دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

- ۱ -


 

شهيد اول

 

زندگى نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

نام : محمد
پدر: ابومحمد مكى ملقب به ((جمال الدين )) يا ((شرف الدين ))
مادر: بانويى از آل معيه ، زنى از خاندان علويه
لقب : شهيد اول
جد: شيخ محمد ملقب به شمس الدين
ولادت : شهرك جزين در جبل عامل در سال 734 قمرى .
اين فقيه نامور از سوى پدر به قبيله بنى مطلب منسوب است از اين رو به لقبهاى شريف ، مطلبى و هاشمى مشهور گشت و از جهت مادر نيز از تبار سعد بن معاذ است چنانكه دختر شهيد مى نويسد: كه آقاى ما از جهت مادر به سعد بن معاذ رئيس قبيله اءوس منتسب است .(1)
همسر وى علاوه بر اينكه دختر دانشمندى چون اسدالدين صائغ جزينى است بانويى فقيه و دانشمند بوده كه به ((ام على )) مشهور و پيوسته مورد تعريف و تمجيد شهيد اول بود.
مشهورترين اثر وى كتاب گرانسنگ ((للمعة الدمشقيه )) است كه عالى ترين منبع متقن فقه شيعه است و شرح هاى زيادى بر آن نوشته شده كه مشهورترين آن شرح شهيد ثانى بنام ((الروضة البهيه ))است .
ايشان با تقيه شروع به نوشتن فقه شيعه نمودند و با توكل به خداوند متعال در مدت هفت روز بدون اينكه بيگانگان متوجه شوند كتاب خود را به پايان رساندند. آثار ديگر وى بسيار است كه در اينجا فقط به ذكر نام چند كتاب بسنده مى كنيم :
1- المقالة التكليفية .
2- المسائل الاربعينية .
3- العقيدة .
4- اربعون حديثاً (در دو جلد).
5- اختصار الجعفريات .
...
سرآنجام در سال 784 كه حكومت دمشق بدست (بيدمر) بود ايشان دستگير و بزندان افتادند و پس از محاكمه صورى حكم به قبل اعلم فقهاى شيعه داده شد و در روز 5 شنبه 9 جمادى الاول 786 در سن 52 سالگى در قلعه دمشق شهر شام (مركز طرفداران بنى اميه ) پس از پوشيدن لباس ‍ شهادت ، او را به شهادت رساندند و سپس بدن او را بدار آويختند و سپس سنگسار نمودند و جسم بى جان وى را سوزاندند كه اثرى از وى باقى نماند ولى چه بسيار كورانديش ...
دستورالعملها
 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت يكم
 

وصيتى كه پيش روى شماست ، از بنده ضعيف و ناتوان ، نويسنده اين حروف ، محمد فرزند مكى است . خداى او را همچون نصوح ، توبه پذيرد؛ و از مخاطب آن ، برادران و دوستان الهى مى باشند، آنان كه براى خدا و در راه خدا با او دوست شده اند.
نخست نفس خود را مخاطب قرار مى دهد، سپس آنان را.
اين ((وصيت نامه )) در بردارنده مطالب و معارف بلندى است .
1. تقواى الهى را فرا ديد خود قرار دهد و بر همه حركات و سكنات خويش ‍ حاكم سازد.(2) مدام در مراقبه بوده و از خدا خوف و خشيت كند. در خلوت و پنهانى از او شرم كرده ، به آنچه خوشايند او نيست آلوده نگردد.
2. در همه احوال خدا را فراياد دارد و در بيشتر اوقات با زبان ذكر او گويد.(3)
3. بر خدا توكل كرده ، كارها را به او واگذارد و در گرفتاريها و سختيها به او پناه برد(4)
4. موازين و احكام دين را فراديد خويش نهاده ، مواظب باشد سر موئى از آن خارج نشود؛ زيرا خروج از فرامين شريعت ، گمراهى و ضلالت را در پى آرد.
5. نوافل و مستحبات را بر اساس تلاش و توان ، فراغت و سلامتى ، زياد كند؛ بويژه نمازهاى مستحب را؛ چون نماز، بهترين عمل است . كارى پس از شناخت خدا و تحصيل معارف الهيه ، همانند نماز انسان را به خدا نزديك نمى كند. در ميان نمازهاى مستحبى ، در انجام نماز شب مراقبت ويژه كند.
6. زبان را از گناهانى همچون : پرت و پلاگوئى ، غيبت ، سخن چينى ، بيهوده گوئى نگاه دارد. از شنيدن لغو و هر آنچه بهره دينى يا دنيايى ندارد بپرهيزد و اعضاء جوارح را از آنچه ناخوشايند پروردگار است بدور دارد.
7. زهد را روح زندگى اش كند، به آنچه به او مى رسد بسنده كند، روزى از حلال خورد، تا مى تواند بى نيازى از مردم را پيشه خود سازد؛ زيرا خواهش ‍ از مردم خوارى و ذلت اين دنيا را در پى دارد.
8. ياد مرگ را نصيب العين خويش كند؛ براى رسيدن آن در همه حال آماده باشد. براى اين كه ياد مرگ ، ((فراديد)) او گردد، روزى بيست مرتبه ياد مرگ كند.(5)
9. هر صبح و شام گذشته خود را محاسبه كند، اگر رفتار نيك داشته است بر او بيفزايد؛ چنانچه بدى از او سرزده است ، از او بازگردد و جبران كند.
10. با قلب و زبان ، دائم در استغفار بوده ، طلب بخشش كند. شكل آن (استغفار) چنين است :
((اللهم اغفرلى فانى استغفرك و اتوب )).
در وصيت لقمان به فرزندش آمده است : بسيار بگويد: ((اللهم اغفرلى )) ؛ زيرا خداوند در شبانه روز اوقاتى قرار داده است كه در آن وقت ها، حاجات بندگان را رد نمى كند.
11. امر بمعروف و نهى از منكر را با شرايطى كه در شرع مطهر آمده است به اندازه توان و نيرو، انجام دهد.
12. برادران دينى را يار و كمك باشد، به اندازه افتادگى و نياز آنان حاجتشان را برآورد. اولاد على ((ع )) و فاطمه ((س )) را خدمت و احترامى ويژه كند.
13. قوانين و دستورات الهى را بزرگ شمارد. علماء دين را گرامى دارد. صاحبان تقوا، از مؤ منين را، احترام كند.
14. بداده خدا راضى باشد. چيزى را كه نمى داند خير او در آن است يا نه ، طلب نكند. در همه احوال خدا را سپاسگزار باشد.
15. بهنگام پيكار و رودررويى با مشكلات مقاومت ورزد؛ زيرا صبر راءس ‍ همه امور است .(6)
16. براى تعجيل فرج و ظهور امام زمان ((عج ))) دائم دعا كند؛ زيرا اين عمل در شريعت اسلام ، از اهميت والايى برخوردار است .
17. اشتغال دائم به درس و بحث و ممارست با علوم را، در اين راه تدريس ، آموزش ، مطالعه ، قرائت و فراگيرى دانش پيشه خود سازد. در اين راه از سرزنش هيچكس بيم به دل راه ندهد.
19. در همه كارها اخلاص داشته باشد و كارها را فقط براى خوشنودى خداانجام دهد؛ زيرا فقط كارهاى خالص و بى پيرايه را خدا مى پذيرد. ريا در عبادت - پناه مى بريم از آن بخدا- شرك شمرده مى شود.(7)
20. پيوند و ارتباط با خويشاوندان ، اگر بگونه اى فراخ نتواند به ديدار آنان برود، با عرض سلامى آنان را خوشنود سازد.
21. به زيارت برادران دينى رود. با آنان در امور دين و آخرت گفتگو داشته باشد.(8)
22. زياد به دنبال مباحات و رخصت ها نرود. در زندگى خود، گشادگراى نباشد. در تكاليف دينى بر خود سخت نگيرد؛ بلكه روش و مشى ميانه و استوارى را در پيش گيرد.
23. با مردم درخور فهم آنان سخن گويد و از مطالبى كه هضم آنها برايشان مشكل است بپرهيزد.
خلق و خوى خوب داشتن ، خشم را فرو خوردن ، با مردم فروتنى نمودن ، از خدا سامان خلق را خواستن و كارهاى آنان را سامان دادن را پيشه خود سازد.
24. بدون بهره دينى يا دنيايى لحظه اى از عمر خود را سپرى نكند. در همه اين كارها معيار تقوا و مراقبت پيوسته و دائم است .
سلام بر همه آنان كه اين دستور را پى گيرند. سپاس ويژه خداوند است .
درود پياپى خدا بر پيامبر اسلام و آل بزرگوار وى باد.
 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت دوم
 

بر تو باد به تقواى الهى ، در پنهان و ميان جمع . خوبى را براى همه آفريدگان بخواه ، گر چه به تو بدى روا داشته باشند.
در برابر آزار ديگران ، بردبارى ورز، اگر به تو اهانت شد، يا ناسزا شنيدى ، در پاسخ ، سخنى ناروا مگو(9)
هنگام شعله ور شدن خشم از كلام ناپسند بپرهز، از جايت بلند شو، در مكان ديگر بنشين و خود را به كارى ديگر مشغول كن تا خشمت فرو نشيند.(10)
مدام در فكر بهسازى آخرت و سعادت دنيا باش .(11
در همه حال ، به خدا توكل كن و در همه مهمات به او اطمينان . بر تو باد به پاسدارى و شگرگذارى كسى كه به تو خوبى مى كند و تو را نعمت مى دهد.
از قهقه و خنده بپرهيز، زيرا غفلت آرد و دل را بميراند.(12)
به هر كارى مشغولى ، نماز اول وقت را ترك مكن . اگر، معاذالله ، نمازت قضا شد، در اولين فرصت جبران كن .(13)
در هر حال و مكان ، دانش آموز باش ، پرگو مباش ، بيشتر به شنيدن علاقه مند باش تا گفتن . با استادت مشاجره مكن و گفته هاى او را بر مگردان ، آن چه را فرا گرفتى در شب مرور كن .(14)
با قرآن ماءنوس باش . وردى از قرآن را براى خودت برگزين . اگر مى توانى قرآن را حفظ كن و اگر ممكن نيست ، هر چند آيه اى كه در توانت هست از بر كن (15)
مبادا به گفته سخنن چينان گوش فرا دارى ؛ زيرا بدبختى بى شمارى بدنبال داردو تاءثير شومى بر نفس مى گذارد.(16)
در زيارت مشاهد مشرفه ، يا خواندن زيارت آنها، از راه دور غفلت مكن .(17)
يه هنگام تعليم و نشر دانش ، از پرگويى بپرهيز، غير علمى و بدون مستند سخن مگو. تنها ناقل سخن ديگران مناش خودت نسبت به مطالب و مسائل صاحب نظر شو...(18)
در هر روز، بيست و پنج مرتبه ((الهم اغفر للمؤ منين و المؤ منات و المسلمين و المسلمات )) را بخوان (19)
در اين دعا، ثواب و مزدى بسيار است . پس از نماز عصر، هفتادو هفت مرتبه ذكر ((استغفار))را بخوان (20)
نيز سوره قدر و توحيد را بسيار قراءت كن .(21)