حلية المتقين

علامه محمد باقر مجلسى (ره)

- ۶ -


فصل ششم : در فضيلت دارو كشيدن 
در حديث حسن از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : دارو كشيدن پاك كننده بدن است .
در حديث صحيح منقول است كه : عبدالرحمن بن ابى عبداللّه گفت : با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بحمام رفتم ، فرمود كه : دارو بكش ، گفتم : چند روزيست كشيده ام ، فرمود كه : ديگر بكش كه پاك كننده بدنست و براين مضمون چند حديث وارد شده است .
در حديث ديگر منقول است كه : شخثى تكليف دارو كشيدن كردند، او گفت كه : سه روز است كه كشيده ام ، فرمود كه : باز بكش ، كه پاك مى گرداند تو را.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقولستكه : دارو كشيدن ، دفع دلگيرى و پريشانى خاطر ميكند و بدن را پاك ميكند.
در حديث صحيح از آنحضرت منقول استكه : موى بدن چون بلند ميشود، آب پشت را قطع ميكند، يعنى فرزند بوجود نمى آيد و بندها را سست ميكند و ضعف و تنبلى مى آورد و نوره كشيدن ، آب پشت را زياد ميكند و بدن را قوى ميكند و پيه گرده ها را زياد ميكند و بدن را فربه ميكند.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه : موهاى بدن را از خور بيندازيد، كه نجس و كثيف است .
در حديث صحيح از آنحضرت منقول استكه : موى بدن چون بلند ميشود، آب پشت را قطع ميكند، يعنى فرزند بوجود نمى آيد وبندها را سست ميكند وضعف و تنبلى مى آورد و نوره كشيدن ، آب پشت را زياد ميكند و بدن را قوى ميكند و پيه گرده ها را زياد ميكند و بدن را فربه ميكند.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه : چهار چيز است كه از اخلاق پيغمبرانست ، بوى خوش كردن و سر تراشيدن و نوره ماليدن و بسيار جماع كردن .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول استكه : موى شارب و پشت زهار و زير بغل را بلند مگذاريد كه شيطان در آنجا جا مى گيرد و پنهان ميشود.
فصل هفتم : در ازله كردن موى زير بغل 
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : دراز مكنيد موى زير بغل را، كه شيطان در آنجا پنهان ميشود.
در حديث معتبر ديگر منقول استكه : حضرت امام جعفر صادق عليه السلام زير بغل را دارو مى گذاشتند و ميفرمودند كه : كندن موى زير بغل دوش ها را سست ميكند.
در حديث ديگر منقول است كه : دارو گذاشتن زير بغل بهتر است از تراشيدن و تراشيدن بهتر است از كندن .
در حديث ديگر وارد شده است كه : بسيار بود كه آنحضرت از براى ازاله موى زير بغل بحمام مى رفتند و همين موضع را دارو ميكشيدند و بيرون مى آمدند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : موى زير بغل را كندن ، گندبغل را برطرف ميكند وپاك كننده است و سنت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم است .
فصل هشتم : در غايت زمانيكه نوره را تاءخير توان كرد 
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول استكه : هر مرديكه ايمان بخدا و روز قيامت دارد، بايد موى پشت زهار را زياده از چهل روز نگذارد وحلال نيست زنيرا كه ايمان بخدا و روز قيامت داشته باشد اينكه ترك كند ازاله موى زهار را زياده از بيست روز.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در هر جمعه دارو ميكشيدند موى پشت زهار و ميان پا را.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : سنت در نوره كشيدن ، آنست كه هر پانزده روز يكمرتبه بكشند و اگر كسى بيست و يكروز ودر روايتى بيست روز، بر او بگذرد كه نوره نكشيده باشد، قرض كند و نوره بكشد و كسى كه چهل روز بگذرد كه نوره نكشد، او مؤ من و مسلمان نيست و او را هيچ كرامت نزد خدا نيست .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه ايمان بخدا و روز قيامت دارد، موى زهار را زياده از چهل روز نگذارد، پس اگر چيزى نيابد، بعد از چهل روز قرض كند وپس نيندازد.
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه : دوست ميدارم از براى مؤ من كه هر پانزده روز، نوره بمالد.
از حضرت صادق منقول است كه : بايد كه پشت زهار را يك هفته بيشتر نگذارد و هر كه نوره را زياده از يكماه ترك كند، نمازش مقبول نيست .
فصل نهم : در دعاهاى وقت نوره كشيدن 
از حضرت صادق منقول است كه : هر كه پيش از نوره كشيدن ، اندكى از نوره بردارد و ببويد و بر سر بينى بگذارد و بگويد:صَلَّى اللّهُ عَلَى سُلَيْمانِ بْنِ داوُدَ كَما اَمَرَ بِالنُّورَةِ، او را نوره نسوزاند.
از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است كه : هر كه وقت نوره ماليدن بربدن ، اين دعا را بخواند، خدا او را از چركها و كثافتهاى دنيوى و از گناهان پاك گرداند و بعوض آن مو باو موئى كرامت فرمايد كه در آن مو گناه نكند و بعدد هر موئى از بدنش ملكى خلق كند كه از براى او تسبيح الهى كند تا روز قيامت و بدرستيكه يك تسبيح از تسبيح ملائكه ثوابش برابر است با ثواب هزار تسبيح اهل زمين و دعا اينست : اءَللّهُمَّ طَيِّبْ ما طَهُرَ مِنّى وَ طَهِّرْ ماطابَ مِنّى وَ اَبْدِلْنى شَعْرا طاهِرِا لايَعْصيكَ، اَللّهُمَّ اِنّى تَطَهَّرْتُ ابْتِغآءَ سُنَّةِ الْمُرْسَلينَ وَ ابْتِغآءَ رِضْوانَكَ وَمَغْفِرَتَكَ فَحَرّمْ شَعْرى وَبَشَرى عَلَى النّارِ وَ طَهِّرْ خَلْقى وَطَيِّبْ خُلْقى وَ زَكِّ عَمَلى وَاجْعَلْنى مِمِّنْ يَلْقاكَ عَلى الْحَنَفيَّةِ السَّمْحَةِ مِلَةِ اِبْراهِيمَ خَليلِكَ وَ دينِ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم حَبيبِكَ وَ رَسُولِكَ عامِلاً بِشَرايِعِكَ تابِعا لِسُنَّةِ نَبيّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ آخِذا بِهِ مُتؤَدِبا بِتاءَدْيبِكَ وَ تَاءَديبِ رَسُولِكَ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم وَ تَاءْديبِ اَوْلِيائِكَ الَّذينَ غَذَوْتَهُمْ بِادَبِكَ وَ زَرَعْتَ الْحِكْمَةَ فى صُدُوِرِهمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ عِلْمِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ.
فصل دهم : در اوقات نوره كشيدن و ساير آداب آن  
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : يكمرتبه در تابستان دارو كشيدن ، بهتر است در فضيلت و نفع از ده مرتبه كه در زمستان بكشند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مرويستكه : احتراز كنيد از نوره ماليدن در روز چهارشنبه ، كه روز نحس مستمر است ، جهنم در روز چهارشنبه خلق شده است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول استكه : پنج چيز است كه مورث پيسى است نوره در روز جمعه و چهارشنبه ماليدن ، وضو وغسل بآبى كردن كه در آفتاب گرم شده باشد، در حال جنابت چيزى خوردن ، زن را در حال حيض جماع كردن ، و در حال سيرى چيزى خورد.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه : هر كه در روز جمعه نوره بكشد و پيس شود، ملامت نكند مگر خود را و دور نيست كه اين دو حديث ، محمول بر تقيه باشد، يا آنكه يكى از طريق اهل سنت است . زيرا كه حديث گذشت كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در روز جمعه دارو ميكشيدند.
در حديث معتبر ديگر منقول است كه : بخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كردند كه مردم ميگويند: كه نوره كشيدن در روز جمعه مكروه است ، حضرت فرمود: چنين نيست كه تو گمان كرده چه چيز پاك كننده تر است از نوره كشيدن در روز جمعه .
در حديث ديگر منقول است كه : على بن يقطين خواست كه بخدمت حضرت امام موسى عليه السلام بنويسد كه : آيا مرد در حال جنابت دارو ميتواند كشيد و فراموش كرد، حضرت از باب اعجاز باو نوشتند كه باكى نيست ، نوره باعث زيادتى پاكيزگى جنب است .
از حضرت صادق عليه السلام نيز پريسدند، فرمود: باكى نيست .
در حديث حسن منقول است كه : از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه كسيكه دارو كشد ايستاده بول ميتواند كرد، فرمود كه : باكى نيست .
در روايت ديگر منقول است كه : كسيكه در وقت دارو كشيدن بنشيند، بيم آنستكه بعلت فتق مبتلا شود.
بشير نَبّال با حضرت امام محمد باقر عليه السلام بحمام رفتند، حضرت لنگى بستند از ناف تا زانو و خدمتكار حمام را طلبيدند، آنچه بالا و پائين لنگ بود دارو ماليد، بعد از آن او را بيرون كردند و از ناف تا زانو خود كشيدند و با بشير گفتند كه هر گاه دارو بكشى چنين كن .
در بعضى احاديث تجويز آن وارد شده است كه : غير عورتين را ديگرى بمالد و به سند حسن منقول است كه : از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه آيا جايز است كه كسى آرد را با روغن زيت مخلوط كند و بعد از نوره بر بدن بمالد براى آنكه بوى نوره ببرد، فرمود كه : باكى نيست .
در حديث ديگر منقول است كه : حضرت امام موسى عليه السلام چنين ميكردند و در حديث ديگر منقول است كه : از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند آرد را بعد از نوره بربدن مى توان ماليد، فرمود كه : باكى نيست ، راوى گفت كه : مردم ميگويند كه اسرافست ، حضرت فرمود كه : در چيزيكه اصلاح بدن كند اسراف نيست ، من بسيار است كه ميفرمايم كه آرد پخته را با روغن زيت مخلوط ميكند و بر بدن ميمالم ، اسراف در چيزى مى باشد كه مال را تلف كند و ببدن ضرر برساند.
فصل يازدهم : در فضيلت حنا ماليدن بعد از نوره 
حسين بن موسى روايت ميكند كه : پدرم حضرت موسى بن جعفر عليه السلام هر گاه اراده حمام ميكردند ميفرمودند كه : حمام را بسيار گرم ميكردند بمرتبه كه داخل نميتوانست شد، پس ميفرمودند كه : نمدها بر زمين حمام ميانداختند و بعد از آن داخل ميشدند، روزى از حمام بيرون آمدند، شخصى از آل زبير بآنحضرت رسيد و اثر حنا در دست حضرت ديد، گفت : اين رنگ چيست كه در دست تست ؟ فرمود: رنگ حناست ، پدرانم از رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روايت كرده اند كه : هر كه بحمام رود و دارو بكشد و بعد از دارو حنا از سرتا پا بمالد او را امان باشد از ديوانگى و خوره و پيسى و آكله تا نوره كشيدن ديگر.
در حديث معتبر منقول است كه : حكم بن عتيبه ديد كه حضرت صادق عليه السلام حنا برداشتند و بر ناخنهاى خود گذاشتند، پس فرمودند كه : اى حكم چه ميگوئى در اين باب ؟ گفت : چه توانم گفت : در كارى كه شما بكنيد، اما اين كار را پيش ما جوانان ميكنند حضرت فرمود كه : اى حكم ، ناخنها بعد از نوره شبيه مى شود بناخن مردگاه ، ما رنگشانرا برميگردانم بحنا.
در حديث ديگر منقول است كه : حضرت امام محمدتقى عليه السلام از حمام بيرون آمد و از سر تا پاى مباركش مانند گل سرخ شده بود از حنا.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه : حنا ماليدن ، بوى بد را ميبرد و آبرو را زياد ميكند و دهانرا خوشبو ميكند و فرزندان را نيكو ميكند. و هر كه بعد از دارو سرتا پا حنا بمالد فقر و پريشانى از او بر طرف مى شود.
فصل دوازدهم : در آداب غسل جمعه و ساير اغسال 
بدانكه غسلهاى واجب ، بنابر مشهور ميان علما، شش غسل است ، جنابت و حيض و استحاضه و نفاس ومس ميت و غسل ميت .
مستحب است كه در وقت غسل جنابت اين دعا را بخواند: اَللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبى وَ زَكِّ عَمَلى وَ تَقَبَّلْ سَعْى وَ اجْعَلْ ماعِنْدَكَ خَيْرا لى اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوابينَ وَ اَجْعَلْنى مِنَ الْمُتِطَهِّرينَ و اگر اين دعا بخواند بهتر است : اَللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبى وَ اشْرَحْ صَدْرى وَ اَجْرِ عَلى لِس انى مَدْحَكَ وَالثَّناءَ عَلَيْكَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ طَهُورا وَ شِفآءً وَ نُورا اِنَّكَ عَلى كُلَّ شَيْى ءٍ قَديرٍ و بعضى اين دعا را بعد از غسل ذكر كرده اند.
در تقسير حضرت امام حسن عسگرى عليه السلام مذكور است كه : هر كه بعد از وضو يا غسل جنابت اين دعا بخواند گناهان او بريزد، چنانچه برگ از درختان ميريزد و بهر قطره از قطرات وضو و غسل او، حقتعالى ملكى خلق فرمايد كه تسبيح و تهليل و تقديس الهى كند وصلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و ثوابش از او باشد و گناهانش آمرزيده شود دعا اينست : سُبْحانَكَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ اَشّهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُكَ وَ اَتوُبُ اِلَيْكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَّمَدا عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّ عَلِيّا وَلِيُّكَ وَ خَليفَتُكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ عَلى خَلْقِكَ وَ اَنَّ اَوْلِيآئَهُ خُلْفآوُكَ وَ اَوْصِيآئَهُ اءَوْصِيائُكَ. اما غسلهاى سنت شصت و دو غسل است ، از جمله آنها غسل جمعه است و بعضى از علماء واجب ميدانند و احوط آنست كه تا مقدور باشد ترك نكنند.
در احاديث معتبره وارد شده است كه : غسل جمعه واجب است برمردان و زنان در سفر و حضر، مگر آنكه رخصت داده اند زنان را كه ترك كنند در سفر براى كمى آب .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : غسل جمعه پاكيزه كننده و كفاره گناهانست از جمعه تا جمعه ديگر.
در حديث ديگر، از آنحضرت منقول است كه : هر كه غسل جمعه بكند و بگويد:اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنى مِنَ التَّوابينَ وَ اجْعَلْنى مِنَ الْمُتَطَهِرينَ، اين غسل و دعا پاك ميگرداند او را تا جمعه ديگر و بهتر آن است كه اين دعا را نيز بخواند: اَللّهُمَّ طَهِّرْنى وَ طَهِّرْ قَلْبى وَ اَنْقِ غُسْلى وَ اَجْرِ عَلى لِسانى و باز بگويد: اَللّهُمَّ طَهِّرْنى وَ طَهِّرْ قَلْبى مِنْ كُلِّ آفَةٍ تَمْحَقُ بِها دينى وَ تُبْطِلُ بِها عَمَلى ، و در فقه الرضا مذكور است كه : چون از غسل فارغ شودى ، بگو: اَللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبى وَ اَنْقِ غُسْلى وَ اَجْرِ عَلى لَسانى ذِكْرَكَ وَ ذِكْرَنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ اجْعَلْنى مِنَ التَّوابينَ وَالْمُتَطَهَّرينَ و وقت آن از صبح صادق روز جمعه است تا پيشين و مشهور آنستكه : هر چند نزديكتر است به پيشين بهتر است كه اگر خوف داشته باشد: كه در روز جمعه آب يافت نشود، در روز پنچشنبه ميتواند كرد و اگر فوت شود، بعد از وقت پيشين تا شام روز جمعه ميتواند كرد و نيت قضا در كار نيست و از صبح روز شنبه تا شام بقصد قضا ميتواند كرد و در فقه الرضا مذكور است كه : در روزهاى ديگر هفته هم ميتواند كرد و ظاهرا كسى از علماء قائل نشده است اينرا. سنت است غسل در شبهاى طاق ماه مبارك رمضان ، خصوصا در شب اول پانزدهم و شب هفدهم و آن شبيستكه مؤ منان و كافران در بدر جمع شدند و در روزش ، اعظم فتحهاى اسلام واقع شد وشب نوزدهم و آن شبى است كه تقديرات سال در آن نوشته ميشود بنابر بعضى احاديث ، شب بيست كه ويكم و آن شبى است كه اوصياء انبياء در آنشب شهادت يافتند و حضرت عيسى در آنشب بآسمان رفته است و حضرت موسى از دنيا رفته و احتمال قوى دارد كه شب قدر بوده باشد و شب بيست وسيم و آن شب قدر است بر احتمال قوى و قول اكثر و در آنشب دو غسل ميكند يكى مقارن غروب آفتاب و ديگرى در آخر شب ، در بعضى از روايات وارد شده است كه : در شبهاى دهه آخر هر شب غسل بكند.
سنت است غسل در شب عيد فطر و روزش و روزعيد قربان و اظهر آنست كه در اين دو روز غسل را تا شب ميتوان كرد ولكن افضل آنست كه پيش از نماز عيد واقع سازد، روز هشتم ذيحجه و روز عرفه نزد زوال و شب نيمه رجب .
منقول است از رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم هر كه ماه رجب را دريابد و غسل كند در اول ماه و ميان ماه و آخرماه از گناهان بِدَر آيد، مثل روزيكه از مادر متولد شده است و روز مبعث و آن بيست و هفتم رجب است و اكثر علماءِ گفته اند، اگر چه حديثى بخصوص بنظر نرسيده است و شب نيمه شعبان و روز غدير خم كه هيجدهم ذى حجه است و روز مباهله كه بيست و چهارم ذيحجه است و بعضى گفته اند روز بيست و پنجم و روز دحوالارضى بنا بر مشهور و آنروز بيست و پنجم ذى القعده است و در اين روز غسل نيز حديثى بنظر نرسيده است و روز نوروز، بنابر مذهب بعضى و حديث معلى بن خنيس بر آن دلالت دارد و مشهور آنست كه روزيست كه آفتاب ببرج حمل منتقل مى شود و همچنين سنت است غسل براى احرام حج يا عمره و بعضى واجب ميدانند و احوط آنست كه ترك نكند، غسل زيارت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و ائمه معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعين از نزديك و دور و غسل استخاره مطلقا، خصوصا نمازهاى خاص استخاره و براى نمازهاى مخصوص كه در طلب حاجت وارد شده است و غسل توبه از گناهان .
سنت است غسل از براى قضاى نماز كسوف ، هرگاه عمدا ترك كرده باشد و تمام قرص گرفته باشد و بعضى گفته اند: واجب است و احوط آنست كه ترك نكند، بعضى گفته اند بواسطه قضا غسل ميكند اگر عمدا ترك كرده باشد، اگر چه تمام قرص نگرفته باشد و اين قول قوى است و سنت است غسل از براى داخل شدن مكه معظمه و از براى داخل شدن خانه كعبه و از براى طواف و از براى داخل شدن حرم مدينه و از براى داخل شدن شهر مدينه مشرفه و از براى داخل شدن مسجد رسول و از براى كشتن هَدى و غسل فرزندى كه متول شود چنانچه گذشت و غسل روز ولادت حضرت رسول ، بنابر قول بعضى و آن هفدهم ماه ربيع الاول است و آنچه بنظر رسيده است غسل از براى زيارت در آنروز سنت است و غسل براى نماز طلب باران ، و از براى ديدن كسيكه چلپاسه و غسل بعد از كشتن است و همچنين هرگاه شخصى برود از براى ديدن كسيكه او را دار زده باشند غسل سنت است بعد از ديدن و بعضى واجب دانسته اند و اكثر علماء گفته اند كه هرگاه سعى بعد از سه روز باشد سنت است خواه بحق او را كشته باشند يا بباطل و خواه بطريق شرغى او را كشته باشند يا غير آن و بعضى از علماء گفته اند كه سنت است اعاده غسل ، هرگاه بعنوان ناقصى بروجه ضرورت بعمل آمده باشد مثل جبيره و تقيه و همچنين گفته اند: هرگاه جامه ميان دو كس ‍ مشترك باشد و منى درآن بيابد و معلوم نباشد كه از كدام يك بوده است ، هر دو را غسل كردن سنت است و براى كفن كردن ميت نيز گفته اند كه سنت است و ظاهر آنست كه همان غسل مس ميت است كه سنت است پيش از كفن كردن بجا آورد و همچنين سنت است غسل ، هرگاه كسى مرده را بعد از غسل دست بمالد و بعضى گفته اند كه هر گاه شخصى جنب مرده باشد سنت است كه غسل جنابت بدهند او را، پيش از غسل ميت ، يا بعد از آن و از حضرت امام جعفر صادق منقول است كه چون خواهى غسل عيد فطر بجا آورى ، در زير سقفى بجا آور و چون خواهى شروع كنى بگو اَلّلهُمَّ اِيْمانا بِكَ وَتَصْديقا بِكِتابِكَ وَاِتّباعَ سُنَّةِ نَبّيِكَ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و چون از غسل فارغ شوى بگو اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ كَفّارَةً لِذُنُوبى وَطُهْرا لِدَنَسى اَلّلهُمَّ اءَذْهِبْ عَنّى الرِّجْسَ و بدانكه تفاصيل اغسال و احكام آنها را اين رساله گنجايش ندارد انشاءِ اللّه در كتاب عبادات نوشته خواهد شد و اللّه الموفق .
باب هشتم : در آداب خواب رفتن و بيدار شدن و بيت الخلا رفتن 
فصلاول : در بيان اوقات خواب

بدانكه خواب كردن بعد از طلوع صبح تا طلوع آفتاب و ميان نماز شام و خفتن و بعد از عصر مكروه است و پيش از ظهر در وقت گرمى هوا و بعد از نماز ظهر تا عصر، خواب قيلوله است وسنت است .
از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است كه به ابى حمزه ثمالى فرمود كه خواب مكن پيش از طلوع آفتاب كه من از براى تو دوست نميدارم ، زيرا كه حقتعالى روزى بندگانرا در اين وقت قسمت مينمايد و هر كه در اين وقت در خواب است كه روزى محروم ميشود.
از حضرت رسول مرويست كه زمين بسوى خدا ناله و فرياد ميكند از سه چيز، از خون حراميكه بر آن ريخته شود، يا غسلى كه از زنا كند بر روى آن ، يا خواب كردن بر آن پيش از طلوع آفتاب .
ازحضرت صادق منقول است كه خواب بامدا شوم است و روزيرا منع ميكند و رنگ را زرد ميكند و رو را فبيح متغير ميكند و اين خواب شومى است ، بدرستيكه حقتعالى روزيرا مابين طلوع صبح تا طلوع آفتاب قسمت مينمايد، پس زينهار كه اين خوابرا نكنيد و فرمود كه مرغ بريان و ترنجبين بربنى اسرائيل در اين وقت نازل مى شد، هر كه در اين وقت در خواب بود بهره او نازل نمى شد.
حضرت رسول فرمود كه هر كه در جاى نماز خود بنشيند از طلوع صبح تا طلوع آفتاب خدا او را مستور گرداند از آتش جهنم .
در حديث ديگر فرمود كه مثل ثواب حج كننده خانه كعبه داشته باشد و گناهانش آمرزيده شود.
اما در چند حديث تجويز وارد شده است كه اگر نماز بكند و قدرى تعقيب بخواند و پيش از برآمدن آفتاب بخواند باكى نيست ، چنانچه در حديث صحيح منقول است كه جناب امام رضا عليه السلام بشخصى فرمود كه : فردا بعد از طلوع آفتاب بيا كه من بعد از نماز صبح كردى و ذكر خدا خواندى ، اگر پيش از طلوع آفتاب بخواب روى باكى نيست .
از حضرت امام محمد باقر منقول است كه خواب اول روز سفاهت است و خواب قيلوله نعمت است و خواب بعد از عصر حماقت است و خواب ميان نماز شام و خفتن از روزى محروم ميگرداند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خواب كردن پيش از نماز طلوع آفتاب و پيش از نماز خفتن ، پريشانى و فقر ميآورد.
در روايت ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد عرض كرد كه من حافظه قوى داشتم ، اكنون فراموشى برمن غالب شده است ، فرمود كه آيا خواب قيلوله ميكردى والحال ترك كرده گفت بلى فرمود كه باز خواب قيلوله بكن ، چنان كرد حافظه اش برگشت .
در روايت ديگر وارد شده است كه قيلوله كنيد كه شيطان قيلوله نمى كند و منقول است كه نيكوياوريست خواب قيلوله بر بيدارى و عبادت شب .
فصل دوم : در وضو ساختن پيش از خواب  
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه وضو بسازد و بر ختخواب برود، براى او حكم مسجد داشته باشد و اگر در ميان رختخواب بيادش آيد كه وضو ندارد، از لحاف تيمم كند، اگر با وضو يا تيمم بخوابد تا بياد خداست ، چنانست كه نماز ميكند.
از حضرت اميرالمؤ منين منقول است كه نخوابد مسلمانى ، در حالى كه جنب باشد ونخوابد مگر با وضو و اگر آب نيابد براى غسل و وضو، تيمم كند بخاك ، زيرا كه روح مؤ من را در وقت خواب بآسمان ميبرند و حقتعالى او را قبول مينمايد بركت بر او ميفرستد، پس اگر اجلش ‍ رسيده است او را در گنجينه هاى رحمت خود مى سپارد، اگر نرسيده است با امينان خود از ملائكه ببدن او برميگرداند.
در حديث معتبر ديگر منقول است كه روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم باصحاب خود فرمود كه كدام يك از شما تمام سال روزه ميداريد، سلمان گفت كه من ، فرمود كه كداميك از شماها شب را احيا ميكنيد، سلمان گفت كه من فرمود: كداميك از شما هر روز حتم قرآن ميكنيد، سلمان گفت كه من ، پس عمر بخشم آمد و گفت : اين مرديست از فارس ، ميخواهد برما كه از قريشيم فخر كند و دروغ ميگويد، در اكثر روزها روزه نيست و در اكثر شب خواب است و در اكثر روزش خاموش ميباشد، حضرت فرمود كه او مانند و شبيه لقمان حكيم است ، از او سؤ ال كن ، تا جوابت بگويد، عمر پرسيد، سلمان فرمود كه اما روزه سال ، من ماهى سه روز روزه ميدارم و حق تعالى ميفرمايد كه هر كه حسنه بكند ده برابر باو ثواب ميدهم ، اين برابر روزه سال ميشود با آنكه ماه شعبان را روزه ميگيرم و با ماه رمضان پيوند ميكنم ، اما بيدارى شب ، هر شب با وضو ميخوابم و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شنيدم كه ميفرمود هر كه با وضو بخوابد، چنانست كه تمام شب رابعبادت احيا كرده باشد و ام ختم قرآن در هر سه روز، سه مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ را ميخوانم و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شنيدم كه بحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام ميفرمود كه يا على مثل تو در ميان امت ، مثل قل هواللّه است ، هر كه سوره قل هواللّه را يكبار بخواند، چنانست كه ثلث قرآنرا خوانده است و هر كه دوبار بخواند، چنانست كه دو ثلث قرآن را خوانده است و هر كه سه بار بخواند، چنانست كه قرآن را ختم كرده است ، پس هر كه ترا بزبان دوست دارد ثلث ايمان در او كامل شده است و هر كه تو را بزبان و دل دوست دارد و بدست خود ترا يارى كند تمام ايمان در او كامل شده است ، يا على بحق خدواندى كه مرا براستى فرستاده است سوگند كه اگر تو را اهل زمين دوست ميداشتند چنانچه اهل آسمان تو را دوست ميدارند، خدا هيچكس را بآتش جهنم عذاب نميكرد، پس عمر ساكت شد، كه گويا سنگى بدهانش گذاشتند.
فصل سوم : در مكان خوابيدن و آداب پيش از خوابيدن 
مشهور ميان علماءِ آنست كه خوابيدن در مساجد مكروه است و ظاهر احاديث آنست كه مكروه نيست ، مگر در مسجدالحرام و مسجد رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و در آنها نيز تجويز واقع شده است .
در احاديث معتبره بسيار وارد شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سه كس را لعنت كرد، كسيكه تنها چيزى بخورد،و تنها بسفر رود، تنها در يورد بخوابد، فرمود كه اگر كسى تنها بخوابد بيم آنست كه ديوانه شود.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه هر كه در خانه يا بيابانى تنها بخوابد بگويد:اَلّلهُمَّ انِسْ وَحْشَتى وَ اءَعِنّي عَلى وحْدَتى .
درحديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از خوابيدن بربامى كه ديوار نداشته باشد و فرمود كه هر كه بر بامى بخواببد كه ديوار نداشته باشد، از امان خدا بدر ميرود.
از احاديث معتبره از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه مكروه است كه كسى بر بامى تنها بخوابد، يا بر بامى كه ديوار نداشته باشد بخوابد وفرمود مرد و زن هر دو در اين حكم مساويند، پرسيدند كه اگر سه طرف ديوار داشته باشد چونست فرمود نه بلكه هر چهار طرف ميبايد ديوار داشته باشد.
در بعضى روايت وارد شده است كه حد بلندى ديوار، دو ذرع است .
در بعضى از احاديث تجويز يك ذرع و يك شبر هم وارد شده است .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نهى فرمود از خوابيدن بر سر راه .
از حضرت رسول نهى وارد شده است از آنكه كسى با دست چرب و آلوده بخوردنى بخوابد، كه اگر چنين كند، و شيطان بر او دست يابد، يا ديوانه شود، ملامت نكند مگر خود را و فرمود كه اطفال خود رادر وقت خوابيدن دست و دهانش را بشوئيد، كه اگر نكنيد شيطان ايشانرا مى بويد و در خواب ميترسند.
در چندين حديث از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه خواهد بجامه خواب داخل شود، كنار جامه خود را بر رختخواب بكشد كه اگر جانورى داخل شده باشد بِدَر رَود و باو ضرر نرساند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام وارد شده است كه بايد پيش از خواب به بيت الخلا رود و بعد از آن بخوابد.
فصل چهارم : در ساير آداب خوابيدن 
سنت است كه بر دست راست رو بقبله بخوابد و دست راست را زير و بگذارد و بردست چپ خوابيدن و بررو خوابيدن مكروه است ، چنانچه از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خواب بر چهار قسم است ، پيغمبران بر پشت ميخوابند وديده هاى ايشان بخواب نميرود و منتظر وحى پروردگار خود ميباشند، مؤ من بردست راست ميخوابد رو بقبله ، پادشاهان و فرزندان ايشان بر دست چپ ميخوابند كه آنچه خورده اند گوارا شود، شيطان و برادران او و هر ديوانه و مبتلائى بر رو در افتاده ميخوابد.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه آدمى بر رو نخوابد و هر كه را بينيد كه بررو خوابيده است او را بيدار كنيد و مگذاريد بر آنحال ، فرمود كه هر گاه كسى اراده خواب كند، بايد كه دست را بر زير جانب راست رو بگذارد، بدرستيكه نميداند كه از اين خواب بيدار خواهد شده يا نه .
احاديث در فضيلت خوابيدن بر دست چپ بسيار وارد شده است .
فصل پنجم : در آداب و ادعيه كه پيش از خواب بايد خوانده شود 
در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هرگاه كسى دست را در زير سر گذاشته بخوابد بگويد:بِسْمِ اللّهِ اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْلَمْتُ نَفْسى اِليْكَ وَ وَجَّهْتُ وَجْهى اِلَيْكَ وَفَوَّضْتُ اَمْرى اِلَيْكَ وَاَلْجَاْتُ ظَهْرى اِلَيْكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ رَهْبَةً مِنْكَ وَرَغْبَةً اَِليْكَ لامَلْجَاءَ وَلا مَنْجا مِنْكَ اِلَيْكَ امَنْتُ بِكِتابِكَ الَّذى اَنْرَلْتَ وَبِرَ سُولكَ الَّذى اَرْسَلْتَ وبعد از آن تسبيح حضرت فاطمه عليهماالسلام بخواند.
در حديث صحيح ديگر فرمود كه ترك نكند در وقت خواب اين دعا را اُعيذُ نَفْسى وَ دُرّيَتى وَ اَهْل بَيْتى وَمالى بِكَلِماتِ اللّهِ التّاماتِ مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ وَهامَةٍ وَمِنْ كُلِّ عَيْنِ لامَةٍكه باين دعا تعويذ ميفرمود حضرت رسول صلّى اللّه عيله وآله وسلّم امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهما را.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه سوره قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ وسوره قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ را پيش از خواب بخوان كه قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ بيزارى از شرك وَقُلْ هُوَّاللّهُ اَحَدٌ نسبت پروردگار است .
در حديث صحيح ديگر فرمود كه هر كه بعد از خوابيدن در رختخواب سه مرتبه بگويد: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عَلافَقَهَرَ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى بَطَنَ فَخَبَرَ وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذى مَلَكَ فَقَدَرَ وَالْحَمْدُللّهِ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى وَيُميتُ اْلاَحْياء وَهُوَ عَلى كُلِّ شىِءِ قَدير از گناهان بيرون ميآيد، مانند روزى كه از مادر متولد شده بود.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه آية الكرسى در وقت خواب بخواند، از فالج ايمن گردد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه سوره يس پيش از خواب بخواند، حق تعالى هزار ملك باو موكل گرداند كه او را از شر شياطين و هر بلائى حفظ كند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه سوره اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَهْ هر شب پيش از خواب بخواند، در قيامت روى او مانند ماه شب چهارده باشد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه سوره هائى كه در اَوّلشان سَبَّحَ لِلّهِ وَيُسَّبِحُ لِلّهِ است ، پيش از خواب بخواند، نميرد تا بخدمت حضرت صاحب الامر عجل اللّه فرجه برسد و اگر بميرد، در همسايگى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم جا دهند اورا.
در حديث ديگر فرموده كه هر كه هر شب اين دعا را بخواند، تا صبح او را عقرب و هيچ گزنده نگزد:اَعُوذُ بِكَلِماتِ اللّهِ التّاماتِ الَّتى لايُجاوَزْ هُنَّ بَرٌ وَلا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ماذَرَاءَ وَمِنْ شَرِّ مابَرَاءَ وَمِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّةٍ هُوَ اخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ رَبّى عَلى صِرطٍ مُسْتَقيمٍ.
از جناب امام رضا عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خواب اين آيه را بخواند خانه بر سرش خراب نشود:اِنَّ اللّهَ يُمْسِكُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ اَنْ تَزُوِ لاوَلَئِنْ زاَلتا اِنْ اَمْسَكَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّهُ كانَ حَليما غَفُورا.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون كسى برختخواب رود، بگويد:اَلّلهُمَّ اِنّى اَحْتَبْسَتُ نَفْسى فَاحتَبِسْها فى مَحَلِّ رِضْوانِكَ وَمَغْفِرَتِكَ وَاِنْ رَدَدْتَها فَارْدُدْها مُؤ مِنةً عارِفَةً بِحَقِّ اَوْلِيائِكَ حَتّى تَتَوَفّاها عَلى ذلِكَ.
در حديث ديگرفرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در اين وقت آية الكرسى ميخواندند و بعد از آن مى گفتند:بِسْمِ اللّهِ آمَنْتُ بِاللّهِ وَكَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ اَلّلهُمَّ احْفَظْنى فى مَنامى وَفى يَقِظَتى و بهتر اينست كه آية الكرسى را تا هُمْ فيها خالِدوُنَ بخواند.
در حديث ديگر فرمود كه چون برختخواب رفتى تسبيح حضرت فاطمه صلوات اللّه عليها بخوان و آية الكرسى و:قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ وَقُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق و ده آيه از اول سوره والصافات و ده آيه از آخر سوره والصافات بخواند.
در حديث صحيح ديگر منقول است كه آنحضرت فرمودند كه اين دعا را در وقت خواب بخوان :اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اِللّهُ وَاَنَّ مُحَمَدّا صَلَى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِعِزَّةِ اللّهِ وَاَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِجَلالَ اللّهِ وَاَعوُذُ بِسُلْطانِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْئى قَديرٌ وَاَعُوذُ بِعَفْو اللّهِ وَاَعوُذُ بِغُفْرانِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِرَحْمَةِ اللّهِ مِنْ شَرِّ السَّاءْمَةِ وَالْهامَةِ وَمِنْ شَرِّ كُلّ دابَةٍ صَغيرَة اَوْ كَبيرَةٍ بِلَيْلٍ اَوْ نَهارٍ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَاْلاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ اِلْعَرَبِ وَالْعَجَمِ وَمِنْ شَرِّ الصّوعِقَ وَالْبَرْدِ اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
در حديث صحيح ديگر فرمود كه هر كه صد نوبت سوره قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ در وقت خواب بخواند، گناه پنجاه ساله اش ‍ آمرزيده شود.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب سه مرتبه آية الكرسى و يك مرتبه آيه شهداللّه و آيه سخره و آيه آخر سوره حم سجده را بخواند، حقتعالى دو ملك را موكل او گرداند كه شياطين را از او دور گردانند وسى ملك را امر فرمايد كه تحميد وتسبيح و تهليل و تكبير خدا بگويند و استغفار كنند تا بيدار شدن او و ثواب همه از او باشد.
بسند معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه كسى كه اراده خواب داشته باشد پهلو را برزمين نگذارد تا اين دعا را بخواند:اُعيذُ نَفْسى وَدينث وَاَهْلى وَمالى وَخَواتيمَ عَمَلى وَمارَزَقَنى رَبّى وَخَوَّلَنى بِعِزَّةِ اللّهِ وَعَظَمَة اللّهِ وَجَبَروُتِ اللّهِ وَسُلْطانِ اللّهِ وَرَحْمَةِاللّهِ وَرَاءْفَةِ اللّهِ وَغُفْراانِ اللّهِ وَقُوَّةِ اللّهِ وَقُدْرَةِ اللّهِ وَجَلالِ اللّهِ وَ بِصُنْعِ اللّهِ وَاَرْكانِ اللّهِ وَ بِجَمْعِ اللّهِ وَبِرَسُولِ اللّه صَلّىِ اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ بِقُدْرَةِ اللّهِ عَلى مايَشاءُ مِنْ شَرِّ السَامَةِ وَالْهامَةِ وَمِنْ شَرِّ الْجِنّ وَاْلاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ مايَدُبّ فى اْلاَرْضِ وَما يَخْرُجُ مِنْها وَما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَما يَعْرُجُ فيهاوَمِنْ شَرِّ كُلّ د ابَّةٍ رَبّى آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيم وَهُوَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَديرٌ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّه الْعَلّى الْعَظيم بدرستيكه اين تعوّذيست كه حضت رسول از براى حسنين عليهماالسلام مى خواندند و فرمود كه چون كسى اراده خواب كند، بايد كه دست را بر زير رو بگذارد و بگويد:بِسْمِ اللّهِ وَضَعْتُ جَنْبي لِلّهِ عَلى مِلَةٍ اِبْراهيمَ وَدينِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَ وِلايَةِ مَنْ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ ماشاءَ اللّهِ كانَ وَمالَمْ يَشَاءْلَمْ يَكُنْ هر كه ايندعا بخواند در وقت خواب محفوظ بماند، از دزد و غارت و خانه فرود آمدن ، و ملائكه از براى او استغفار كنند فرمود كه هر كه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ در وقت خوابيدن بخواند، حق تعالى پنجاه هزار ملك بر او موكل گرداند كه در آن شب او را پاسبانى كنند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه پيش از خواب صد مرتبه لااِلهَ اِلاّ اللّهُ بگويد، خدا خانه در بهشت از براى از بنا كند. هر كه صد مرتبه استغفار كند، گناهانش بريزد چنانچه برگ از درختان ميريزد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه سوره اَلْهيكُمُ التَّكاثُرْ را در وقت خواب بخواند، گناهانش ‍ آمرزيده شود، او و همسايگانش از بلاها محفوظ مانند و اگر صدبار بخواند گناه پنجاه ساله از آينده عمرش آمرزيده شود.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب بگويد اَلّلهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنَّكَ افْتَرَضْتَ عَلَىٍَّّ طاعَةِ عَلِىّ بْنِ اَبى طالِبٍ وَالْحَسَن وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَعَلِىّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِىِّ وَالْحُجَّةِ الْقائِمِ صَلَواتُ اللّهَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ و در آنشب بميرد داخل بهشت شود.
در روايت معبتر ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب يازده مرتبه سوره انا انزلناه بخواند، حق تعالى يازده ملك بر او موكل گرداند، كه او را شر شيطان حفظ كنند تا صبح .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خواب اين آيات را بخواند از دزد ايمن گردد: قُلْ ادْعُو اللّهُ اَوْادْعُو الرَّحْمنَ اَيّاما تَدْعُوا فَلَهُ اْلاَسْماءُ الْحُسْنى وَلا تَجْهَرْ بِصَلَواتِكَ وَلا تُخافِتْ بِها وَابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً وَقُلْ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلّىٌ مِنَ الذُّلِّ وَكِبّرْهُ تكبيرا.
در حديث معتبر از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است هر كه در وقت خواب اين دعا رابخواند فقر و پريشانى از او برطرف شود و هيچ گزنده باو ضرر نرساند:اَلّلهُمَّ اَنْتَ اْلاَوَّلُ فَلا شَيْئىَ قَبْلَكَ وَاَنْتَ الظّاهِرُ فَلا شَيْئىَ فَوْقَكَ وَاَنْتَ الْباطِنُ فَلا شَيْئىَ دُونَكَ وَاَنْتَ اْلاخَرُ فَلا شَيْئَى بَعْدَكَ اَلّلهُمَّ رَبُّ السَّمواتِ الْسَبْعِ وَرَبُّ اْلاَرَضينَ السَّبْعِ وَرَبُّ التَّوْريةِ وَاْلاِنْجيلِ وَالزَّبُورِ وَالْقُرآنِ الْحَكيمِ اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دابَةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ.
ازحضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هركه در وقت رفتن برختخواب سوره تَبارَكَ الَّذى بِيَدِهِ الْمُلْكُ بخواند، پس چهار مرتبه اَلّلهُمَّ رَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ بَلِّغْ روُحَ مُحَمَّدٍ عَنّى تَحِيَّةً وَسَلاما بگويد، حقتعالى دو ملك را موكل گرداند، كه بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روند بگويند كه فلان شخصى ترا سلام ميرساند پس حضرت فرمايد بر او باد سلام و رحمت و بركات الهى .
فصل ششم : در دفع ترسيدن در خواب و خواب پريشان ديدن ومحتلم شدن
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در خواب ترسد پيش از خواب ده مرتبه بگويد لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ يُحْيى وَيُيتُ وَيُميتُ وَيُحْيى وَهُوَ حَىُّ لايَمُوتُ پس تسبيح حضرت فاطمه بخواند.
در طب الائمة زياد كرده است كه آية الكرسى وقل هواللّه احد نيز بخواند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه چون در خواب ترسد، يا از دردى بيخوابى بر او مستولى شود، اين آيه را بخواند فَضَرَبْنا عَلى آذانِهمُ فى الْكَهْفِ سِنينَ عَدَدا ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ اَىُ الْحِزْبَيْنِ اَحْصى لِمالَبِثُوا اَمَدا واگر طفلى بسيار گريه كند، اين آيه را بر او بخوانند.
در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه در خواب ترسد، در وقت خوابيدن سوره قُلْ اَعوُذُ بِرَبِّ النّاس وَقُلْ اَعوُذُ بِرَبِ الْفَلَقِ وَ آيَة الْكُرسى بخواند.
در روايت ديگر منقول است كه براى ترسيدن ، شب ده مرتبه بخواند ايندعا را اَعوُذُ بِكَلِماتِ اللّهِ مِنْ غَضَبِهِ وَمِنْ عِقابِهِ وَمِنْ شَرِّ عِبادِهِ وَمِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينَ وَاَنْ يَحْضُرونَ وآية الكرسى بخواند و بگويد اِذُيُغَشّيكُمُ النّعاسُ اَمَنَةً مِنْهُ وَجَعَلْنانَوْمَكُمْ سُباتا.
در حديث معتبر منقول است كه شهاب بن عبدربه بخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه زنى در خواب من ميآيد و مرا ميترساند، فرمود كه باخود بردار تسبيحى در رختخواب و سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَكْبَر وسى وسه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ وسى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ بگو و ده مرتبه بگو لااِلهَ اِلاّاللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيى وَيُميتُ وَيُميتُ وَيُحْيى بِيَدِهِ الْخَيْر وَلَهُ اخْتِلاف اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْئىٍ قَديرٌ، وظاهرا در تسبيح حضرت فاطمه در وقت خواب مخير است ميان آنكه سُبْحانَ اللّهِ را پيش از الحمدللّه بگويد، يا بعد از آن .
در حديث صحيح از آنحضرت منقول است كه هر كه ترسد كه محتلم شود چون برختخواب رود ايندعا بخواند:اَلّلهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ اْلاِحْتِلامِ وَمِنْ سُوءِ اْلاَحْلامِ وَمِنْ اءَنْ يَتَلاعَبَ بِىَ الشَّيْطانُ فى الْيَقْظَةِ وَالْمَنامِ.
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه اگر كسى خواب پريشان ببيند، از آن پهلو كه خوابيده است به پهلوى ديگر بگردد و بگويد:اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيُئَا اِلاّ بِاذْنِ اللّهِ پس ‍ بگويد عُذْتُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِكَةُ اللّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَبْبيائُهُ الْمُرْسَلوُونَ وَعِبادِهِ الصّالِحُونَ وَمِنْ شَرِّما رَاَيْتُ وَمِنْ شَرِّ الشَّيطانِ الرَّجيم .
در روايت معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه چون خواب پريشان ببيند و بيدار شود بگويد اَعُوذُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِكَةُ اللّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَنْبِياءُ اللّهِ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُاللّهِ الصّالِحُونَ وَاْلاَئِمَةُ اَلرّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ مِنْ شَرِّ مارَاَيْتُ مِنْ رُؤ ياىَ اَنْ تَضُرَّنى وَمِنَ الشَّيْطانِ الْرَّجيمِ پس بسوى جانب چپ خود سه نوبت آب دهان بيندازد.
در روايت ديگر وارد شده است ، كه شخصى بآنحضرت شكايت كرد كه دخترى دارم در شب و روز بسيار ميترسد فرمود كه فصدش ‍ بكن .
در روايت ديگر منقول است كه شخصى شكايت كرد كه دخترم در خواب بسيار ميترسد گاهى بسيار حالش صعب ميشود و اعضايش سست و بيحس ميشود و مى گويند از تصرف جن است ، فرمود كه فصدش بكن و آب شربت را با عسل بپز و سه روز بده بخورد، چنين كرد شفا يافت .
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت صادق عليه السلام شكايت كرد، كه زنى در خواب من ميآمد ومرا مى ترساند حضرت فرمود كه مگر زكوة نمى دهى گفت ميدهم ، فرمود كه بمستحق نمى دهى . بعد از آن زكوة را بخدمت حضرت مى فرستاد و آنحال از او بر طرف شد.
فصل هفتم : در دعاها براى دفع بيدارى و براى بيدار شدن در آخر شب
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خوابيدن ، اين آيه را بخواند قُلْ اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى اِلَىَّ اِنَّما اِلهُكُمْ اِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُو الِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا وَلايُشْرِكْ بِعبادَةِ رَبِّهِ اَحَدَا هر وقت از شب كه خواهد بيدار شود.
در روايت ديگر از آنحضرت منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود: كه هر كه خواهد در آخر شب برخيزد، چون بر ختخواب رود بگويد اَلّلهُمَّ لا تؤْمِنّى مَكْرَكَ وَلاتَنْسِنى ذِكْرَكَ وَلا تَجْعَلْنى مِنَ الْغافِلينَ اَقُومُ ساعَةَ كَذا وَكَذا يعنى در فلان ساعت برخيزم چون اين دعا بخواند، حق تعالى ملكى را موكل سازد، كه او را در آن ساعت بيدار كند.
در حديث معتبر از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام منقول است كه هر كه خواهد در شب بيدار شود، در وقت خواب رفتن بگويد اَلّلهُمَّ لاتَنْسِنى ذِكْرَكَ وَلا تُؤْمِنّى مَكْرَكَ وَلا تَجْعَلْنى مِنَ الْغافِلينَ وَاَنْبِهْنى لاَِحَبّ السّاعاتِ اِلَيْكَ اَدْعُوكَ فيها فَتَسْجيبَ لى وَاَسْاَلُكَ فَتُعْطينى وَاسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَلى اِنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ كه چون ايندعا بخواند حق تعالى دو ملك بفرستد، كه او را بيدار كنند، اگر بيدار نشود امر كند آن دو ملك را كه از براى او استغفار كنند، اگر در آنشب بميرد شهيد مرده باشد و اگر بيدار شود هر حاجتى كه بطلبد خدا باو عطا فرمايد.
در حديث معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه عزم كند در ساعتى از ساعات شب براى عبادت برخيزد و خدا داند كه در آن اراده او صادق است ، البته دو ملك رابفرستد كه در آن ساعت او را حركت هند تا بيدار شود.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كسى كه بيخوابى او را عارضى شود، خوابش نبرد اين دعا بخواند سُبْحانَ اللّهِ ذى الشَّاءْنِ دآئِمُ السُّلْطانِ كُلِّ يَوْمٍ هُوَ فى شَاءنٍ.
در روايت معتبر ديگر منقول است كه حضرت فاطمه عليهماالسلام شكايت فرمود برسول خدا از بيخوابى ، فرمود كه اين دعا بخوان يامُشْبعَ الْبُطُونِ الْجايِعَةِ وَيا كاسِىَ الْجُيُوبِ الْعارِيَةِ وَيا مُسَّكِنَ الْعُروُقِ الضّارِبَةِ وَيا مُنَّوِمَ الْعُيُونِ السّاهِرَةِ سَكِّنْ عُرُوقىَ الضّارِبَةِ وَائْذَنْ لِعَيْنى نَوْما عاجِلاً.
فصل هشتم : در بيان نماز و دعا براى خوابهاى نيك ديدن وآداب بيدار شدن
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه خواهد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را در خواب ببيند، بعد از نماز خفتن غسل نيكوئى بعمل آورد، چهار ركعت نماز بگذارد و در هر ركعتى بعد از حمد صد مرتبه آية الكرسى بخواند، بعد از نماز هزار مرتبه صلوات برمحمد وآله محمد بفرستد، بر جامه پاكيزه بخوابد كه بر روى آن جامه با حلال و حرام جماع نكرده باشد، دست راست را در زير جانب راست رو بگذارد وصد مرتبه بگويد سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَللّهُ اَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ پس صد مرتبه بگويد ماشاءِ اللّه ، چون چنين كند حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را در خواب ببيند.
در روايت ديگر منقول است كه اگر بخواهد حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را در خواب ببيند، چون بخوابد اين دعا بخواند اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْاءَلُكَ يامَنْ لَهُ لُطْفٌ خَفِىٌ وَاَيادِيْهِ باسِطَةُ لاتُقْبَضْ اَسْاءَلُكَ بِلُطْفِكَ الْخَفِىّ مالَطُفتَ بِهِ لِعَبْدٍ اِلاّ كَفى اَنْ تُرِيَنى مَوْلاىَ اَميرالْمُؤْمِنينَ عَلِىَ بْنَ اَبى طالِبٍ فى مَنامى .
در روايت ديگر منقول است كه اگر كسى خواهد يكى از مردگانرا بخواب ببيند، با وضو بر جانب راست بخوايد، تسبيح حضرت فاطمه را بخواند، پس بگويد:اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الَّذى لايُوْصَفُ وَاْلايمانُ يُعْرَفُ منه ، مِنْكَ بَدَاءَتِ اْلاَشْياءُ وَاِلَيْكَ تَعُودُ فَما اَقْبَلَ مِنْها كُنْتَ مَلْجَاءَهُ وَمَنْجاهُ وَما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ يَكُنْ لَهُ مُلْجَاءُ وَلا مَنْجا مِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ فَاَسْاَلُكَ بِلااِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَاَسْاَلُكَ بِبِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ حبيبِكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ سَيِّدِ النَّبييّنَ وَ بِحَقِّ عَلىٍ خَيْرَ الْوَصِّيينَ وَبِحَقِّ فاطِمَة سَيّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ وَبِحَقّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ الَّذينَ جَعَلْتَهُما سَيِّدىْ تُرِيَنى مَيِتّى فى الْحالِ الّتى هُوَفيها و منقول است كه چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم برختخواب ميرفتند، ميفرمودند بِاسْمِكَ اللّهُمَّ اَحْيا وَبِاسْمِكَ اَمُوتُ وچون بيدار ميشدند، ميفرمودند اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى اَحْيانى بَعْدَ مااَماتَنى وَاِلَيْهِ النَّشُوُرُ.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون كسى از خواب برميخيزد بگويد سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ النَّبيينَ وَآلِهِ الْمُرْسَلينَ وَرَبِّ الْمُسْتَضْعَفينَ وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْىٍ ءقَديرٌ چون اين آيه را بگويد، حق تعالى ميفرمايد كه راست گفت بنده من و شكر كرد مرا.
در حديث ديگر منقول است كه چون آن حضرت در آخر شب برميخاستند، بصداى بلند ميگفتند،اَللّهُمَّ اَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمَطْلَلِع وَ وَسِّعْ عَلَىَّ الْمَضْجَعِ وَارْزُقْنى خَيْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتَ وَارْزُقْنى خَيْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ.
در حديث ديگر منقول است كه چون از خواب بيدار شود بگويد سَبُوُّحٌ قُدوُّسٌ رَبُ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُكَ غَضَبَكَ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْلى وَارْحَمْنى اِنَّكَ اَنْتَ التَّوابُ الرَّحيمُ الْغَفُورُ.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون در ميان شب بيدار شود، واز پهلو به پهلوى ديگر بگردد، بگويد لااِلهَ اِلاّ اللّهُ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيئْى ء قَديرٌ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَآلِهِ الْمُرْسَلينَ وَسْبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَما فيهِنَّ وَرَبِّ اْلاَرَضينَ السَّبْعِ وَمافيهِنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ وَالْحَمْدُلِلّلهِ رَبِّ الْعالَمينَ.
در روايت ديگر وارد شده است ، كه چون از خواب برخيزد بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى رَدَّ عَلىَّ رُوحى لاَِحْمَدَهُ وَاَعْبُدَهُ و دعاى نظر كردن در عقيق در آداب انگشتر بدست كردن گذشت ، و ساير دعاهاى اين باب ، چون از مقدمات نماز شب است ، انشاءِ اللّه در كتاب عبادات بيان خواهد شد با ساير دعاهاى وقت خواب ، و اين رساله گنجايش زياده از اين نداشت .
فصل نهم : در سبب خواب راست و دروغ و تعبير خواب  
در حديث معتبر منقول است كه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام پرسيدند، كه چه سبب دارد مؤ من گاهى خواب ميبيند و اثر از آن ظاهر نميشود، فرمود كه چون مؤ من بخواب ميرود روحش بجانب آسمان حركت مى كند، پس آنچه روح مؤ من در ملكوت آسمان مى بيند، در محل تقدير و تدبير آن حق و اثرش ظاهر ميشود، آنچه در زمين و هوا مى بيند، خواب پريشان است ، راوى پرسيد كه آيا روحش هم بآسمان ميرود و هيچ در بدن نمى ماند، فرمود كه اگر چنين باشد، خواهد مرد، بلكه از بابت آفتابست كه در آسمان است و روشنى و شعاعش ‍ در زمين است ، همچنين روح اصلش در بدن است و پرتوى از او بآسمان حركت ميكند.
در روايت ديگر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر مؤ منى كه بخواب ميرود، روح او را بنزد عرش پروردگار او ميبرند، پس آنچه در آنجا ببيند، حق است ، آنچه در وقت برگردانيدن در هوا مى بيند، خواب پريشان است ، بر اين مضمون احاديث بسيار است .
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه شيطانى هست كه او را هزع مى گويند، در هر شب از مشرق تا مغرب را پر ميكند از بدن خود و بخواب مردم ميآيد و باين سبب خواب پريشان مى بينند.
در روايت ديگر مرويستكه دو نصرانى نزد ابى بكر آمدند، از او مسئله چند سؤ ال كردند، او عاجز شد، پس حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام ايشان را جواب گفت ، از جمله آنها، آن بود كه پرسيدند كه خواب راست و دروغ چه سبب دارد، فرمود كه حق تعالى روح را خلق كرده است وبراى آن سلطانى مقرر ساخته است و سلطان او نفس است ، چون آدمى بخواب ميرود، روح بيرون ميرود و سلطانش در بدن ميماند، پس ‍ روح ميگذرد بگروهى چند از ملائكه و گروهى چند از جن ، پس هر چه خواب راست است از ملائكه است ، هرچه خواب دروغ است از جن است .
در روايت ديگر منقول است كه خوابهاى مؤ من صحيح ميباشد، زيرا كه نفش پاكيزه و يقينش درست است و چون روحش بدر مى رود، با ملائكه ملاقات ميكند، پس خواب او بمنزله وحى است .
در حديث ديگر منقول است كه وحى بعد از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم قطع شد، اما خوابهاى بشارت دهنده هست .
در حديث ديگر وارد است كه خوابهاى راست ، يكجزؤ از هفتاد جزؤ است از پيغمبرى .
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه راءى مؤ من و خواب او، در آخرالزمان بر هفتاد جزؤ از اجزاى پيغمبريست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه چون صبح ميشد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم با اصحاب خود ميگفت كه آيا كسى خواب بشارت دهنده ديده است .
در حديث معتبر ديگر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه شخصى از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سؤ ال كرد از تفسير اين آيه كريمه اَلَّذين آمَنُوا وَكانُوا يَتَّقُونَ لَهُمَ الْبشْرى فى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ فى اْلاخِرَةِ يعنى آنكسانى كه ايمان آوردند و پرهيزگار بودند ايشانرا بشارت هست در زندگانى دنيا و در آخرت ، حضرت فرمود كه بشارت زندگانى دنيا خوابهاى نيكوست كه مؤ من در دنيا مى بيند و بآن بشارت مى يابد وشاد مى شود.
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه خواب بر سه قسم است ، اول بشارت خدا از براى مؤ من ، دويم ترسانيدن شيطان ، سيم خوابهاى پريشان .
در حديث معتبر ديگر فرمود كه خوابهاى دروغ كه اثرش ظاهر نميشود، آن خوابهائى است كه در اول شب ديده مى شود كه وقت سلطنت واستيلاى شياطين متمرد است كه و آنها خيالى چند است كه نزد او صورت ميدهند شياطين و اصلى ندارد و اما خوابهاى راست ، آن خوابى چند است كه در ثلث آخر شب ديده ميشود، كه آن وقت نزول ملائكه است وقت سحر وآن خواب راست ميباشد و تخلف نمى كند، مگر آنكه جنب خوابيده باشد، يا بى وضو، يا آنچه سزاوار است از ذكر وياد خدا بجا نياورده باشد پيش از خواب كه اگر با اين حالات خوابيده باشد، خوابش يا بعمل نمى آيد، يا دير بعمل مى آيد.
از حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام منقول است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه مرا در خواب ببيند چنانست كه مرا ديده است در بيدارى ، زيرا كه شيطان متمثل نميتواند شد بصورت من و نه بصورت يكى از شيعيان خالص ايشان و بدرستيكه خوابهاى راست ، يك جزؤ از هفتاد جزؤ از پيغمبريست .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه در آخرالزمان خواب مؤ من دروغ نميشود و هر كه راستگوتر است ، خوابش ‍ درست تر است و تحقيق اينمقام آنست كه چون سبحانه و تعالى روح مؤ من را از عالم قدس خلق كرده است و او را ارتباطى بارواح انبياءِ واوصيا داده است و در عالم ارواح با ايشان محشور بوده است چنانچه در احاديث بسيار وارد شده است كه ارواح ، لشكرهاى مجتمع بودند فوج فوج در عالم ارواح ، پس ارواحى كه در آنعالم آشناى يكديگر بودند در عالم بدن هم آشنا مى شوند و آنچه در عالم جدائى و نفرت داشتند در اين عالم نيز يكديگر را نمى شناسند و از يكديگر نفرت مى نمايند و چون بحسب مصالح غير متناهيه آن ارواح مقدسه را در زندان بدنهاى كثيف ظلمانى محبوس گردانيده اند وبانواع تعلقات جسمانى وشهوات نفسانى و خيالات شيطانى مبتلا ساخته اند، باين سبب او را از عالم قدس بُعدى و غفلتى رو داده ، اما اشخاص را در اين باب اختلاف بسيار است ، جمعى كه مقربان درگاه الهى اند، ارواح ايشان بملاءِ اعلى در آويخته واين تعلقات جسمانى ايشان را از آن عالم دور نينداخته است ، بلكه ببدن با مردم محشورند او ارواح ايشان پيوسته با قدسيان ملا اءعلى مشغول مكالمه و محادثه اند و ييوسته روح القدس با ايشان مشغول راز و نياز است و افاضات ربانى على الدوام بر ارواح ايشان فايض ‍ است و جمعى هستند از اشقيا كه بالكليه آن عالم را فراموش كرده اند، بغير اين نشاءه فانيه و لذات دنيه چيزى بخاطر نميگذرانند، حتى جمعى از ايشان از كثرت شقاوت و ضلالت نشاءه ديگر غير اين نشاءه را باور نميكنند و پيغمبران را در امر معاد تكذيب مى نمايند، ايشانرا مُهر بر ديده و گوش و دل ايشان زده اند و راه هاى خير وسعادت را بر ايشان بسته اند و جمعى ديگر هستند كه با وجود تشبث باين علايق دنيه دست از تحصيل مراتب عليه برنداشتند و در مقام نفس لوامه خود را داشته اند، گاهى گوش و دل بشيطان ميدهند و گاهى از ملك نصيحت ميشنوند، زمانى با واعظان و راهنمايان بشر محشورند و زمانى با شياطين انس مشغول فسق و فجورند، گاه بلوث گناه خود را ميآلايند و گاه بآب تضرع و توبه خود را تطهير مينمايند و اينجماعت چون روح ايشانرا باعتبار اشغال و تعلقات و خطا وسيئات بعدى عظيم از جناب قاضى الحاجات وانبياءِ وائمه و ملائكه سموات بهم رسيده ، در وقت خواب كه نفس را اشغال بدنى فى الجمله فراغى حاصل شد و خيالات فاسده كه از راه روزنه هاى مشاعر بدنى بر او داخل ميشد مسدود گرديد، فى الجمله او را آشنايان قديم بياد ميآيد و با دوستان روحانى طرح اختلاف مياندازد و بآسمان صورت و معنى عروج مينمايد وبا روحانيان وقدسيان همزبان ميگردد، اما چون در اول شب پاره از صور خيالات بيدارى در ضميرش حاضر است ، هنوز در هواى تعلقات خود پرواز مى كند و ربطش بآن عالم ناقص است ، پس باين علت ، شياطين بر او مستولى ميشوند و خيالات و علايق باطله او را به صورتهاى گوناگون در نظر او ميآورند و هر چه از اول شب دورتر مى شود و نقش خيالات بيدارى بيشتر محود مى شود، پرواز او بعالم بالا رساتر مى شود تا آنكه چون وقت سحر مى شود از ما بين آسمان و زمين و هواها و خواهشهاى و زينتهاى رنگين بدر رفته و بزير عرش الهى بصحبت مقربان فايق گرديده ، استيلاى شياطين ضعيف مى شود و لطف ربانى ملائكه آسمانى را براى تنبيه غلافلان و بيدار كردن خواب غفلت ربودگان و دور كردن عساكر شياطين و جنيان فرو ميفرستد، لهذا در آنوقت ، خوابهاى رحمانى و افاضات سبحانى ، بر ارواح مؤ منان فائض مى شود و ايشانرا براى نماز و تضرع وزارى و توبه و پشيمانى آنچه در روز بغفلت كرده اند، بيدار ميكنند و باين سبب نماز شب را در آنوقت مقرر ساخته اند، و آيه كريمه اِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْل هِىَ اءَشَدُّ وَطْاءَ وَاَقْوَمُ قيلاً در شاءنش فرستاده اند كه حاصل مضمونش آنستكه عبادتيكه در شب كرده مى شود موافقت دل با زبان در آن بيشتر است و گفتار در آن درست تر است ، پس زهى سعادتمندى كه قدر آنوقت را بداند واندازه آن نعمتهاى بى اندازه را بشناسد و ملائكه روحانى را بر دفع و ساوس شيطانى يار و ياور خود گرداند و رح مقدس خود را از آلودگى تعلقات دنيه پاك گردانيده ، بساحت پروردگار خود رساند و در آنوقت مبارك كه هنگاه راز و نياز مقربان است با خداوند بى نياز، خود را هم آواز ايشان گرداند و قدرى خود را بداند و اندكى اصل خود را بياد آورد و آن جوهر قدسى را ببهاى كم نفروشند و آن طاير عرشى را در قفسى علايق محبوس نگرداند وَفَقَّنَا اللّه تَعالى وَسائِرَ الْمؤْمِنينَ لِسُلُوكِ مَسالِكَ الْمُقَّرَبينَ وَلِتَنْبيهِ نَوْم الْغافِلينَ.
بدانكه چون اين پرده هاى رنگارنگ تعلقهاى جسمانى و شيشه هاى الوان و زينتهاى دنيوى در وقت خواب در پيش ديده دل آويخته است ، و با وجود عروج به مراتب عليه باز بصيرتش با اين خيالات آميخته است لهذا در خواب چيزها بصورتهاى ديگر ديده ميشود، و هر چيزى راباعتبار مناسبات شكلها و صورتها هست كه در كلام الهى و سخنان انبيا واوصيا براى عقلهاى ضعيف و بصيرتهاى مؤ ف محبوسان سراى غرور بآنها مثل زده اند، چون ايشان خود را از معقولات معزول ساخته اند مدار ايشان بر محسوسات لهذامعقولات را در لباس محسوسات بايشان مينمايند، چنانچه فرموده اند كه دنيا مانند مار است كه خط وخال نيكو دارد و طفل نادان بآن فريفته ميشود و در ميانش زهر كشنده است ، چنانچه علم كه باعث حيات دلهاست تشبيه كرده اند بآب كه باعث حيوة بدنهاست و چنانچه سبزى زمين بآب است سرسبزى دلها بعلم است ، و چنانچه علم را بار ديگر بنور آفتاب و چراغ تشبيه كرده اند زيرا كه نور تاريكهاى ظاهر را بر طرف ميكند و علم ظلمتهاى شكوك و شبهات و حيرتهاى جهالات و ضلالات را زايل ميكند، كلام حقتعالى و انبياءِ واوصياءِ باين امثال مشحون است و سرّش همانست كه مذكور شد لهذا در عالم خواب نيز باعتبار ضعف بصيرت ايشان هر چيز بصورت نموده ميشود باين سبب خواب محتاج بتعبير ميباشد و كارتعبير كننده آنست كه از آن صورتها بذى صورت منتقل ميشود چنانچه كسى در خواب مى بيند كه در ميان فضله افتاده است ، يا دستش بفضله آلوده شده است ، معبر ميداند كه اين صورت دنياست كه در پيش مردم آگاه از فضله و جيفه گنديده تر است ، ميداند كه مالى بدست از ميآيد يا مى بيند كه مارى متوجه او شد مالى روباو ميكند يا مى بيند كه در ميان آبست ، علمى او را رو ميدهد كه اين علمى است عظيم و مخصوص انبياءِ و اوصياء است و معجزه حضرت يوسف تعبير خواب بود، تحقيق اين مقام محتاج ببسطى هست كه اين رساله گنجايش اين ندارد انشاءِاللّه در كتب ديگر كه در خاطر است اگر خدا خواهد بر وجه كامل مذكور شود.
در حديث صحيح از حضرت امام رضا منقول است كه فرمود بسيار است كه خوابى مى بينم و تعبير خواب براى خود ميكنم و خواب بهمان نحو كه تعبير ميكنم واقع ميشود.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه زنى در زمان حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شوهرش در سفر بود خواب ديد كه ستون خانه اش ‍ شكست ، بحضرت عرض كرد حضرت فرمود، كه شوهر ميآيد بسلامت پس چنان شد، بار ديگر شوهرش بسفر رفت و او چون خوابى ديد حضرت چنين تعبير فرمود، و شوهرش آمد، باز مرتبه ديگر شوهرش بسفر رفت او چنين خوابى ديد، بمرد شومى برخورد و اين خواب را نقل كرد، و او گفت كه شوهرت ميميرد چنان شد اين خبر بآنحضرت رسيد فرمود كه چرا تعبير خوب براى او نكرد.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه حضرت رسول ميفرمود كه خواب مؤ من در ميان زمين و آسمان بربالاى سرش پرواز ميكند، تا آنكه خود آن براى خود تعبير كند يا ديگرى براى او تعبير كند، پس بآن نحو كه تعبير كردند واقع ميشود پس خواب خود را نقل مكيند مگر براى شخصيكه عاقل باشد.
در حديث معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه خواب را نقل نميبايد كرد مگر براى مؤ منى كه خالى باشد از حسد و عداوت و طغيان .
در حديث حسن منقول است كه شخصى بخدمت حضرت صادق آمد، گفت خواب ديدم كه آفتاب بر سرم تابيده بود نه بربدنم حضرت فرمود، كه نور ساطعى و دين شاملى بتو خواهد رسيد، اگر همه ترا فرا ميگرفت در دين حق غوطه ميخوردى آنشخص گفت كه ديگران بپادشاهى تاءويل ميكنند، حضرت فرمود كه كدام يك از پدران تو پادشاه بودند كه تو اين خيال ميكنى و كدام پادشاهى بهتر است از دين حق كه بآن اميد بهشت بهم ميرسانى .
در روايت معتبر ديگر منقول است كه محمدبن مسلم بخدمت آنحضرت عرض كرد، كه خواب ديدم كه داخل خانه شدم زنم آمد و گردكان بسيارى شكست بر سر من ريخت حضرت فرمود كه متعه خواهى كرد، زنت مطلع خواهد شد و رختهاى نو كه پوشيده باشى بر بدنت پاره پاره خواهد كرد، زيرا كه پوست گردكان بمنزله جامه است ، محمدبن مسلم گفت كه چون صبح جمعه شد رختهاى نو كه در عيدها ميپوشيدم در بر كردم ، در درخانه نشستم دخترى گذشت او را طلبيدم و بخانه بردم و متعه كردم زنم مطلع شد، آمد بر سر ما و آن دختر گريخت و من در خانه ماندم رختهاى نوام را پاره پاره كرد.
منقول است كه شخص ديگر بآنحضرت عرض كرد كه خوابى ديدم و بسيار مى ترسم ، دامادى داشتم كه مرده است خواب ديدم كه دست در گردن من كرد و ميترسم بميرم حضرت فرمود، كه انتظار مرگ بكش هر صبح و شام واز مرگ گريزان مباش اما معاتقه مردگان با زندگان علامت طول عمر است ، بگو كه داماد تو چه نام داشت گفت حسين فرمود زيارت امام حسين ترا نصيب خواهد شد زيرا كه هر كه معانقه با همنام آنحضرت در خواب ميكند توفيق زيارت آنحضرت مييابد.
در حديث صحيح از آنحضرت منقول است كه هر كه در خواب ببيند كه در حرم است اگر ترسان باشد ايمن گردد و شخص ديگر عرض كرد كه خواب ديدم كه چوب نيزه در دست داشتم فرمود كه آهن بر سرش بود، گفت نه ، فرمود كه اگر آهن ميداشت خداترا پسرى ميداد چون آهن نداشت خدا بتو دخترى خواهد داد پس ساعتى صبر كردند بعد از آن پرسيدند كه آن نيزه چند بند داشت گفتم دوازده بند فرمود دوازده دختر بهم خواهى رساند، محمدبن يحيى ميگويد كه من اين حديث را بشخصى نقل كردم او گفت كه من فرزند يكى از آن دخترهايم و يازده خاله دارم .
در حديث صحيح منقول است كه حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه ديشب مولاى على بن يقطين را در خواب ديدم ، كه در ميان دو چشمش سفيدى بود، چنين تعبير كردم كه بدين حق در خواهد آمد.
در حديث ديگر منقول است كه ياسر خادم بخدمت حضرت امام رضا عليه السلام عرض كرد، كه در خواب ديدم كه هفده شيشه در ميان قفسى بود ناگاه آن قفس افتاد و شيشه ها شكست ، حضرت فرمود، كه اگر خوابت راستست ميبايد شخصى از اهلبيت و خويشان من هفده روز پادشاه شود، بعد از آن بميرد، پس محمدبن ابراهيم در كوفه با ابوالسرايا خروج كرد و بعد از هفده روز مرد.
در روايت ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود، كه در خواب ديدم كه قدحى از شير بدست من دادند و آنقدر خوردم كه ديدم از ميان ناخنهايم بيرون مى آمد، پرسيدند كه بچه چيز تعبير كرديد فرمود كه بعلم .
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد، كه خواب ديدم كه از شهر كوفه بيرون رفتم بموضع معروفى و در آنجا شخصى ديدم كه براسب چوبى سوار بود و شمشيرى در دست داشت كه حركت ميداد و من از را مشاهده ميكردم و ميترسيدم ، حضرت فرمود كه دلالت براين ميكند، كه تو ميخواهى بفريب شخصى را از روزى خود ر آوردى ، از خدا بترس و مرگ را بياد آور چنين مكن ، آنشخص گفت كه گواهى ميدهم كه خدا علم عظيم بتو داده است و علم را از معدنش اخذ كرده بدرستيكه شخصى از همسايگان من بنزد من آمد، گفت مزرعه دارم بتو ميخواهم بفروشتم من چون ديدم كه مشترى ديگر غير من ندارد در خاطر گذرانيدم و عرض كردم كه بقيمت بسيار ارزانى از او بخرم .