دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

- ۱۲ -


علامه طباطبايى

 

زندگى نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

روزهاى ماه ((ذيحجه )) 1321ق . يكى از پس از ديگرى مى گذشت و دلهاى شيفتگان بيت الله در هواى حرم الهى ((لبيك شوق )) سر مى داد. آرى طفلى ديده به جهان گشود كه نور سيادت بر سيماى بلورينش آينده اى روشن را خبر مى داد. نام او را ((محمد حسين )) نهادند و آن را به تبرك نام ((جد و فرزند)) مايه بركت شمردند.
((سراج الدين عبدالوهاب )) جد معروف اوست كه با وساطت وى ، نبرد خونين دولت ايران عثمانى ، در سال 920 قمرى پايان يافت .
بيش از پنج بهار از عمر عزيزش نگذشته بود كه مادر مهربان و با فضيلت را از دست داد. بغض غم و اندوه بى مادرى او را رها نكرده بود كه گرد يتيمى بر وجودش سنگينى كرد و از ديدن روى پدر محروم شد. مدت زيادى از تحصيل او نمى گذشت كه علاوه بر قرآن مجيد، كتابهاى گلستان ، بوستان ، اخلاق مصور، تاريخ معجم ، ارشادالحساب ، نصاب الصبيان و ديگر كتابهاى متداول در مدارس آن روز را فراگرفت .
او خود از روزگار تحصيل خود چنين بازگو مى كند:
((در اوايل تحصيل كه به نحو و صرف اشتغال داشتم علاقه زيادى به ادامه تحصيل نداشتم و از اين روى هر چه مى خواندم نمى فهميدم ... پس از آن يك بار عنايت خدايى دامنگيرم شده ، عوضم كرد. در خود يك نوع شيفتگى و بى تابى نسبت به تحصيل كمال حس نمودم ؛ به طورى كه از همان روز تا پايان تحصيل كه تقريبا هيجده سال كشيد هرگز نسبت به تعليم و تفكر، احساس خستگى و دلسردى نكردم و زشت و زيباى جهان را فراموش كردم ... در خورد و خواب و لوازم ديگر زندگى ، به حداقل ضرورى قناعت نموده ، باقى را به مطالعه مى پرداختم بسيار مى شد بويژه در بهار و تابستان كه شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه مى گذراندم ...))
بعضى از اساتيد ايشان عبارتند از:
((آية الله نائينى ، سيد ابوالحسن اصفهانى ، سيد حسين بادكوبه اى ، سيد ابوالقاسم خوانسارى ، حجت ، حاج ميرزا على ايروانى و ميرزا على اصغر ملكى و سر سلسله اساتيد ايشان مرحوم قاضى .))
((انبوه دانش )) و ((كيمياى ايمان )) علامه آثارى گرانبها و جاودانه بسان مشعلى فروزان فرا راه دانش پژهان آفريد كتابهايى چون :
1. تفسيرالميزان
2. بداية الحكمة
3. نهاية الحكمة
4. اصول فلسفه و روش رئاليسم
6. شيعه در اسلام
7. ديوان شعر فارسى
8. سنن النبى
9. لب اللباب
10. حاشيه بر اسفار.
...
يكى از شاگردان ايشان كه مدت سى سال با استاد ماءنوس بوده ، پيرامون خصوصيات اخلاقى آن عالم فرزانه چنين نوشته است :
((علامه انسانى وارسته ، مهذب ، خوش اخلاق ، مهربان ، عفيف ، متواضع ، مخلص ، بى هوا و هوس ، صبور، بردبار، شيرين و خوش مجلس بود. من در حدود سى سال با استاد حشر و نشر داشتم ... به ياد ندارم كه در طول اين مدت حتى يك بار عصبانى شده باشد و بر سر شاگردان داد بزند يا كوچكترين سخن تندى يا توهين آميزى را بر زبان جارى سازد. خيلى آرام و متين درس مى گفت و هيچ گاه داد و فرياد نمى كرد، خيلى زود با افراد انس ‍ مى گرفت و صميمى مى شد. با هر كس حتى كوچكترين فرد طلاب چنان انس مى گرفت كه گويا از دوستان صميمى اوست ... گاهى كه به عنوان استاد مورد خطاب قرار مى گرفت مى فرمود: ((اين تعبير را دوست ندارم ما اينجا گرد آمده ايم تا با تعاون و همفكرى ، حقايق و معارف اسلامى را دريابيم )) استاد بزرگوار بسيار مؤ دب بود به سخنان ديگران خوب گوش مى داد، سخن كسى را قطع نمى كرد و اگر سخن حقى را مى شنيد تصديق مى كرد، از مباحثات جدلى گريزان بود ولى به سؤ الها، بدون خودنمايى پاسخ مى داد)).(181)
سرانجام اين مرد الهى پس از 81 سال و 18 روز عمر با بركت در 18 محرم 1402 قمرى (24 آبان 1360 شمسى ) دعوت حق را لبيك گفت و به سوى ديار او شتافت . رحمت الهى و درجات خداوندى نصيب هميشه او باد.
دستورالعملها
 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت يكم
 

السلام عليكم
به عرض شريف مى رساند:
نامه شريف دوم زيارت شد. قبلا نيز يك نامه ديگرى رسيده بود كه تاكنون ، پاسخ آن نوشته نشده . اصولا، در زمستان گذشته ، در اثر كسالت مزاج و ناراحتى اعصاب ، نه تنها نامه جناب عالى ، بلكه نامه هاى زياد ديگرى ، كه در اين مدت رسيده تا امروزها، براى هيچ كدام ، نتوانسته ام جواب بنويسم .
امروزها كه كمى حالم رو به بهبود است ، تدريجا، جواب مى فرستم . به هر حال ، عذر گذشته مى خواهم . عرض كنم :
روشى كه براى ما در همه حال و همه شرائط، در حد ضرورت است ، روش ‍ بندگى و به عبارت ديگر، خداشناسى است .
و راه آن طبق آنچه از كتاب و سنت بر مى آيد، همانا ياد خدا و امتثال تكاليف عملى است .
يعنى :
همان مراقبه و محاسبه است كه در نامه اولى خدمتتان عرض شده .
فعلا به اين ترتيب كه هر صبح كه از خواب ، بيدار مى شويد، تصميم بگيريد كه خدا را فراموش نخواهيد كرد. آن گاه ، به طور استمرار، خود را در برابر خدا تصور كنيد.
محمد حسين طباطبائى
 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت دوم
 

السلام عليكم
براى موفق شدن و رسيدن به منظورى كه در پشت ورقه مرقوم داشته ايد، لازم است : همتى برآورده و توبه نموده ، به مراقبه و محاسبه بپردازيد. به اين نحو كه : هر روزه كه طرف صبح از خواب بيدار مى شويد، قصد جدى كنيد كه : هر عملى كه پيش آيد، رضاى خدا، عزاسمه را مراعات خواهم كرد. آن وقت در هر كارى كه مى خواهيد انجام دهيد، نفع آخرت را منظور خواهيد داشت ، به طورى كه اگر نفع اخروى نداشته باشد، انجام نخواهيد داد، هر چه باشد. و همين حال (را) تا شب ، وقت خواب ، ادامه خواهيد داد.
وقت خواب ، چهار پنج دقيقه اى در كارهايى كه روز انجام داده ايد، فكر كده و يكى يكى از نظر خواهيد گذرانيد، هر كدام مطابق رضاى خدا انجام يافته ، شكر بكنيد و هر كدام ، تخلف شده استغفار بكنيد. و اين رويه را هر روز ادامه دهيد. اين روش اگر چه در بادى حال . سخت و در ذائقه نفس تلخ مى باشد، ولى كليد نجات و رستگارى است .
و هر شب ، پيش از خواب ، توانستيد، سور مسبحات ؛ يعنى : سوره حديد و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانيد و اگر نتوانستيد، تنها سوره حشر را بخوانيد و پس از بيست روز، از حال اشتغال ، حالات خود را براى بنده در نامه بنويسيد.
ان شاءالله موفق خواهيد بود.
محمد حسين طباطبائى
 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت سوم
 

برادر عزيز!
حالتى كه به شما رخ مى دهد، حالت (جذبه ) است . لازم است كه به مراقبت بپردازيد و با تمامى قوا، به سوى خداى متعال توجه كنيد و خود را در برابر حق ببينيد و تصور كنيد.
و ضمنا، روزانه ، اقلا، با خداى خود، عزاسمه ، ساعتى خلوت كرده و ذكر او مشغول باشيد.
با استخاره ، يكى از دو ذكر شريف :
((لا اله الا الله )) روز هزار مرتبه ، يا هزار و هفتصد و پنجاه مرتبه ، يا اگر توانستيد سه هزار مرتبه مشغول شويد.
و در خوردن و نوشيدن ، حرف زدن ، معاشرت و خواب از افراط و تفريط بپرهيزيد. فرصت را غنيمت شماريد، چنانكه مى فرمايد:
((ان لربكم فى ايام دهركم نفحات . الا فتعرضوا بها و لا تعرضوا عنها)) و فقكم الله و ايدكم ان شاءالله .
محمد حسين طباطبائى