إنْ قَلَّ.(288)
فرمود: همانا با فضيلت ترين عملها در پيشگاه خداوند متعال آن عملى است كه طبق سنّت پيامبر و اءهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و دستور قرآن قرار گيرد، گرچه اءندك و ناچيز باشد.
243 قال عليه السلام : مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلايَتِنا فِي غَيْبَةِ قائِمِنا، اءعْطاهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَجْرَ اءلْفَ شَهيدٍ مِنْ شُهَداءِ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ.(289)
فرمود: كسى كه در زمان غيبت امام زمان (عجّل اللّه فرجه الشّريف ) بر ايمان و ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پابرجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهيد از شهداى جنگ بدر و حنين به او عطا مى فرمايد.
244 قال عليه السلام : لَوْ أ نَّ الْإ مامَ رُفِعَ مِنَ الْاءرْضِ ساعَةً، لَماجَتْ بِاءهْلِها كَما يَمُوجُ الْبَحْرُ بِاءهْلِهِ.(290)
فرمود: اگر امام و حجّت خدا لحظه اى از روى زمين و از بين افراد جامعه برداشته شود، زمين اهل خود را در خود مى بلعد و فرو مى برد همانطورى كه دريا چيزهاى خود را در خود مى بلعد.
245 قال عليه السلام : إنَّ جَميعَ دَوابِّ الْاءرْضِ لَتُصَلّي عَلى طالِبِ الْعِلْمِ حَتّى الْحيتانِ في الْبَحْرِ.(291)
فرمود: به درستى كه تمام موجودات و جانوران زمين و بلكه ماهيان دريا براى تحصيل كنندگان علوم اسلامى و معارف الهى تحيّت و درود مى فرستند.
246 قال عليه السلام : لَوْ اءُوتيتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّيعَةِ لايَتْفَقَّهُ فِي الدّينِ، لَاءَوجَعْتُهُ.(292)
فرمود: اگر جوانى از جوانان شيعه را نزد من بياورند كه در مسائل دين و زندگى آشنا نباشد، او را تنبيه و شكنجه خواهم كرد (تا به دنبال تحصيل مسائل دين برود).
247 قال عليه السلام : مَنْ اءفْتَى النّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً، لَعَنَتْهُ مَلائِكَةُ الرَّحْمَةِ و مَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفَتْياهُ.(293)
فرمود: هر كس درباره مسائل دين فتوا و نظريه اى دهد كه بدون علم و اطّلاع باشد، ملائكه رحمت و ملائكه عذاب او را لعن و نفرين مى كنند و گناه عمل كننده اگر خلاف باشد بر عهده گوينده است .
248 قال عليه السلام : الصَّلاةُ عَمُودُالدّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمُودِالْفِسْطاطِ، إذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاءَوْتادُ وَالْاءَطْناب ، وَ إذا مالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَ تَدٌ وَلاطَنَبٌ.(294)
فرمود: نماز ستون دين است و مثالش همانند تيرك و ستون خيمه اى مى باشد كه چنانچه محكم و استوار باشد ميخها و طنابهاى اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولى اگر ستون سُست يا كج باشد ميخها و طنابهاى اطراف آن نمى تواند پابرجا باشد.
249 قال عليه السلام : لاتَتَهاوَنْ بَصَلاتِكَ، فَإنَّ النَّبيَّ صلى الله عليه و آله قالَ عِنْدَ مَوْتِهِ: لَيْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلاتِهِ، لَيْسَ مِنّى ، مَنْ شَرِبَ مُسْكِراً لايَرِدُ عَلَىٍّّ الْحَوْضَ، لاوَاللّهِ.(295)
فرمود: نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبك و ناچيز مشمار، همانا كه پيامبر خدا هنگام وفات خود فرمود:
هر كس نماز را سبك شمارد و يا مسكرات بنوشد از امّت من نيست و بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.
250 قال عليه السلام : بُنِيَ الْإ سْلامُ عَلى خَمْسَةِ اءشْياءٍ: عَلَى الصَّلاةِ، وَ الزَّكاةِ، وَالْحَجِّ، وَالصَّوْمِ، وَالْوِلايَةِ، وَلَمْ يُنادِ بِشَيْى ءٍ مِثْلُ ما نُودِىٍَّ لِلْوِلايَةِ.(296)
فرمود: دين مبين اسلام بر پنج پايه و اساس استوار است : نماز، زكات ، خمس ، حجّ، روزه ، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، سپس افزود: آن مقدارى كه نسبت به ولايت سفارش شده است نسبت به هيچ كدام تاءكيد نگرديده است و ولايت اساس و محور تمام اعمال خواهد بود.
251 قال عليه السلام : مَنْ دَعَااللّهَ بِنا اءفْلَحَ، وَمَنْ دَعاهُ بِغَيْرِنا هَلَكَ وَاسْتَهْلَكَ.(297)
فرمود: هر كه خداوند را به وسيله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفّق خواهد شد.
و كسى كه غير از ما اهل بيت عصمت و طهارت را وسيله گرداند نااميد و هلاك خواهد گشت .
252 قال عليه السلام : الاءعْمالُ تُضاعَفُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَأ كْثِرِوا فيها مِنَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ والدُّعاءِ.(298)
فرمود: پاداش اعمال بد يا خوب در روز جمعه دو برابر ديگر روزها است ، پس سعى نمائيد در اين روز نماز و صدقه و دعا بسيار انجام دهيد.
253 قال عليه السلام : مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا اسْتِعْفافا عَنِ النّاسِ، وَسَعْيا عَلى اءهْلِهِ، وَتَعَطُّفا عَلى جارِهِ، لَقَى اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَالْبَدْرِ.(299)
فرمود: هر كس دنيا را به جهت يكى از سه حالت طلب كند: بى نيازى از مردم ، آسايش و رفاه خانواده و عائله اش ، كمك و رسيدگى به همسايه اش .
روز قيامت در حالتى محشور مى گردد و به ملاقات خداوند متعال وارد مى شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده نورانى است .
254 قال عليه السلام : ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لِاءحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةً: اءداءُ الْاءمانَةِ إلَى الْبِرِّ وَالْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبِّرِ وَالْفاجِرِ، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بِرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْنِ.(300)
فرمود: خداوند سبحان در سه چيز رخصت قرار نداده است :
اءمانت را سالم تحويل صاحبش دادن ، خواه آنكه صاحبش آدم خوبى باشد يا فاجر.
وفاى به عهد نسبت به هر شخصى خوب باشد يا بد.
نيكى و احسان به پدر و مادر خوب باشند يا بد.
255 قال عليه السلام : إنَّ الْجَنَّةَ وَالْحُورَ لَتَشْتاقُ إلى مَنْ يَكْسَحُ الْمَسْجِدَ، اَوْ يَاءخُذُ مِنْهُ الْقَذى .(301)
فرمود: همانا بهشت و حورالعين در انتظار افرادى است كه در نظافت و تميز كردن مسجد سعى و تلاش نمايند.
256 قال عليه السلام : إنَّما يَبْتَلِى الْمُؤ مِنُ فِى الدُّنْيا عَلى قَدْرِ دينِهِ.(302)
فرمود: همانا مؤمن در اين دنيا هر مقدارى كه دين و ايمان داشته باشد بهمان اندازه مورد امتحان و آزمايش قرار مى گيرد.
257 قال عليه السلام : لايَكُونُ الْعَبْدُ عابِدا لِلّهِ حَقَّ عِبادَتِهِ حَتّى يَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ، فَحينَئِذٍ يَقُولُ: هذا خالِصٌ لى ، فَيَقْبِلُهُ بِكَرَمِهِ.(303)
فرمود: كسى به بندگى و ستايش گر حقيقى در برابر خداوند نمى رسد مگر آنكه از تمام افراد قطع اميد كند و تنها اميدش خداى يكتا باشد.
در يك چنين حالتى خداوند گويد: اين عمل خالصانه براى من است و آن را مورد قبول و عنايت خود قرار مى دهد.
258 قال عليه السلام : اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ هُوَ حَقُّ، مافَتَحَ رَجُلٌ عَلى نَفْسِهِ بابَ الْمَسْاءلَةِ إلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَيْهِ بابَ فَقْرٍ.(304)
فرمود: سوگند به خدائى كه بر حقّ است ، چنانچه شخصى در موردى تقاضاى خود را به يكى از همنوعان خود بگويد و بدون توجّه به خداوند متعال درخواست كمك نمايد، خداوند درى از درهاى فقر و تنگدستى را بر او بگشايد.
259 قال عليه السلام : مَنْ قَضى مُسْلِما حاجَتَهُ، فالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ثَوابُكَ عَلَىٍَّّ وَلا اَرْضى لَكَ ثَوابا دُونَ الْجَنَّةِ.(305)
فرمود: هر كس حاجتى را براى مسلمانى برآورده كند و گره از مشگلش ‍ بگشايد، خداوند متعال به او خطاب كند:
ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غير از بهشت چيز ديگرى لايق تو نخواهد بود.
260 قال عليه السلام : إنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اءُوْحى إلى شُعَيْبِ النَّبي عليه السلام : إنّى مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ اءلْفٍ، اءرْبَعينَ اءلْفا مِنْ شِرارِهِمْ وَ سِتّينَ اءلْفا من خِيارِهِمْ.
فقال : يارَبَّ هؤُلاءِ الْاءشْرار، فَما بالُ الْاءخْيار؟ فَاءوحى اللّهُ إ لَيْهِ: إنَّهُمْ داهَنُوا اءهْلَ الْمَعاصى وَ لَمْ يَغْضِبُوا لِغَضَبي .(306)
فرمود: همانا خداوند متعال ، براى حضرت شعيب عليه السلام وحى فرستاد:
من از قوم تو يكصد هزار نفر را عذاب و هلاك مى نمايم كه شصت هزار نفر ايشان اءشرار و چهل هزار نفر ديگرشان از خوبان و عبادت كنندگان خواهند بود.
حضرت شعيب عليه السلام سؤال نمود: اءشرار كه مستحقّ عذاب هستند ولى خوبان را چرا عذاب مى نمائى ؟
خداوند وحى نمود: به جهت آنكه اين افراد نسبت به گناهكاران بى تفاوت بوده و با ايشان سازش مى كردند.
261 قال عليه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا، اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ.(307)
فرمود: هر كس مؤمنى را طعام دهد، خداوند از ميوه هاى بهشتى روزى او گرداند.
262 قال عليه السلام : مَنْ حَمَلَ اءخاهُ عَلى رَحْلِهِ بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ إلَى الْمَوْقِفِ عَلى ناقَةِ مِنْ نَوْقِ الْجَنَّةِ يُباهى بِهِ الْمَلائِكَةَ.(308)
فرمود: كسى كه برادرش را (و هر كس كه در مسير راه بدون وسيله است ) سوار وسيله نقليه خود كند و حتّى الا مكان او را به مقصد برساند خداوند متعال او را در قيامت سوار شترى از شترهاى بهشتى مى گرداند كه سريع او را به مقصد برساند و از شدايد و سختيهاى محشر در اءمان گردد .
و در ضمن ملائكه به وجود او مباهات و افتخار مى كنند.
263 قال عليه السلام : إذا دَخَلَ اءحَدُكُمْ عَلى اءخيهِ فى رَحْلِهِ، فَلْيَقْعُدْ حَيْثُ يَاءمُرُهُ صاحِبُ الرَّحْلِ، فَإنَّ صاحِبَ الْبَيْتِ اءعْرَفُ بِعَوْرة بَيْتِهِ مِنَ الدّاخِلِ عَلَيْهِ.(309)
فرمود: هنگامى به منزل يكى از برادران و دوستانتان وارد شديد، هر كجا به شما گفت بنشينيد بپذيريد و همانجا بنشينيد، چونكه صاحب منزل بيش از ديگران به اءسرار منزل خود آشنا و آگاه است .
264 قال عليه السلام : اَلْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى الْفَتّانينَ الْمشّائينَ بِالنَّميمَةِ.(310)
فرمود: بهشت و نعمتهاى حياتبخش آن براى اشخاص فتنه گر و سخن چين آشوب طلب ، حرام است .
265 قال عليه السلام : إ نّا نَاءمُرُ صِبْيانَنا بِالصَّلاةِ إذا كانُوا بَنى خَمْسَ سِنين ، فَمُرُوا صِبْيانَكُمْ إذا كانوا بَنى سَبْعَ سِنين .(311)
فرمود: ما اءهل بيت عصمت و طهارت كودكان خود را از دوران پنج سالگى به انجام نماز دستور مى دهيم ، ولى شما دوستان و پيروان ما فرزندان خود را از سنين هفت سالگى وادار به نماز نمائيد.
266 قال عليه السلام : مَنْ حَمَلَ جَنازَةً مِنْ اَرْبَع جَوانِبِها، غَفَرَ اللّهُ لَهُ اَرْبَعينَ كَبيرَةً.(312)
فرمود: هر كس جنازه اى را تشييع نمايد و چهار جانب تابوت را بر شانه خود حمل كند، خداوند چهل گناه از گناهان كبيره اش را مى آمرزد.
267 قال عليه السلام : خَفِاللّهَ تَعالى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ، وَاسْتَحْي مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ.(313)
فرمود: بترس از خداوند متعال به جهت قدرت بى منتهايش كه از جهات مختلف بر تو دارد، و از خداوند شرم و حيا كن در انجام گناهان به جهت آنكه از هر چيزى به تو نزديكتر است .
268 قال عليه السلام : الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَحَيْثُ ماوَجَدَ اءحَدُكُمْ ضالَّتَهُ فَلْيَاءخُذْها.(314)
فرمود: دانش و حكمت گمشده ارزشمندى است براى مؤمن كه هر كجا و نزد هر كس يافت شود بايد آنرا دريافت نمايد.
269 قال عليه السلام : فِي الْمِلْحِ شَفاءٌ مِنْ سَبْعينَ داء، ثُمَّ قالَ: لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى الْمِلْحِ ما تَداوَوا إلاّ بِهِ.(315)
فرمود: نمك شفابخش و درمان كننده هفتاد نوع مرض و درد خواهد بود و افزود: چنانچه مردم خواصّ نمك را مى شناختند به چيزى غير از نمك مداوا و درمان نمى كردند.
270 قال عليه السلام :إنَّالْمُؤ مِنَ إذا صافَحَ الْمُؤ مِنَ تَفَرَّقا مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ.(316)
فرمود: همانا مؤمنى كه با برادر مؤمنش ديدار و مصافحه نمايد، گناهانشان ريخته مى شود و بدون گناه از يكديگر جدا خواهند شد.
271 قال عليه السلام : مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا مَثَلُ ذَرْوَةِالْقَزِّ، كُلَّما ازْدادَتْ عَلى نَفْسِها لَفّا كانَ اءبْعَدُ مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غَمّا.(317)
فرمود: تمثيل افراد حريص به مال و زيورآلات دنيا همانند كرم ابريشمى است كه هر چه اطراف خود بچرخد و بيشتر فعاليّت كند و تارهاى ابريشم را به دور خود به پيچد، خارج شدنش از بين آن تارها سخت تر گردد و چه بسا غيرممكن مى شود تا جائى كه چاره اى جز مرگ نداشته باشد.
272 قال عليه السلام : إنَّالْمُؤْمِنَ اءخُ الْمُؤ مِنِ لايَشْتِمُهُ، وَلايُحَرِّمُهُ، وَلايُسيئىُ بِهِ الظَّنَّ.(318)
فرمود: مؤمن برادر مؤمن است ، بايد او را دشنام ندهد و سرزنش و بدگوئى نكند، و او را از خوبيها محروم نگرداند، و نسبت به او بدگمان نباشد.
273 قال عليه السلام : اَلْكَمالُ كُلُّ الْكَمالِ، التَّفَقُّهُ فِى الدّينِ، وَالصَّبْرُ عَلَى النائِبَةِ، وَ تَقْديرُالْمَعيشَةِ.(319)
فرمود: تمام كمالات (معنوى و مادّى انسان ) در فقاهت و شناخت دقيق و صحيح ، مسائل دين است ، و صبر و شكيبائى در مقابل ناملايمات ، و نيز زندگى را با تدبّر و مديريّت برنامه ريزى كردن .
274 قال عليه السلام : صِلِةُالْاءرْحامِ تُزَكّي االْاءعْمالَ، وَ تُنْمِى الاءمْوالَ، وَ تَدْفَعُ الْبَلْوى ، وَ تُيَسِّرُالْحِسابَ، وَتُنْسِى ءُ فِى الْاءجَلِ.(320)
فرمود: صله رحم نمودن (پنج فايده دارد:) موجب تزكيه اعمال و عبادات مى شود، سبب رشد و بركت در اموال مى گردد، بلاها و گرفتاريها را دفع و بر طرف مى نمايد، حساب (قبر و قيامت ) را آسان مى گرداند، مرگ و اءجل (معلّق ) را تاءخير مى اندازد.
275 قال عليه السلام : فَضْلُ صَلاةِالْجَماعَةِ عَلى صَلاةِالرَّجُلِ فَرْدا خَمْساً وَ عِشْرينَ دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ.(321)
فرمود: فضيلت و برترى نماز جماعت بر نماز فرادا و تنهائى ، بيست و پنج درجه از مقامات بهشتى است .
276 قال عليه السلام : وَ اءمَّاالْمُنْجِيات : فَخَوْفُ اللّهِ فِى السِّرَ وَالْعَلانِيَةِ، وَالْقَصْدُ فِى الْغِنى وَالْفَقْرِ، وَ كَلِمَةُالْعَدْلِ فِى الرِّضا وَالسَّخَطِ.(322)
فرمود: از اسباب نجات ، ترس از خدا در خفاء و آشكارا است ، رعايت اقتصاد و صرفه جوئى در تمام حالات بى نيازى و نيازمندى ، نيز رعايت انصاف و گفتن سخن حقّ و عدالت در همه حالتهاى خوشى و ناراحتى .
277 قال عليه السلام : لاتَنالُ وَلايَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَالْوَرَعِ.(323)
فرمود: ولايت و شفاعت ما شامل نمى شود مگر افرادى را كه داراى عمل صالح و نيز پرهيز از گناه داشته باشند.
278 قال عليه السلام : إنَّ اءعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلى نَبيِّكُمْ كُلَّ عَشيَّةِ خَميسٍ، فَلْيَسْتَحى اءحَدُكُمْ اءنْ يُعْرِضَ عَلى نَبيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبيح .(324)
فرمود: همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پيغمبر اسلام عرضه مى گردد، پس حياء كنيد از اينكه عمل زشت شما را نزد پيغمبرتان ارائه دهند.
279 قال عليه السلام : مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اءجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَلايَنْقُصُ اُولئِكَ مِنْ اءجُورِهِمْ.(325)
فرمود: هر كس راه هدايت و سعادتى را بگشايد و يا به ديگران تعليم دهد، اءجر و پاداش او همانند كسى است كه به آن كار خير عمل كرده باشد بدون آنكه از پاداش عمل كنندگان كسر شود.
280 قال عليه السلام : اَرْبَعٌ مِنْ كُنُوزِالْبِرِّ: كِتْمانُ الْحاجَةِ، وَ كِتْمانُ الصَّدَقَةِ، وَ كِتْمانُ الْوَجَعِ، وَ كِتْمانُ الْمُصيبَةِ.(326)
فرمود: چهار حالت از كنزهاى نيك و پسنديده است : پوشاندن نياز و حاجت خود را از ديگران ، دادن صدقه و كمك به افراد بطور مخفيانه و محرمانه ، درد و مشكلات و ناراحتيها را تحمّل كردن ، هنگام مصيبت و حوادث ، جزع و داد و فرياد نكردن .
خلاصه حالات هشتمين معصوم ششمين امام حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام
آن حضرت هنگام طلوع سپيده صبح ، روز جمعه يا دوشنبه ، 17 ربيع الا وّل يا اوّل رجب ، سال 80 يا 83 هجرى قمرى (327) در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.
نام : جعفر(328)، صلوات اللّه و سلامه عليه .
كنيه : ابوعبداللّه ، ابواسماعيل ، ابوموسى ، ابواسحاق .
لقب : صادق ، صابر، فاضل ، طاهر، شيخ ، صادق آل محمّد، باقى ، منجى ، كامل ، كافل ، عالم و ...
پدر: امام محمدباقر، باقر علم الاوّلين والآخرين عليه السلام .
مادر: فاطمه ، معروف به امّ فروه ، دختر قاسم پسر محمدبن ابى بكر.
نقش انگشتر: اللّهُ وَليّى وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ، اللّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْى ءٍ، اءنْتَ ثِقَتى فَاعْصِمْنى مِنْ خَلْقِكَ، ماشاءَاللّهُ لاقُوَّةَ إلاّ باللّهِ.
دربان : مفضّل بن عمر است و بعضى محمدبن سنان نيز را گفته اند.
حضرت در سنين 34 سالگى روز دوشنبه هفتم ذى الحجّه يا ربيع الا وّل در سال 114 هجرى پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و خلافت رسيد و حدود 34 سال امامت و هدايت جامعه را به عهده داشت .
امام جعفر صادق عليه السلام پس از پدر بزرگوارش در موقعيّت حسّاسى قرار گرفته بود چون دولت بنى العبّاس تازه روى كار آمده بود و تنها تلاش آنها استحكام و ثبات پايه هاى حكومت خود بود و ناچار بودند كه افكار عموم مخصوصا سادات بنى الزّهراء را به خود جلب و جذب نمايند.
بر همين اساس امام عليه السلام به نحو اءحسن از موقعيّت موجود استفاده نموده و با تشكيل جلسات مختلف در رشته هاى گوناگون علوم و فنون ، ابعاد مختلف اسلام و معارف الهى را تبيين و تشريح نمود.
طبق گفته مورّخين و محدّثين بيش از دوازده هزار شاگرد از اقشار مختلف در جلسات درس آن حضرت شركت و در علوم و فنون مختلف از درياى بى كران علوم حضرتش بهره مى گرفتند.
و چهار صد جلد كتاب از جوابها و مطالب آن حضرت نوشته شده است كه به عنوان اصول اءربعمائة معروف مى باشد.
و بر همين اساس شيعه به عنوان مذهب جعفرى معروف گرديد.
آن حضرت مدّت 15 سال و چند روزى همزمان با جدّ بزرگوارش امام سجّاد عليه السلام و 19 سال پس از آن با پدرش حضرت باقرالعلوم عليه السلام ، و سپس ‍ مدّت 34 سال امامت و زعامت جامعه را بر عهده داشت كه روى هم عمر پربركت حضرت را 68 سال گفته اند.
شهادت آن حضرت بنا بر مشهور روز دوشنبه ، 25 شوّال ، سال 148 قمرى (329) در مدينه منوّره مى باشد.
محلّ دفن آن حضرت در مدينه منوّره ، قبرستان بقيع ، كنار عمو و جدّ و پدر بزرگوارش مى باشد.
فرزندان امام صادق عليه السلام را تعداد شش پسر و چهار دختر گفته اند.
خلفاء و سلاطين هم عصر حضرت : پنج نفر از بنى اميّه به نامهاى : هشام بن عبدالملك ، وليدبن يزيدبن عبدالملك ، يزيدبن وليدبن عبدالملك ، ابراهيم بن وليد، مروان حمار، و دو نفر از بنى العبّاس به نام : سفّاح و منصور عبّاسى بوده اند.
نماز آن حضرت چهار ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه خوانده مى شود: سبحان اللّه والحمدللّه ولاإ له إلاّاللّه واللّه اكبر(330).
بعد از آنكه سلام نماز پايان يافت تسبيح حضرت زهراء سلام اللّه عليها گفته مى شود و سپس حوايج مشروعه از خداوند متعال درخواست گردد كه انشاءاللّه برآورده مى شود.

 

next page

fehrest page

back page