شفابخش و مشكل گشا

قطب الدين سعيد بن هبة الله راوندى

- ۱ -


نام كتاب : شفابخش و مشكل گشا نام نويسنده : قطب الدين سعيد بن هبة الله راوندى
مؤ لف و تاءليف او
قطب الدين سعيد بن هبة الله راوندى معروف به قطب راوندى ، فقيهى دانشور و موثق و متكلمى بصير و شاعرى خوش ذوق و محدثى آگاه و مفسرى دانا بود.
ميرزا عبدالله افندى شاگرد علامه مجلسى رحمة الله در سخنى كوتاه او را چنين وصف كرده است :
((او برتر از همه تعريفها و تمجيدهائى است كه از او كرده اند)).
و ابن حجر عسقلانى ، عالم سنى ، در ((لسان الميزان )) او را چنين ستوده است :
((او در هر دانشى فاضل بود و در رشته هاى گوناگون تاءليفاتى از خود به جاى گذاشت .))
زندگينامه نويسان رجال برجسته اى چون ، محمد بن على بن شهر آشوب سروى و احمد بن على بن عبدالجبار طوسى و على بن محمد مدائنى و محمد بن عبدالحميد بن محمود دعويدار و محمد بن حسن علوى بغدادى ، و دو تن از فرزندان قطب به نامهاى سعيد و حسين را، در زمره شاگردان و راويان اجازت يافته از سوى او برشمرده اند. و فقه القرآن ، الخرائج و الجرائح ، قصص الانبياء، لب اللباب و الدعوات از مشهورترين تاليفهاى او هستند.
چنان كه از مجموعه جبعى به نقل از خط شهيد اول بر مى آيد، او كه رضوان خدا بر او باد، در چاشتگاه روز چهارشنبه چهاردهم ماه شوال سال 573 هجرى وفات يافت و در قم ، پائين پاى مرقد مطهر دخت امام هفتم ، فاطمه معصومه (عليها السلام )، دفن شد.
كتاب سلوة الحزين او كه به الدعوات شهرت يافته است و اكنون ترجمه آن را پيش روى داريد، روايتهاى نادر و لطيف و سودمند در موضوعهاى گوناگون (از دعا و آداب و آثار آن گرفته و تا حفظ بهداشت و سلامتى تن و روان و آرامش دل و جان و سپاس بر نعمتهاى بيكران ، و آداب خوردن و آشاميدن ، و بيمارى و عيادت از بيماران ، و مرگ و بشارتها و بيمهاى پس از آن ، و آداب كفن و دفن ، كه مومنان را از دانستن آنها گريزى نيست ) را در بر دارد.
اميد كه اين نوشتار در زيستن خداپسندانه و زنده نگاه داشتن ياد خدا در دلها و توجه دادن به آخرت مفيد و موثر باشد.
باب يكم : دعا و آداب آن
بخش اول : بهره هاى دعا
1 - امام جعفر صادق (عليه السلام ) فرمود:
دعا سرنوشت ثابت را پس از آن كه سخت استوار شده است باز مى گرداند.
پس بسيار دعا كنيد كه دعا كليد رحمت و مايه رواگشتن هر حاجت است ، و به آن چه نزد خداست ، جز با دعا نتوان رسيد. هر درى را كه بسيار بكوبند زود باشد كه به روى كوبنده باز شود.
2 - و فرمود:
خداى تبارك و تعالى مى داند بنده به هنگام دعا چه مى خواهد ولى دوست دارد كه حاجتها فاش به درگاهش اظهار شود؛ پس چون دعا كردى حاجتت را نام ببر. در نزد خداى سبحان چيزى دوست داشتنى تر از اين نيست كه از او درخواست شود.
3 - و فرمود:
دعا كنيد كه دعا درمان هر درد است ، و چون دعا كردى چنين پندار كه حاجتت پشت در است .
4 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
پروردگارتان را شب و روز مى خوانيد؟! بدانيد كه سلاح مومن دعاست .
5 - امام على بن موسى الرضا (عليه السلام )، فرمود:
سلاح پيامبران را به همراه داشته باشيد.
گفته شد: اى فرزند رسول خدا، سلاح پيامبران چه بود؟
فرمود: دعا.
6 - امام محمد باقر (عليه السلام ) فرمود:
در تورات نوشته شده است كه موسى (عليه السلام ) پرودرگارش جل و علا، را خواند و گفت : ناگزيرم در مكانهائى بنشينم كه تو را والاتر و بالاتر از آنى كه در آنجا يادت كنم .
خداوند: فرمود: اى موسى ، در هر حال و هر دم مرا ياد كن .
7 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
يك دعا در خلوت با هفتاد دعا در آشكار برابر است .
8 - و او فرمود:
دعا مغز عبادت است (عبادت خالص است ) و هر كس دعا كند هلاك نشود.
9- و فرمود:
هر كس مى خواهد خداى سبحان در سختى هاى و غمها دعايش را اجابت كند، هنگامى رفاه و فراخى بسيار دعا كند.
10 - و او، كه برترين درودها بر او و آل او باد، فرمود:
برترين ، عبادت امت من پس از قرائت قرآن دعاست ، آن گاه اين آيه را خواند:
أَستَجِب لَكمْ إِنَّ الَّذِينَ يَستَكْبرُونَ عَنْ عِبَادَتى سيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
(1) مرا بخوانيد تا دعايتان را اجابت كنم ، كسانى كه از پرستش من كبر مى ورزند ديرى نپايد كه با خوارى به دوزخ مى آيند.
نمى بينى كه دعا همان پرستش است .
11 - و فرمود:
اى على ! نيايشگر بى عمل چون تيرانداز بى كمان است .
12 - همو فرمود:
از دعا عاجز نباشيد كه نيايشگران هلاك نشوند. و سزاست كه هر كس از شما پروردگارش را بخواند و از او بخواهد، حتى بند كفش گسسته خود را از او بخواهد. و از فضل خدا درخواست كنيد كه خداوند دوست دارد از او درخواست شود.
هر مسلمانى كه دعايى كند و در دعايش گناه و بريدن از خويشان نباشد، خداى تعالى يكى از سه چيز را به او عطا مى كند:
يا دعايش را زود اجابت كند،
و يا براى آخرتش بيندوزد،
و يا اين كه شرى مانند آن را از او باز دارد.
گفتند: اى رسول خدا، اگر چنين است ما بيشتر دعا مى كنيم .
فرمود: خدا نيز بيشتر عطا مى كند.
13 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
خدا مى فرمايد: هر كس به جاى درخواست از من به ياد من باشد و ذكر من او را به خود مشغول دارد من به او بيش از درخواست كننده ام عطا مى دهم .
14 - و فرمود:
هر كس در نهان خدا را ياد كند، خدا را بسيار ياد كرده است . منافقان خدا را در آشكار ياد مى كنند و در نهان ياد نمى كنند يُرَاءُونَ النَّاس وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلا قَلِيلاً (2) ((عبادت خود را به مردم نشان مى دهند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند)).
15 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
خداى تعالى كسانى را كه در دعا پافشارى مى كنند دوست دارد.
16 - و فرمود:
چون بنده به ثناى من مشغول شود، من حاجتهاى او را برآورده كنم .
17 - و فرمود:
هيچ ذكرى برتر از قول لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ نيست ، و هيچ دعايى برتر از استغفار نيست .
آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود: فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ استَغْفِرْ لِذَنبِك (3) ((بدان كه معبودى جز الله نيست و براى گناهت آمرزش ‍ طلب )).
18 - و از اوست كه فرمود:
پروردگارا، كاش مى دانستم كه از بندگانت كدامين را دوست مى دارى تا دوستش بدارم .
خطاب آمد كه هر گاه بنده ام را ديدى كه مرا بسيار ياد مى كند، بدان كه من او را توفيق و اجازت داده ام و من دوستش دارم . و چون بنده ام را ديدى كه مرا ياد نمى كند، من او را باز داشته ام و من دشمنش دارم .
19 - و فرمود:
دعا كه كم شد بلا نازل شد.
20 - و فرمود:
چيزى نزد خداوند گرامى تر از دعا نيست .
21 - همو فرمود:
در وقت رفاه و راحتى ، با دعا نزد خدا آشنائى نما تا در سختى تو را بشناسد.
22 - و او (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
براى بلا، دعا مهيا كنيد كه سرنوشت را جز دعا باز نمى گرداند؛ و چيزى جز نيكوكارى عمر را نمى افزايد.
23 - اميرالمومنين (عليه السلام )، فرمود:
موجهاى بلا را با دعا بازگردانيد؛ كه بلا زده گرفتار از سالم امان نايافته از بلا، به دعا نيازمندتر نيست .
بخش دوم - آداب دعا
24 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) هنگام دعا و زارى دستهايش را بالا مى برد و دعا مى كرد، چنان كه مسكين طعام مى طلبد.
25 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
بنده به درگاه خدا حاجتى دارد، به ثناى خدا و درود و دعاى محمد مى پردازد و حاجتش را از ياد مى برد، و خداوند بدون درخواست ، آن را برآورده مى كند.
و قول لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مهتر سخنان (ذكرها) است .
26 - و اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود:
چون حاجتى به درگاه خدا داشتى آن را با دعا و درود بر پيامبر و آل او (عليه السلام ) آغاز كن آن گاه حاجتت را بخواه ، خداى تعالى كريم تر از آن است كه از او دو حاجت درخواست شود؛ يكى را برآورد و ديگرى را وانهد.
27 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
مباد كسى از شما از پروردگارش چيزى از حاجتهاى دنيوى و اخروى را بخواهد مگر اين كه در آغاز خداى عزوجل را ثنا گويد و ستايش كند و بر پيامبر و آل او، دعا و درود بفرستد و به گناه خويش اعتراف كند، آن گاه نياز آورد.
28 - و فرمود:
چون خواستى دعا كنى خداى عزوجل را به مجد و عظمت بستا و حمد و تسبيح و تهليل لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ او گو و ثنا و ستايشش كن و بر پيامبر و آل او دعا و درود بفرست . آن گاه آنچه را مى خواستى كن ، مى دهندت .
29 - روايت است كه ،
چون بنده پيش از دعا ثنا آغاز كند، دعايش به اجابت رسيده است ، و اگر پيش از ثنا دعا آغاز كند، اميدى دارد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با اين سخن ما را ادب فرمود كه ، سلام پيش از كلام است .
30 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
خداى تبارك و تعالى به موسى بن عمران (عليه السلام ) وحى كرد كه ، هر گاه در پيشگاه من مى ايستى ، ذليلانه و فقيرانه بايست ، و چون تورات مى خوانى با آوايى حزين صدايت را به من برسان .
قرائت موسى (عليه السلام ) حزن انگيز بود، چنان بود كه گويا انسانى را خطاب مى كند.
31 - امام حسن (عليه السلام ) فرمود:
هر كه قرآن خواند، دعايى مستجاب دارد، زود يا دير (در دنيا يا در آخرت ).
32 - رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
قرآن را با صوت و آهنگ عرب بخوانيد و از آهنگهاى هرزگان و گناهكاران (يا هرزگان يهودى و نصارى ) بپرهيزيد، كه پس از من مردمى مى آيند كه قرآن را به آواز غنا و شيوه راهبان و نوحه سرايان در گلو مى گردانند؛ دلهاى اينان و دلهاى كسانى كه كار ايشان را بزرگ مى دانند مفتون و گمراه است .
33 - روايت است كه
مردى نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، آمد و گفت : اى رسول خدا، از خدا بخواه تا دعايم را بپذيرد و روا كند.
فرمود: اگر اين را مى خواهى كسبت را پاكيزه كن .
34 - روايت است كه
موسى (عليه السلام ) مردى را ديد كه گريه و زارى بسيار مى كرد و دستهايش ‍ را سوى آسمان آورده بود و لابه و التماس مى كرد. خدا به موسى وحى كرد كه اين مرد هر چه كند دعايش به اجابت نرسد چرا كه در شكم حرام دارد و بر پشت حرام دارد و در خانه حرام دارد.
35 - و او (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
هر كس حلال بخورد فرشته اى بر فراز او بايستد و برايش استغفار كند تا از خوردن آن طعام حلال فارغ آيد.
36 - و فرمود:
بازگرداندن دانگى (يك ششم درهم ) از حرام نزد خداى سبحان با هفتاد حج مقبول برابر است .
37 - و فرمود:
چون لقمه اى از حرام در اندرون بنده جاى گيرد فرشتگانى كه در آسمانها و زمينند او را نفرين كنند.
38 - در تورات است كه ،
خداى عزوجل به بنده مى گويد: آن گاه كه تو، مرا عليه بنده اى از بندگانم به خاطر ستمى كه به تو كرده است مى خوانى از بندگانم نيز كسى هست كه تو را نفرين مى كند، چرا كه ستمى به او روا داشته اى ، اگر خواهى دعاى تو و دعاى او، هر دو را اجابت كنم ، و اگر خواهى اجابت هر دو شما را به روز رستاخيز افكنم .
39 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
خداوند مى فرمايد: به عزت و جلالم سوگند كه من دعاى ستمديده اى را كه بى دادى بر او رفته است روا نكنم در حالى كه او به يكى از بندگانم ستمى مانند آن را روا داشته است .
40 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
چون كسى از شما دعا كند، فراگير دعا كند كه به اجابت نزديكتر است . و هر كس ، پيش از آن كه براى خود دعا كند چهل مرد از برادرانش را مقدم بدارد، دعاى او در حق ايشان و خود اجابت مى شود.
41 - و امام ابوالحسن كاظم (عليه السلام ) فرمود:
هر كس براى برادران مومن خود دعا كند خدا به جاى هر مومن فرشته اى را مى گمارد تا براى او دعا كند.
و هر مومنى كه براى زنده و مرده مردان و زنان مومن و مسلمان دعا كند خداوند به شمار هر مرد و زن مومن از بعثت آدم تا قيمت قيامت ، حسنه اى به او دهد.
42 - هر گاه دشوارى و بلايى بر مرد فرود آمد و روزه بدارد كه خداى سبحان مى فرمايد: (( استَعِينُوا بِالصبرِ وَ الصلَوةِ (4) از صبر و نماز مدد بجوئيد)) و صبر همان روزه است .
43 - و فرمود:
دعاى روزه دار به گاه افطار اجابت مى شود.
44 - و فرمود:
هر روزه دار دعايى (مستجاب ) دارد.
45 - همو فرمود:
خواب روزه دار عبادت و خاموشى او تسبيح و دعاى او مستجاب و عملش ‍ دو چندان است .
46 - و فرمود:
روزه دار هنگام افطار دعايى ردناشدنى دارد.
47 - اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود:
شنيدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمود: هر كس نماز واجبى را براى خدا به جا آورد در پى آن دعايى مستجاب دارد.
راوى اين روايت ، فحام گفت : به خدا سوگند، من اميرالمؤ منين (عليه السلام ) را در خواب ديدم و از او درباره اين خبر پرسيدم ، فرمود: درست است ، از نماز واجب كه فارغ شدى در حال سجده بگو: اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ رَوَاهُ وَ بِحَقِّ مَنْ رُوِيَ عَنْهُ صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِي كَيْتَ وَ كَيْتَ ((بار خدايا به حق آن كس كه اين خبر را روايت كرد و به حق ان كس كه اين خبر از او روايت شد، بر جمله ايشان درود فرست و با من چنين و چنان كن .))
48 - معاوية بن وهب از امام صادق (عليه السلام ) پرسيد برترين چيزى كه بندگان بدان بر پروردگارشان تقرب مى جويند چيست ؟ او فرمود: من چيزى را پس از معرفت ، برتر از نماز نمى دانم ؛ نمى بينى كه بنده صالح عيسى بن مريم (عليه السلام )، فرمود: (( وَ أَوْصنى بِالصلَوةِ (5) و مرا به نماز سفارش كرد...)).
49 - از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيدند: كه برترين ، كارها چيست ؟
فرمود: نمازگزاردن در اول وقت .
50 - روايت است از كه خداى تعالى به موسى (عليه السلام ) فرمود:
تا كنون كارى براى من كرده اى ؟
گفت : برايت نماز گزارده ام و روزه داشته ام و صدقه داده ام و به ياد تو بوده ام
خداى تبارك و تعالى گفت نماز برهان توست و روزه حفاظ توست و ذكر نور توست ، براى من چه كرده اى ؟
موسى (عليه السلام ) گفت : مرا به ياد كارى كه از آن توست راه بنما.
گفت : اى موسى ، هيچ گاه براى من با كسى كه دوستى كرده اى و براى من با كسى دشمنى كرده اى ؟
اين هنگام بود كه موسى دانست برترين كارها دوست داشتن و دشمن داشتن به خاطر خداست .
51 - و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
محكم ترين دستگيره هاى ايمان ، دوست داشتن ، و دشمن داشتن براى خداست .
52 - و امام رضا (عليه السلام ) در مكتوب خود به همين نكته اشاره فرمود كه ،
دوستدار آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) باش اگر چه فاسق باشى و دوستدار دوستدارانش باش اگر چه فاسق باشند.
در خور ذكر است كه اين مكتوب اكنون نزد يكى از اهالى ((كرمند)) كه روستايى بين راوند و اصفهان است ، مى باشد، و قصه آن چنين است كه مردى از اهالى روستا كه هنگام رفتن مولايمان امام رضا (عليه السلام ) به خراسان باربر ايشان بود، هنگام بازگشت به امام (عليه السلام ) مى گويد: اى فرزند رسول خدا، دست نوشته اى از خود را به من دهيد تا بدان تبرك جويم . و امام (عليه السلام )، اين مكتوب را به آن مرد سنى داد.
53 - و در دعاى ايشان (عليهم السلام ) چنين آمده است :
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمْ إِلَيْكَ وَ أُقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ بار خدايا من با توسل به محمد و آل محمد به تو روى مى كنم ، و بديشان ، سوى تو تقرب مى جويم ، و ايشان را براى حاجتهايم پيش مى آوريم . بار خدايا من نزد تو از دشمنان آل محمد بيزارى مى جويم و با نفرين بر ايشان ، نزد تو تقرب مى جويم .
54 - و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
چون چيزى پدرم را اندوهگين مى كرد، زنان و كودكان را گرد مى آورد و دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند.
55 - و فرمود:
نشد كه چهار نفر را بر يك امر گرد آيند و خدا را بخوانند و مگر اين كه با اجابت پراكنده شوند.
56 - و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
چهل نفر بر يك امر گرد نيايند مگر اين كه خداى تعالى (دعاى ) ايشان را بپذيرد و روا كند، تا بدانجا كه اگر به از ميان برداشتن كوهى دعا كنند، آن را از جا بركنند.
57 - و فرمود:
زود اجابت شونده ترين دعاها، دعاى غائب براى غائب است .
58 - و فرمود:
سه دعا مستجاب است ، دعاى حج گذار براى خانواده به جامانده خود، و دعاى بيمار، پس او را آزار ندهيد و به ستوه نياوريد و دعاى ستمديده .
59 - همو فرمود:
سه دعاست كه مستجاب است ، و در آن شكى نيست ؛ دعاى ستمديده ، و دعاى مسافر، و دعاى پدر بر فرزندش .
60 - و فرمود:
به هنگام رقت (دلسوختن ) دعا را غنيمت شماريد كه رقت ، رحمت است .
61 - و از اوست كه فرمود:
خداى سبحان را آن گونه بخوانيد كه به اجابت يقين داريد، و بدانيد كه خداوند دعايى را كه از دل غافل برآيد اجابت نكند.
62 - و در دعاى ايشان (عليهم السلام )، چنين آمده است :
اللَّهُمَّ إِنْ كَانَتْ ذُنُوبِي قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ وَ حَجَبَتْ دُعَائِي عَنْكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ لِي يَا رَبِّ بِهِمْ دُعَائِي بارخدايا، اگر گناهانم آبرويم را نزد تو برده است و دعايم را از تو در پرده داشته است ، تو بر محمد و آل محمد درود فرست و بديشان دعايم را روا كن ، اى پروردگارم .
63 - و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
هر كس دو ركعت نماز بگذارد و بداند كه در آن دو ركعت چه مى گويد، از نماز كه فارغ آيد، هر گناهى كه بين او و خداى تعالى است ، آمرزيده است .
64 - و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
زبانهايتان را به استغفار خو دهيد، كه خداى تعالى استغفار را براى آمرزيدن شما، به شما آموخت .
65 - و اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود:
شگفتا از كسى كه هلاك مى شود و نجات با اوست .
گفته شد: آن چيست ؟
فرمود: استغفار.
66 - رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، فرمود:
خداى تبارك و تعالى فرمود: اى فرزند آدم ، مرا نخواندى و به من اميد نداشتى تا آنچه را از تو سر زده بود بيامرزم . اگر با گناهانى برابر با سطح زمين نزدم بيايى و به من شرك نورزى ، من آمرزشى برابر با آن بياورم ، و اگر چندان گناه كنى كه گناهانت به پهنه آسمان برسد و پس از آن از من آمرزش طلبى ، تو را بيامرزم .
67 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
دعا از آسمان ، در پرده مى ماند و بالا نمى رود و تا اين كه نيايشگر بر پيامبر و آل او درود فرستد.
68 - محمد بن حسين بن كثير خزاز از پدرش نقل كرد كه او گفت :
امام صادق (عليه السلام ) را ديدم كه زير جامه هايش ، (زير) جامعه اى زبر و ستير پوشيده بود و روى آن جامه اى پشمين و روى آن جامه ، پيرآهنى ستبر در بر كرده بود. گفتم : مردم جامه پشمين را خوش ندارند.
فرمود: چنين نيست ، پدرم محمد بن على امام باقر (عليه السلام ) چنين جامه اى مى پوشيد، و جدم على بن حسين (عليه السلام ) نيز آن را مى پوشيد؛ آنان وقتى نماز مى ايستادند زبرترين جامه هايشان را مى پوشيدند.
و او (عليه السلام ) هنگامى كه مى خواست نماز بگزارد به مكانى سخت مى رفت و در آنجا نماز مى گزارد و بر زمين سجده مى كرد. روزى به ((جبان )) كه كوهى در مدينه است ، رفت و بر تخته سنگى سخت و سوخته ايستاد و شروع به نماز كرد و بسيار گريست . چندان كه چون سر از سجده برداشت از كثرت اشك ، گويى در آب فرو رفته است .
69 - زهرى گفت :
به او (عليه السلام ) گفتم : برترين اعمال كدام است ؟
فرمود: آن كه به آن درآيند و از آن بگذرند.
گفتم آن چيست ؟
فرمود: گشودن قرآن و ختم آن ؛ هر زمان كه قارى ، قرائت آن را آغاز كند؛ تا به آخر پيش رود.
70 - و فرمود:
نهايت پرستش بنى آدم سجده كردن است .
و برترين اوقات تلاوت قرآن ماه رمضان است . و آنچه از اخبار برمى آيد اين است كه قرائت قرآن با فضيلت تر از همه دعاهاست .
71 - كه او (عليه السلام ) فرمود:
خداى سبحان مى فرمايد: هر كس به قرائت قرآن پردازد و از خواهش و مسئلتم باز ماند، من ثواب شاكران را به او عطا كنم .
72 - و در شرع است كه ،
دعا پس از نمازهايى واجب مستجاب است .
73 - روايت است كه ،
دستى كه در آن انگشترى باشد بازگردانده نمى شود.
74 - اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود:
انگشترى عقيق به دست كنيد كه براى شما فرخنده است و از بلا ايمن مى مانيد.
75 - و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
دعاى چهار كس اجابت نمى شود:
دعاى مردى كه در خانه اش نشسته است و مى گويد، پروردگارا، روزيم ده . (خداوند) به او مى گويد: مگر تو را به طلب امر نكردم ؟
و مردى كه زنى دارد و به او نفرين مى كند. به او مى گويد: مگر كار او را به دست تو نسپردم ؟
و مردى كه مالى داشته و آن را تباه كرده است و مى گويد، پروردگارا، روزيم رسان . به او مى گويد: مگر تو را به ميانه روى و سامان دهى مال امر نكردم ؟
آن گاه اين آيه را قرائت فرمود: وَ الَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسرِفُوا وَ لَمْ يَقْترُوا وَ كانَ بَينَ ذَلِك قَوَاماً (6) و كسانى كه چون انفاق كنند به گزاف زياده ، روى نكنند، و تنگ نگيرند و ميان اين دو روش را برگزينند.
و مردى كه مالى داشته و بى گرفتن شاهدى ، آن را وام داده است . به او مى گويد: مگر تو را به گرفتن شاهد امر نكردم ؟
76 - آن وقت كه دعا در آن رد نشود، بين ظهر تا عصر شماست .
77 - و اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود:
هنگام برگشتن سايه ها و وزيدن بادها، حاجتهاى خود را از خدا بخواهيد كه آن گاه ، گاه توبه كنندگان است .
78 - و امام محمد باقر (عليه السلام ) فرمود:
خداى تعالى از بندگان مومنش بسيار نياز آوران و نيايش كنان را دوست دارد؛ پس ، از هنگام سحر تا دميدن خورشيد دعا كنيد كه آن ساعتى كه در آن درهاى آسمان گشوده مى شوند و بادها مى وزند و روزى هاى قسمت مى دهند و حاجتهاى بزرگ برآورده مى گردند.
79 - و امام حسين (عليه السلام ) فرمود:
آنچه اين امت كنند، هر بامداد به خداى عزوجل عرضه مى شود.
80 - و پيامبر (عليه السلام ) فرمود:
خداوند مى فرمايد :اى فرزند آدم ، پس از بامداد ساعتى مرا ياد كن و پس از عصر ساعتى ، تا من آنچه را نگران و انديشناك كرده است برايت كفايت كنم .
81 - و فرمود:
ساعتى در شب است كه هر بنده مسلمانى به آن برخورد و آن را دريابد و در آن ساعت از خدا خير دنيا و آخرت را بخواهد، خداى سبحان به او عطا مى كند. و آن ساعت در همه شبهاست .
82 - و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
سه وقت است كه دعا در آن از خداى تعالى پوشيده نمى ماند:
پس از نماز واجب ، و هنگام بارش باران ، و هنگام ظهور معجزه اى از جانب خداى تعالى در زمين .
83 - و فرمود:
بنده دعايى مى كند و خداوند بر آوردن حاجت او را تا روز جمعه پس ‍ مى اندازد.
84 - همو فرمود:
روز جمعه بهتر روزهاست و نزد خداوند از روز فطر و قربان والاتر است ، و در آن ساعتى است كه كسى در آن از خداى عزوجل چيزى نخواهد مگر اين كه به او عطا كند و به شرط آن كه حرام نخواهد.
85 - اميرالمومنين (عليه السلام )، در خطبه روز جمعه خود فرمود:
آگاه باشيد كه خدا اين روز را براى شما عيد كرده است ، و آن مهتر روزهاى شما و برترين عيدهاى شماست ، و خداى تعالى شما را امر كرده است كه در آن به سوى ذكر او (نماز جمعه ) برويد. و پس رغبت شما در آن بسيار و نيتتان خالص باشد. و در آن روز بسيار به درگاه خداى سبحان گريه و زارى كنيد و رحمت و غفران او را درخواست كنيد؛ كه خداى تعالى در آن روز دعاى هر مومن را اجابت كند و هر كه را از عبادتش كبر ورزد به آتش ‍ درآورد. خداى تعالى فرمود: ادْعُونى أَستَجِب لَكمْ إِنَّ الَّذِينَ يَستَكْبرُونَ عَنْ عِبَادَتى سيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ (7) مرا بخوانيد تا دعاى شما را اجابت كنم ، كسانى كه از پرستش من كبر مى ورزند زود باشد كه با خوارى در آتش دوزخ روند.
و بدانيد كه خداى سبحان در آن روز ساعتى فرخنده دارد كه بنده مومن در آن ساعت ، هر چه از خدا خواهد به او عطا كند.
86 - عبدالله بن سنان گفت :
از امام صادق (عليه السلام ) از آن ساعت روز جمعه كه دعا در آن اجابت مى شود، پرسيدم ، فرمود:
از آن هنگام كه امام از خطبه اش فارغ مى شود تا هنگامى كه صفها راست مى شود. و ساعت ديگر، از آخر روز تا غروب خورشيد است .
87 - روايت است كه ،
آن ساعت ، وقتى است كه نيمى از قرص خورشيد ناپديد شده و نيم ديگر باقى باشد.
و فاطمه زهرا (عليها السلام )، در اين وقت دعا مى كردم ، پس دعا در اين هنگام اجابت مى شود.
88 - و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
دعاى بين اذان و اقامه رد نمى شود.
89 - معلى بن خنيس از امام صادق (عليه السلام ) چنين روايت كرد كه ،
هر كس كه روز جمعه را دريافت در آن روز به چيزى جز عبادت نپردازد، كه در آن روز بندگان آمرزيده مى شوند، و رحمت بر آنان نازل مى شود.
90 - و فرمود:
جمعه حقى واجب دارد، پس مباد كه در آن چيزى از عبادت خداى تعالى و تقرب به او، با عمل صالح ، و ترك جمله حرامها را ضايع كنى ، يا در آنها كوتاهى كنى ، كه خداى تعالى حسنات را در آن دو چندان مى كند و گناهان را پاك مى كند و درجات را بالا مى برد، و شب آن مثل روز آن است . اگر توانستى شب آن را با دعا و نماز زنده نگاه دارى چنين كن ! كه خداى تعالى حسنات در آن دو چندان مى كند و گناهان را پاك مى كند. و رحمت و مغفرت فراگير است و او كريم است .
91 - و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
(نماز) جمعه ، حج مسكينان است .
92 - و از كعب است كه ،
خداى تعالى از ساعتها، ساعتهاى نماز را برگزيد، و از روزها جمعه را برگزيد، و از شبها شب قدر را برگزيد، و از ماهها ماه رمضان را برگزيد.
نماز آن چه را بين نمازى تا نماز ديگر است پاك مى كند، و (نماز) جمعه آن چه را بين جمعه اى تا جمعه ديگر است پاك مى كند (و حسنات را) سه برابر مى كند، و (روزه ) ماه رمضان آن چه را بين رمضانى تا رمضان ديگر است پاك مى كند، و حج نيز به همچنين . پس بنده مى ميرد در حالى كه بين دو حسنه است . حسنه اى كه در انتظار آن است و حسنه اى كه آن را به جا آورده است . و در نزد خداى تعالى عمل كردن در هيچ يك از روزها دوست داشتنى تر از دهه ذى الحجة نيست و هيچ شبى با فضيلت تر از شبهاى آن نيست .
93 - روايت است كه خداى تعالى در زمانهاى پيشين ، به پيامبرى از پيامبران وحى كرد كه هر فردى از امت تو سه دعاى مستجاب دارد. مردى اين وحى خبر يافت و به خانه رفت و با همسرش در ميان گذاشت . زن پاى فشرد كه يك دعا برابر من بگذار، و مرد پذيرفت .
زن گفت : از خدا بخواه كه مرا زيباترين زنان اين زمان كند.
مرد دعا كرد و چنين شد. و زن چون ديد كه شاهان و جوانان پرناز و نعمت و برخوردار به او رغبت فراوان دارند به شوى خود كه پيرمردى تهيدست بود، بى ميل شد و به بدرفتارى و درشتى با او پرداخت ، و مرد با او مدارا مى كرد ولى تاب نافرمانى و ناسازگارى او را نداشت ، از خدا خواست تا او را به سگى بدل كند. زن سگ شد. فرزندان گرد آمدند و گفتند: پدر، مردم از اين كه مادر ما سگ شده است ، نكوهشمان مى كنند و گريه سر دادند و از پدر خواستند كه دعا كند تا او را آن چنان كه بود، برگرداند. مرد خداى تعالى را خواند و خداوند او را به حالت نخست بازگرداند، و هر سه دعا اين گونه به هدر رفت .
94 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
مؤ من زيرك است ، هوشيار است ، دورانديش و محكم كار است .
95 - ربيعة بن كعب گفت :
روزى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به من فرمود: هفت سال مرا خدمت كردى ، حاجتى از من نمى طلبى ؟
گفتم ، اى رسول خدا، مرا مهلتى ده تا فكر كنم . بامداد كه شد نزد او آمدم . به من فرمود: ربيعه ، حاجتت را بخواه .
گفتم : از خدا بخواه تا مرا با تو به بهشت برد.
فرمود: چه كسى اين را به تو آموخت ؟
گفتم ، اى رسول خدا، كسى به من نياموخت ليك با خود انديشيدم و گفتم ، اگر مالى از او بخواهم به زوال مى انجامد و اگر عمرى دراز و فرزندانى بخواهم ، سرانجام آنها مرگ است .
ربيعة گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) زمانى سر به زير افكند، سپس فرمود: چنين مى كنم ، تو نيز مرا (در اين كار) با سجده بسيار، يارى كن .
96 - ربيعه گفت :
شنيدم او مى فرمود: بنده اى نيست كه هر روز هفت بار بگويد:
أَسْأَلُ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ أَعُوذُ بِهِ مِنَ النَّار از خدا بهشت مى خواهم و از آتش به او پناه مى بريم . مگر اين كه آتش مى گويد: پروردگارا، از من پناهش ‍ ده .
97 - و شنيدم او مى فرمود:
به هر كس پنج چيز داده شد عذرى در ترك كار آخرت ندارد:
زنى درستكار كه او را در كار دنيا و آخرتش يارى دهد، و پسرانى نيكوكار، و معيشتى در شهر خود، و حسن خلقى كه بدان با مردم مدارا كند و محبت اهل بيت من .
98 - گفت :
و شنيدم كه مى فرمود: بر تو باد كه از آن چه در دست مردم است نوميد باشى كه اين غنايى حاضر است ، و به آن چه مردم دارند آزمند نباشى كه آن فقرى حاضر است . و چون نمازگزاردى چونان كسى گزار كه نماز بدرود مى گزارد. و از هر آن چه كه از آن پوزش بخواهى دورى كن .
99 - و شنيدم كه مى فرمود:
ديرى نپايد كه پس از من فتنه اى درگيرد، چون درگرفت ، ملازم على بن ابى طالب (عليه السلام ) باشيد و او را رها كنيد.
100 - اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود:
هنگامى كه از پيامبر (عليه السلام )، چيزى درخواست مى شد اگر مى خواست بكند، مى فرمود: آرى . و اگر نمى خواست ، سكوت مى كرد و نه ، نمى گفت .
عربى نزد او آمد و چيزى خواست ، پاسخى نداد، بار ديگر خواست ، سكوت كرد. بار سوم خواست و او همچنان خاموش ماند. آن گاه با رويى گشاده و لحنى خودمانى فرمود: اعرابى چه مى خواهى ؟
ما به او غبطه خورديم و گفتيم ، اكنون است كه او بهشت بخواهد.
اعرابى گفت : شترى راهوار با جهاز و بار و توشه آن مى خواهم .
او فرمود: ارزانيت باد.
آن گاه فرمود: بين خواسته اين اعرابى با خواسته آن پيرزن بنى اسرائيل چه قدر فاصله است !! وقتى به موسى (عليه السلام ) امر شد كه از دريا بگذرد، او رفت تا به انتهايى دريا رسيد، ولى هر چه اسبها را مى راندند و مى زدند باز مى گشتند. موسى گفت : پروردگارا! لنگى كار از چيست ؟
فرمود: موسى ، تو اكنون نزديك قبر يوسف هستى ، استخوانهاى او را با خود ببر. و اين در حالى بود كه قبر با خاك يكسان شده بود.
موسى از قوم خود پرسيد: كسى از شما داند كه قبر يوسف كجاست ؟
گفتند: شايد پيرزن فرتوت بنى اسرائيل بداند.
موسى به او فرمود: مى دانى ؟
گفت : آرى .
فرمود: نشانم بده .
گفت : نه به خدا سوگند، تا خواسته ام را ندهى ، نشانت ندهم .
فرمود: باشد.
زن گفت : از تو مى خواهم كه در آن پايه اى كه در بهشتت دارى با تو باشم .
فرمود: بهشت بخواه .
گفت : نه به خدا سوگند، تنها با تو بودن را مى خواهم .
موسى همچنان خواسته او را رد كرد، تا اين كه خدا به او وحى كرد كه اى موسى ، خواسته اش را به او عطا كن . موسى به او عطا كرد و زن قبر را به او نشان داد و موسى استخوانها را بيرون آورد و از دريا گذشت .
101 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
با شكيبايى انتظار گشايش دشواريها را كشيدن عبادت است .
102 - و اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود:
اى بسا كه اجابت دعاى بنده به دنبال افتد تا اجر درخواستگر بيشتر شود و عطاى آرزومند فراوان تر گردد.
103 - و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
زمستان بود و ابراهيم (عليه السلام ) در پى يافتن جايى براى گاوها و گوسفندهايش بيرون رفت . آواى شهادت لا اءِلَهَ إِلا اللَّه را شنيد و به دنبال صدا رفت تا به صاحب آن رسيد. گفت : اى بنده خدا تو كيستى ؟ من مدتهاست كه در اين سرزمينم و كسى را جز تو نديدم كه خدا را به يكتايى ستايد.
گفت : كشتى ما غرق شد و من با تخته اى نجات يافتم و اكنون در جزيره اى ساكنم .
فرمود: معاشت از چيست ؟
گفت : در تابستان ميوه ها را براى زمستان جمع مى كنم .
فرمود: برويم تا جايت را نشانم دهى .
گفت : تو نتوانى ، كه بين ما و آنجا آب درياست .
فرمود: تو چه مى كنى ؟
گفت : روى آب مى روم تا برسم .
فرمود: اميد دارم آن كس كه تو را يارى داد مرا نيز يارى دهد.
گفت : پس راه بيفت .
مرد مى رفت و ابراهيم در پى او، تا به آب رسيدند و پا بر سطح آب گذاردند. مرد هر دم با شگفتى به ابراهيم مى نگريست و ابراهيم نيز از او در شگفت بود، تا از آب گذشتند و مرد ابراهيم را به غارى برد و گفت : جاى من اينجاست .
فرمود: چه خوب است تو دعا كنى و من آمين بگويم .
گفت : من از پروردگارم شرم دارم . تو دعا كن من آمين مى گويم .
فرمود: شرم از چه ؟
گفت : زمانى من به آن جا كه مرا ديدى رفته بودم ، جوانى ديدم ، زيباترين انسانها، دو سوى رخسارش دو ورق طلا را مى ماند، با گيسوانى افشان و گاوها و گوسفندهايى (روشن و چشم نواز) چنان كه گويى روغن مال شده اند. به او گفتم : كيستى ؟
گفت : اسماعيل پسر ابراهيم خليل الرحمانم .
اكنون سه ماه است كه از خدا خواسته ام ابراهيم را به من بنمايد و تاكنون او را به من نشان نداده است .
فرمود: من ابراهيم خليل الرحمان هستم . و يكديگر را در آغوش ‍ گرفتند.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اين دو نخستين كسان در روى زمين بودند كه دست در گردن هم انداختند و يكديگر را در آغوش گرفتند.
104 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
سه نفر از مردمان كه پيش از شما مى زيستند، در پى يافتن جايى براى خانواده خود بيرون رفتند، در راه گرفتار باران شدند و به درون كوهى پناه بردند. سنگى بر در غار افتاد و راه را بر آنان بست . به يكديگر گفتند: جاى پاى ما از بين رفته و سنگ راه را بر ما بسته است و كسى جز خداى تعالى از مكان ما با خبر نيست . بياييد خداى سبحان را به خالص ترين كارهايى كه كرده ايم و بدانها اميد داريم ، بخوانيم .
يكى گفت : بارخدايا، تو مى دانى كه من زنى را خوش داشتم و او را به خود خواندم ، زن سرباز زد. وعده اجرتى به او دادم ، پذيرفت . وقتى مى خواستم با او جمع شوم ، او از خشيت تو به سختى لرزيد و گفت : من از بيچارگى به خواسته تو تن دادم . و من او را رها كردم ، اگر مى دانى كه من اين كار را به اميد رحمت و بيم از عذاب تو كردم . راه را بر ما بگشا.
يك سوم سنگ كنار رفت .