147- باب تحريم ذليل شمردن و تحقير مؤمن
1- معلى بن خنيس گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود: خداى عزّ و جل فرموده
است: آن كه بنده مؤمن مرا ذليل شمارد به من اعلان جنگ نموده است، و هر كه بنده مؤمن
مرا اكرام كند، از خشم و غضب من آسوده خاطر خواهد بود.
2- امام صادق (ع) مىفرمايد: كه پيغمبر (ص) فرموده است: چون پروردگارم مرا به
معراج برد از پشت پرده حجاب به من وحى فرمود و بدون واسطه با من سخن گفت و فرمود:
اى محمد هر كه يكى از دوستان مرا خوار نمايد، در جنگ با من كمين كرده است، و هر كه
با من جنگ كند، با او بجنگم، گفتم:
خدايا اين دوست تو كيست؟ زيرا مىدانم هر كه با تو بجنگد با او مىجنگى خداوند به
من فرمود: اين دوست من كسى است كه براى تو و وصى تو و فرزندانت به ولايت و دوستى از
او پيمان گرفتهام.
3- امام صادق (ع) مىفرمايد كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عز و جل فرموده است: هر كه
بنده مؤمن مرا خوار نمايد آشكارا به جنگ با من برخاسته است.
4- امام صادق (ع) مىفرمايد: هر كه مؤمنى را به خاطر تنگدستى و فقرش پست و كوچك
بشمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر مردم رسوا و مفتضح گرداند.
5- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را خوار شمارد چه مستمند باشد يا غير مستمند.
خداى عز و جل پيوسته وى را خوار دارد و بر او خشمناك است تا آنگاه كه از تحقير كردن
آن مؤمن بازگردد «و به او احترام نمايد».
6- امام صادق (ع) مىفرمايد: كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عزّ و جل فرموده است: آن
كه بنده مؤمن مرا خوار دارد به من اعلان جنگ داده است.
7- امام رضا (ع) از پدرانش نقل مىكند كه علىّ (ع) فرمود: براى هيچ مسلمانى شايسته
نيست كه مسلمانى را به وحشت اندازد.
8- امام صادق (ع) مىفرمايد: كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عز و جل فرموده است: با
كسى كه بنده مؤمن مرا به ذلّت كشاند در ستيزم و به يارى دوستانم از همه چيز
شتابانترم.
148- باب تحريم سبك شمردن مؤمن
1- ابو هارون گويد: در حضور امام صادق (ع) بودم، خطاب به گروهى كه حاضر بودند
فرمود: شما چرا ما را سبك مىشماريد؟ مردى از اهل خراسان برخاست و گفت پناه مىبريم
به خدا از اين كه شما و يا چيزى از اوامر شما را سبك بشماريم. حضرت فرمود: آرى تو
يكى از آنهايى هستى كه مرا سبك شمردى، آن شخص گفت به خدا پناه مىبرم از اين كه شما
را كوچك بشمارم، فرمود: واى بر تو آيا حرف فلانى را نشنيدى؟ وقتى كه نزديك جحفه
بوديم و او خسته بود و از تو درخواست كرد كه به اندازه يك ميل راه او را با خود
ببرى، به خدا سوگند سرت را به سوى او نگرداندى و او را سبك شمردى، هر كه مؤمنى را
سبك شمارد، ما را سبك شمرده و حرمت خدا را ضايع نموده است.
149- باب تحريم قطع صله ارحام
1- امام باقر (ع) فرمود: كه على (ع) فرموده: وقتى كه مردم پيوند خويشاوندى را قطع
كنند ثروت در دست اشرار قرار مىگيرد.
2- على (ع) فرمود: از جمله گناهانى كه سبب مرگ زودرس مىشود، قطع رحم است.
3- عنبسة بن عابد گويد: شخص پيش امام صادق (ع) آمد و از خويشاوندانش
شكايت كرد، حضرت به او فرمود: خشمت را فرونشان و اين كار را بكن (هميشه خشمت را
فرونشان) عرض كرد: آنها هر چه مىخواهند مىكنند، فرمود: آيا تو هم مىخواهى مثل
آنها باشى؟ تا خداوند به شما توجه نكند.
4- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است. «از خويشاوندت» قطع رحم نكن
اگر چه از تو بريده باشد،
150- باب تحريم جمع آورى موارد لغزشهاى مؤمن براى عيب گرفتن از او
1- امام صادق (ع) فرمود: دورترين بنده از درگاه خداوند كسى است كه در حال دوستى و
برادرى با ديگرى لغزشهاى وى را به خاطر بسپارد تا روزى او را براى آن لغزشها سرزنش
كند.
2- امام باقر (ع) فرمود چيزى كه بيش از همه بنده را به كيفر وادارد اين است كه شخص
با ديگرى پيمان برادرى در دين بسته باشد ولى لغزشها و خطاهاى او را شمارش كند تا
روزى وى را در مورد آنها نكوهش كند.
3- اسحاق بن عمّار گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
پيغمبر (ص) فرموده است: اى گروهى كه به زبان ايمان آورده ولى ايمان به دلتان
نرسيده است مسلمانان را مذمّت نكنيد، و در جستجوى عيوب آنها نباشيد زيرا هر كه در
جستجوى عيوب مسلمانان باشد خداوند به دنبال عيبهاى اوست.
و خداوند چنين فردى را رسوا گرداند گر چه در خانهاش باشد.
4- امام صادق (ع) فرمود: پستترين چيزى كه شخص به سبب آن از ايمان خارج مىشود آن
است كه مرد با همكيش خود دوستى كند و لغزشها و خطاهاى او را بشمارد تا روزى او را
در مورد آنها نكوهش نمايد.
151- باب نهى از عيبجويى و سرزنش مؤمن
1- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را به خاطر گناهى سرزنش كند نمىميرد تا اين
كه خودش مرتكب همان گناه شود.
2- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه عمل زشتى را فاش كند،
مانند كسى است كه آن را آغاز كرده و انجام داده است و هر كه مؤمنى را به سبب چيزى
سرزنش كند، نمىميرد تا اين كه خودش مرتكب آن شود.
3- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را ملامت كند در دنيا و آخرت مورد نكوهش خدا
قرار مىگيرد.
4- امام صادق (ع) فرمود: هر كه به منظور عيبجويى به ديدن برادرش برود، خدا در دنيا
و آخرت او را نكوهش كند.
5- امام صادق (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه عمل زشتى را فاش كند،
مانند كسى است كه آن را آغاز كرده و انجام داده است و هر كه مسلمانى را به گناهى
ملامت كند، نمىميرد مگر اين كه خودش مرتكب آن شود.
152- باب تحريم غيبت كردن از مؤمن
1- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است مؤمن كسى است كه مؤمنين او را
بر جان و مال خودشان امين دانند، و مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در
امان باشند؛ و مهاجر كسى است كه از گناهان دورى جويد و آنچه را كه خدا حرام نموده
ترك نمايد و همچنين ستم كردن، خوار داشتن، و غيبت نمودن، و طرد كردن مؤمن، بر مؤمن
حرام است.
2- امام صادق (ع) فرمود: هر كه در داد و ستدش به مردم ستم نكند و در گفتارش به
آنان دروغ نگويد، و در وعدهاى كه به مردم مىدهد خلف وعده ننمايد، از كسانى است كه
غيبتش بر ديگران حرام، مروّتش كامل، و عدالتش ظاهر است، دوستى و برادرى چنين شخص بر
ديگران واجب است.
3- حرث بن مغيره گويد امام صادق (ع) فرمود: مسلمان برادر مسلمان، و چشم و آينه و
راهنماى اوست. نسبت به او خيانت نمىكند، فريبش نمىدهد، بر او ستم روا نمىدارد وى
را دروغگو نمىپندارد، و از او غيبت نمىكند.
4- فضيل بن يسار گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود: مسلمان برادر مسلمان
است، به او ستم نمىكند، و او را خوار نمىدارد.
5- امام صادق (ع) فرمود: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمىكند، خوارش
نمىدارد، غيبت او را نمىكند، وى را فريب نمىدهد، و از عطايا محرومش نمىكند.
6- امام صادق (ع) فرمود: هر كه در مورد مؤمنى آنچه را كه ديده و يا شنيده براى
ديگران بازگو كند، جزء كسانى است كه خداى عز و جل در باره آنها فرموده است: «آنان
كه مىخواهند در باره مؤمنين عمل زشتى را اشاعه دهند براى آنان عذاب دردناك است» .
7- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: تأثير غيبت در نابودى دين شخص
مسلمان از اثر مرض خوره در درونش سريعتر است.
8- پيغمبر (ص) فرمود: نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا وقتى كه صحبت
نكند، عرض كردند يا رسول اللّه، آن صحبت چه باشد؟ فرمود: غيبت كردن.
9- ابو ذر گويد: پيغمبر (ص) در يكى از نصايحش به من فرمود: اى ابا ذر، از غيبت
كردن بپرهيز زيرا غيبت بدتر از زناست. عرض كردم يا رسول اللّه چرا چنان است؟ فرمود:
براى اين كه زناكار اگر توبه و استغفار نمايد، خدا توبهاش را مىپذيرد. ولى گناه
غيبت بخشوده نمىشود مگر اين كه صاحبش عفو نمايد.
اى ابا ذر، دشنام دادن به مسلمان فسق، و جنگ با او كفر است، غيبت كردن از او
سرپيچى از فرمان خدا، و مالش مانند خونش محترم است، عرض كردم يا رسول اللّه غيبت
چيست؟ فرمود: در باره برادرت چيزى بگويى كه او خوش ندارد. عرض كردم يا رسول اللّه
اگر آنچه كه گفته مىشود در او باشد چطور؟
فرمود بدان كه هر گاه در باره او چيزى بگويى كه در او هست از او غيبت كردهاى و
اگر چيزى بگويى كه در او نيست، به او بهتان بستهاى.
10- پيغمبر (ص) فرمود: بهشت بر سه گروه حرام است، 1- آنان كه
بر ديگران منّت گذارند. 2- كسانى كه از ديگران غيبت كنند. 3- آنان كه دايم الخمر
باشند.
11- پيغمبر (ص) فرمود: آيا مردم در روز قيامت جز بر اثر نتيجه زبانشان براى چيز
ديگر هم سرنگون به آتش انداخته مىشوند؟
12- امام باقر (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است: دشنام دادن به مؤمن فسق، و جنگ
با او كفر است، غيبت كردن از او سرپيچى از فرمان خدا، و مالش مانند خونش محترم است.
13- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مىكند: كه در حديث مناهى پيغمبر (ص) مردم را از
غيبت كردن، و سخن چينى، و گوش دادن به آنها نهى نموده است، و فرمود: هيچ سخن چينى
به بهشت نمىرود، و از غيبت كردن و گفت و شنودى كه انسان را از خدا دور مىكند نيز
نهى كرده است. آنگاه فرمود:
هر كه غيبت مرد مسلمانى بكند روزهاش باطل و وضويش شكسته مىشود، و در روز قيامت
بيايد در حالى كه از دهن او بويى گنديدهتر از مردار پخش مىگردد كه سبب آزار اهل
قيامت مىشود، و اگر قبل از توبه كردن بميرد در حالى مرده كه حرام خدا را حلال
دانسته است. آگاه باش هر كس غيبت برادر دينىاش را در مجلسى بشنود و از او دفاع كند
و غيبت را ردّ نمايد خداوند هزار نوع شر را در دنيا و آخرت از او دفع مىكند و اگر
قدرت دفع داشته باشد ولى از وى دفاع نكند، كيفر گناهش هفتاد برابر گناه غيبتكننده
خواهد بود.
14- امام صادق (ع) فرمود: غيبت عبارت است از گفتن چيزى در باره برادر دينى كه خدا
آن را بر او پوشيده نگهداشته است و اگر چيزى را كه در او وجود ندارد به او
نسبت دهى بهتان به شمار مىآيد.
15- امام صادق (ع) فرمود: زنازاده را سه نشانه است: 1- زشتى پيشگاهش (يعنى همنشينى
با او زشت است) 2- به زنا اشتياق دارد. 3- ما اهل بيت را دشمن مىدارد.
16- نوف بكالى گويد: در صحن مسجد كوفه خدمت امير مؤمنان (ع) رسيدم و سلام عرض
كردم. حضرت جواب سلام را فرمود، گفتم: يا امير المؤمنين مرا موعظهاى بفرما، فرمود:
اى نوف نيكى كن تا به تو نيكى كنند، تا اين كه فرمود ... عرض كردم بيشتر موعظه
فرما، فرمود: از غيبت اجتناب كن زيرا غيبت خورش سگهاى جهنم است سپس فرمود: اى نوف
كسى كه به وسيله غيبت كردن گوشت مردم را بخورد، به دروغ گمان كرده كه حلال زاده
است.
17- امام رضا (ع) از پدرش نقل مىكند كه امام صادق (ع) فرمود: خانهاى را كه در آن
گوشت باشد و گوشت چربى را خدا دوست ندارد، راوى گويد: عرض كردند يا ابن رسول اللّه
ما گوشت را دوست داريم، و خانه ما خالى از گوشت نيست، فرمود آن طورى كه شما فكر
مىكنيد نيست، بلكه مقصود از خانهاى كه گوشت دارد، خانهاى است كه در آن به وسيله
غيبت كردن گوشت مردم را بخورند، و منظور از گوشت چربى كسى است كه در راه رفتن تكبّر
و خودنمايى و فخر از خود نشان دهد.
18- پيغمبر (ص) فرمود: غيبت، كيفرش شديدتر از زناست عرض كردند يا رسول اللّه چرا
چنين است؟ فرمود: چون زناكار اگر توبه نمايد خدا توبهاش را مىپذيرد، امّا
غيبتكننده توبه مىكند ولى خداوند از او نمىپذيرد تا كسى كه وى از او غيبت كرده
است او را عفو نمايد. و در جاى ديگر از جابر نقل شده كه پيغمبر (ص) فرمود: از غيبت
كردن بپرهيزيد، زيرا غيبت از زنا هم بدتر است، و سپس دنباله حديث را مانند حديث
بالا بيان فرمود:
19- پيغمبر (ص) فرمود: آيا آگاه نكنم شما را به چيزى كه از زنا هم بدتر است، و آن
عبارت است از اين كه شخص از برادرش بد گويى كند (با غيبت كردن)
20- امام صادق (ع) فرمود: كسى را كه با چشم خود نديدهاى مرتكب گناه شود، و در نزد
تو دو نفر عليه او گواهى ندادهاند، چنين شخص عادل است و شهادتش پذيرفته مىشود گر
چه در باطن گناهكار هم باشد، هر كه از او غيبت بكند از دوستى خدا خارج و جزء دوستان
شيطان است، سپس از اجدادش نقل مىكند كه پيغمبر (ص) فرمود: هر كه از مؤمنى با صفاتى
كه در او هست غيبت كند خداوند در بهشت هرگز آنها را يك جا جمع نمىكند و هر كه از
مؤمنى با صفاتى كه در او نيست غيبت كند تعهدات دينى ميان آنان منقطع و غيبتكننده
در آتش هميشگى است و چه بدجايى است آن آتش.
21- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه از برادر مسلمانش غيبت بكند، روزهاش باطل و وضويش
شكسته مىشود، و اگر در آن حال بميرد در حالى مرده كه حرام خدا را حلال دانسته، تا
اين كه فرمود: هر كه براى يارى دادن و كمك رساندن به برادرش قدم بردارد، ثواب
جهادگران در راه خدا را دارد. و هر كه در جستجوى عيب و كشف اسرار برادرش گام
بردارد، نخستين گامى كه برمىدارد در جهنم خواهد گذاشت، و خداوند در پيش آفريدگان
اسرار او را فاش مىكند. و هر كه در انجام خواستههاى خويشاوندانش قدم بردارد،
خداوند پاداش صد شهيد به او عطا فرمايد.
و اگر از وى چيزى بخواهند و او با جان و مال خواسته خويشاوندان را برآورده كند
براى هر قدمش چهل ميليون حسنه است و مقامش چهل ميليون درجه بالا رود، مثل اين كه صد
سال خدا را عبادت كرده، و هر كه براى فساد بين خويشاوندان و قطع رحم از آنها قدم
بردارد، خداوند بر او غضبناك شود و در دنيا و آخرت بر او لعنت فرستد، و گناهش به
اندازه معصيت كسى است كه قطع رحم كرده باشد.
22- امام صادق (ع) فرمود: غيبت عبارت است از اين كه در باره برادرت بگويى آنچه را
كه خداوند پنهان نگهداشته، و اگر صفاتى را كه در او نيست بيان كنى، شامل فرمايش
خداست «البته بهتان و گناه آشكار را متحمل گرديد» .
153- باب تحريم تهمت زدن بر مرد مؤمن و زن مؤمن
1- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق (ع) فرمود: هر كس بر مرد يا زن مؤمن به آنچه در
آنها نيست بهتان ببندد، خداوند در روز رستاخيز او را در موضع طينت خبال برانگيخته و
نگه دارد. تا از عهده آنچه گفته بيرون آيد، راوى گويد عرض كردم «طينت خبال» چيست؟
فرمود: چركى است كه از فرج زنان بدكاره بيرون آيد.
2- امام رضا (ع) از پدرانش نقل مىكند كه پيغمبر (ص) فرمود: هر كه بر مرد يا زن
مؤمن تهمت بزند، و يا چيزى را كه در آنها نيست به آنان نسبت دهد، در روز رستاخيز
خدا او را بر تلّى از آتش بر پا نگه دارد تا از عهده آنچه گفته است بيرون آيد.
154- باب موارد جواز غيبت كردن
1- داود بن سرحان گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: غيبت چيست؟ فرمود:
غيبت عبارت است از گفتن چيزى در مورد امور دينى برادرت كه وى انجام نداده و انتشار
چيزى بر عليه او كه خداوند آن را برايش مخفى نگه داشته و حدّى اقامه نكرده است.
2- عبد الرحمن بن سيابه گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود:
غيبت آن است كه در باره برادرت چيزى بگويى كه خداوند بر او پوشانده است، امّا گفتن
امور ظاهرى مانند صفات تند خويى، شتابزدگى و مانند آنها، غيبت نيست، ولى گفتن چيزى
را كه در او نيست بهتان و افتراست.
3- يحيى ازرق گويد: كه امام موسى كاظم (ع) به من فرمود: هر كه پشت سر مردى چيزى را
كه در اوست و مردم هم مىدانند بگويد از او غيبت نكرده است، و اگر صفاتى را ذكر كند
كه در اوست ولى مردم نمىدانند از او غيبت كرده و اگر صفاتى را كه در او نيست بگويد
به او بهتان زده است.
4- امام صادق (ع) فرمود: هر گاه فاسق فسق خود را آشكار كند، در بين مردم آبرو
ندارد، و غيبتش جايز است
5- امام صادق (ع) از پدرش نقل مىكند كه آن حضرت فرمود: سه شخص بين مردم آبرو
ندارند 1- بدعت گذار 2- رهبر ستمگر، 3- فاسقى كه آشكارا فسق نمايد.
6- امام صادق (ع) در مورد آيه لا يُحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ
الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ خداوند دوست نمىدارد بلند كردن صدا به بدى را مگر در
مورد كسى كه مورد ستم واقع شده باشد. فرمود: هر كه گروهى را به مهمانى دعوت كند ولى
از آنها خوب پذيرايى نكند جزء ستمگران است، و آنچه مهمانان از بدى پذيرايى او بازگو
كنند، گناهى ندارد.
7- در تفسير مجمع البيان در تفسير آية: لا يُحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ
الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ امام صادق (ع) فرمود: چون بر كسى مهمان وارد شود و او
از مهمان خوب پذيرايى نكند. براى مهمان اشكال ندارد پذيرايى بد ميزبان را بازگو
كند، (يعنى غيبت محسوب نمىشود)
155- باب وجوب جبران كيفر غيبت كردن با حلالطلبى و استغفار
1- امام صادق (ع) فرمود: از پيغمبر (ص) پرسيدند: كفّاره غيبت چيست؟
فرمود: از خدا طلب آمرزش كنى براى كسى كه از او غيبت كردهاى هر وقت او را به ياد
آرى.
156- باب وجوب ردّ غيبت مؤمن و تحريم شنيدن آن
1- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مىكند: كه در وصيّت پيغمبر (ص) به على (ع) است:
اى على هر كه در نزد او از برادر مسلمانى غيبت شود و او قادر بر يارىاش باشد (با
ردّ غيبت) و يارى نكند، خدا در دنيا و آخرت او را خوار گرداند.
2- امام باقر (ع) فرمود: هر كه نزد وى از برادر مؤمنش غيبت شود و او به يارى و
كمكش بشتابد و از او دفاع كند، خداوند در دنيا و آخرت وى را يارى كند و اگر به كمك
و يارىاش نشتابد و از او دفاع نكند با اين كه قدرت كمك دارد، خداوند در دنيا و
آخرت وى را حقير و ناچيز گرداند.
3- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه از آبروى برادر مسلمانش
دفاع كند، بىشكّ بهشت برايش واجب مىشود.
4- امام صادق (ع) فرمود: هر گاه مؤمنى به مؤمن ستمديدهاى كمك كند، ارزش اين كارش
از روزه يك ماه و اعتكاف در مسجد الحرام برتر است، اگر توانايى كمك دارد و برادر
مؤمنش را يارى دهد خدا در دنيا و آخرت او را نصرت عطا فرمايد. هر گاه در حال
توانايى بر يارى او، او را يارى نكند و خوارش كند، خداوند در دنيا و آخرت وى را
خوار گرداند.
5- پيغمبر (ص) فرمود: هر كس غيبت برادرش را در مجلسى بشنود و از او دفاع كند و
جلو غيبت از او را بگيرد خدا هزار نوع شرّ را در دنيا و آخرت از او دور مىكند، و
اگر جلو غيبت را نگيرد، بلكه خوشش هم بيايد، گناه و كيفرش به اندازه معصيت
غيبتكننده خواهد بود.
6- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه آبروى برادر مسلمانش را
حفظ كند بىشك بهشت براى او نوشته شود كسى كه برايش كار نيكى انجام دادهاند بايد
جبران كند، و اگر قادر به جبران نباشد، لازم است تشكر كند، اگر اين كار را هم نكند
كفران نعمت كرده است.
7- ابو درداء از پدرش نقل مىكند كه مردى نزد پيغمبر (ص) در باره شخص ديگر سخنى
گفت. يكى از خويشاوندان آن شخص از او دفاع كرده و گفته آن مرد را ردّ كرد، آنگاه
حضرت فرمود: هر كه از آبرو و حيثيّت برادرش دفاع كند مصون از آتش دوزخ خواهد بود.
8- پيغمبر (ص) در نصيحتى به ابو ذر فرمود: اى ابا ذر، هر كه غيبتى را از برادر
مؤمنش دفع كند، سزاوار آن است كه خداوند او را از آتش دوزخ آزاد كند.
اى ابا ذر، هر كه در نزد او از برادر مؤمنش غيبت شود و او توانايى يارىاش داشته
باشد (با رد غيبت) او را يارى كند خداوند در دنيا و آخرت يارىاش فرمايد، و هر گاه
در حال قدرت بر يارى او، كمكش نكند و خوارش دارد، خداوند در دنيا و آخرت او را خوار
گرداند.
157- باب تحريم افشاى سرّ مؤمن و عيبجويى از او ...
1- عبد اللّه بن سنان گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: آيا عورت مؤمن بر مؤمن
حرام است؟ فرمود: آرى، عرض كردم: يعنى شرمگاهش؟ فرمود:
آن طورى كه فكر مىكنى نيست، بلكه مراد از عورت، افشاى سرّ مؤمن است.
2- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مطلبى را در مورد مؤمنى بازگو كند كه قصدش رسوا
كردن او و ريختن آبرويش باشد تا از نظر مردم بيفتد، خداوند او را از دوستى خود به
دوستى شيطان خارج كند، و شيطان هم او را نپذيرد.
3- امام صادق (ع) در مورد حديث «عورة المؤمن على المؤمن حرام»
فرمود:
مراد از عورت آن نيست كه مؤمن برهنه شود و تو عضوى از او را ببينى، بلكه عورت
عبارت است از اين كه به ضرر مؤمن سخنى بگويى و يا از او عيبجويى نمايى.
4- محمد بن فضيل گويد: به امام موسى كاظم (ع) عرض كردم: قربانت گردم، در باره يكى
از برادرانم خبرى به من رسيده است كه در شأن او نيست از خود وى پرسيدم انكار كرد،
در صورتى كه گروه موثّقى آن را به من اطلاع داده است. فرمود: اى محمد چشم و گوش خود
را نسبت به برادرت تكذيب كن، اگر پنجاه نفر پيش تو قسم بخورند و عليه برادرت گواهى
دهند، ولى برادرت خلاف آن را بگويد گفته وى را تصديق و آنها را تكذيب كن و نبايد
چيزى را كه باعث سرشكستگى اوست و به آبرو و حيثيّت او لطمه مىزند در مورد او منتشر
كنى زيرا در اين صورت جزء كسانى هستى كه خدا در باره آنان فرموده است: «آنان كه
دوست دارند زشتكارى در باره مؤمنين فاش گردد براى آنها در دنيا و آخرت عذاب
دردناكى است» .
5- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه كلام زشتى را بشنود و آن را انتشار دهد مانند كسى است
كه آن را انجام داده، و هم چنين افشاكننده كلام خوب مانند انجام دهنده آن است.
6- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است. هر كه عمل زشتى را منتشر كند
كيفرش مانند شروعكننده آن است، و هر كه مؤمنى را به سبب چيزى سرزنش كند، نمىميرد
تا اين كه خودش مرتكب آن شود.
7- فيض بن مختار گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: وقتى كه به حضرت عيسى (ع)
مائده نازل شد به حواريون گفت بدون اجازه من از مائده نخوريد، ولى يكى از آنها از
مائده خورد ديگران به عيسى گفتند يا روح الله فلانى از مائده خورد، عيسى از وى
پرسيد آيا تو از مائده خوردى؟ گفت: نه، حواريون گفتند چرا يا روح اللّه به خدا قسم
وى از مائده خورد، حضرت عيسى فرمود:
برادرت را تصديق، و چشمت را تكذيب كن.
158- باب تحريم ناسزا گفتن به مؤمن و محترم داشتن ناموس، مال و خون او
1- عبد الرحمن بن حجّاج گويد: موسى بن جعفر (ع) در باره دو نفر كه به هم دشنام
دهند فرمود: آن كه به دشنام آغاز كرده است ظالمتر است، و گناه خود و گناه
رفيقش به گردن اوست تا زمانى كه از مظلوم عذرخواهى نكرده است.
2- امام باقر (ع) فرمود: مردى از قبيله بنى تميم خدمت پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد:
به من نصيحتى بفرما. از جمله نصايح آن حضرت اين بود، كه به مردم ناسزا نگوييد زيرا
دشنام باعث دشمنى آنان نسبت به شما مىشود.
3- امام باقر (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: ناسزا گفتن به مؤمن گناه است،
جنگ با او كفر و خوردن گوشتش بوسيله غيبت كردن معصيت مىباشد و مال او مانند خونش
محترم است.
4- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: كسى كه به مؤمن ناسزا بگويد
همچون كسى است كه در پرتگاه هلاكت باشد.
5- امام باقر (ع) فرمود: هر كه از ريختن آبروى مردم خوددارى كند، خداوند در روز
قيامت او را عفو فرمايد، و هر كه خشم خود را از مردم منع كند و جلو خشم خود را
بگيرد خداوند عذاب روز رستاخيز را از او باز دارد.
159- باب تحريم بد نام كردن مؤمن و سوء نيت داشتن به او
1- امام باقر (ع) فرمود: مرد هرگز به كفر مرد ديگر گواهى نمىدهد، (بگويد تو
كافرى يا اى كافر) جز اين كه به يكى از آن دو برگردد، اگر بر كفر كافرى گواهى دهد
راست گفته است، و اگر كفر را به مؤمنى نسبت دهد به خود وى بازمىگردد بنا بر اين از
طعنه زدن به مؤمنان بپرهيزيد.
2- ابو حمزه گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مىفرمود: هر گاه مردى به برادر
مؤمنش بگويد اف (واى بر تو) از پيوند (دينى) با او خارج مىشود، و چون به او بگويد
تو دشمن منى يكى از آنها كافر شوند، و خداوند از مؤمنى كه نسبت به برادر مؤمنش نيّت
بد در دل دارد هيچ عملى را نمىپذيرد.
3- امام باقر (ع) فرمود: هر كس رو در روى مؤمن به او طعن زند (او را بد نام كند)
با بدترين مرگها خواهد مرد و سزاوار است كه به خير و سعادت بازنگردد.
4- امام صادق (ع) فرمود: خداوند مؤمنان را از پرتو عظمت و شكوه و بزرگوارى خويش
آفريده، و هر كه آنان را طعنه زند و يا عقيدهشان را مردود شمرد بىشكّ خدا را ردّ
كرده و چنين شخص از فضل الهى بىبهره مىباشد و اين كار يكى از دامهاى شيطان است.
5- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: خداى عزّ و جل مؤمن را از عظمت
جلال و قدرت خويش آفريده، بنا بر اين هر كه مؤمنى را طعن زند و يا سخن او را مردود
شمرد، بىشك خدا را ردّ كرده است.
160- باب تحريم لعن كردن كسى كه نبايد او را لعن كرد.
1- امام صادق (ع) فرمود: هنگامى كه لعن از دهن گويندهاش بيرون آيد، بين گوينده و
لعنشونده در هوا مردّد مىماند، اگر لعنشونده را سزاوار يافت بر او
فرود مىآيد، و الّا به گويندهاش باز مىگردد؛ و گوينده به آن سزاوارتر است، بنا
بر اين از لعن كردن مؤمن بپرهيزيد زيرا به خودتان باز مىگردد.
2- حديث 2 از امام باقر (ع) با اندك تفاوتى مانند حديث 1 نقل شده است.
161- باب تهمت زدن به مؤمن و بدگمان بودن به او
1- امام صادق (ع) فرمود: چون مؤمن به برادر دينى خود تهمت بزند ايمان در قلبش آب
شود مانند نمك در آب.
2- عمر بن يزيد از پدرش نقل كرده: كه شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود:
هر كه به برادر دينى خود تهمت بزند احترام ميان آنها از بين مىرود و هر كه با
برادر دينى خود مانند باقى مردم رفتار كند، از آنچه كه خود را بدان بسته (مذهب
جعفرى) بيزار و بركنار شده است.
3- امام صادق (ع) فرمود: كه على (ع) فرموده است: گفتار و كردار برادرت را حمل بر
نيكى كن، مگر اين كه كارى از او سربزند كه نتوانى توجيه كنى، و به گفتار او تا جايى
كه مىتوان حمل بر نيكى كرد سوء ظن نبر،
162- باب تحريم ترساندن مؤمن و لو با نگاه
1- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه به مؤمن طورى نگاه كند
كه وى را بترساند، خداى عزّ و جل در روزى كه سايهاى جز سايه
«رحمت» نيست (روز قيامت) او را بترساند.
2- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را از سلطانى بترساند به اين كه از طرف سلطان
بدى به او مىرسد، و نرسد او در آتش دوزخ است و هر كه مؤمنى را از آسيب سلطانى
بترساند و آسيب به وى برسد، ترساننده با فرعون و خاندان او در آتش دوزخ خواهد بود.
3- على (ع) فرمود: بر هيچ مسلمانى جايز نيست كه مسلمانى را بترساند.
163- باب تحريم كمك به قتل و اذيت مؤمن گر چه با كلمهاى باشد
1- از امام صادق (ع) روايت شده است: در روز رستاخيز مردى نزد مرد ديگرى مىآيد و
او را به خونش آغشته مىكند و مردم سرگرم حسابند، آن مرد مىگويد با من چه كار دارى
و چرا مرا خون آلود كردى؟ مىگويد چون تو در دنيا قاتل مرا عليه من يارى دادى و من
كشته شدم.
2- امام صادق (ع) فرمود: هر كس با كوچكترين كلمهاى بر ضرر مؤمن اقدام كند، روز
قيامت خداى را ديدار كند در حالى كه اين جمله در پيشانىاش نوشته شده، اين شخص از
رحمت نااميد است.
3- امام باقر (ع) فرمود: روز رستاخيز شخصى در عرصه محشر حاضر مىشود و يك شيشه خون
به او مىدهند و مىگويند اين سهم تو از خون فلانى است، مىگويد پروردگارا تو
مىدانى كه من خونى نريختهام و مرا خودت قبض روح كردى، خداوند مىفرمايد: آرى، ولى
آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى پس آن را بازگو كردى تا اين كه
گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفتههاى تو آن مرد را كشت و اين نصيب تو از خون
اوست.
حديث 4 مانند حديث 2 است، فقط در جمله آخر: (نوميد از رحمت من است) قيد نشده است.
164- باب تحريم سخن چينى و تفرقه افكنى
1- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) به اصحاب خود فرموده است: آيا شما را از
شرورترينتان آگاه نكنم: عرض كردند: چرا، يا رسول اللّه، فرمود: آنان كه براى سخن
چينى قدم بردارند، و بين دوستان تفرقه اندازند و از كسانى كه عيب ندارند عيبجويى
كنند.
2- امام باقر (ع) فرمود: بهشت بر دروغ پردازان و كار آگاهانى كه سخن چينى كنند
حرام است.
3- علىّ (ع) فرمود: بدترين شما كسانىاند كه سخن چينى كنند، و بين دوستان تفرقه
اندازند، و از آنان كه عيب ندارند عيبجوئى كنند.
4- ابو ذر گويد: پيغمبر (ص) در نصيحتى به من فرموده است: اى ابا ذر، قتّات به بهشت
نمىرود، عرض كردم: يا رسول اللّه، قتّات كيست؟ فرمود: سخن چين.
اى ابا ذر، سخن چين در آخرت از عذاب الهى آسوده نخواهد بود.
اى ابا ذر، هر كه در دنيا، دو رو و دو زبان باشد، در آتش دوزخ داراى دو چهره خواهد
بود اى ابا ذر، گفتار در انجمنها امانت است، انتشار دادن راز برادرت خيانت است پس
از اين كار دورى كن، و از حضور در مجلسى كه سبب لغزش گردد نيز بپرهيز 5- على (ع)
فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: چهار گروهند كه دوزخيان را با وجود گرفتاريهاى
خودشان كه از آب داغ دوزخ مىنوشند آزار مىدهند، و فريادشان به وا ويلا وا هلاكا
بلند است. بعضى از دوزخيان از بعضى مىپرسند، گناه اين چهار گروه چيست؟ كه ما با
وجود اين همه گرفتارى از عذاب آنان نيز رنج مىبريم، يكى از آنها در تابوتى از آتش
گداخته آويزان است، ديگرى احشاى درونىاش بيرون آمده و آنها را با خود مىكشد، آن
يكى چرك و خون از دهنش جارى است، آن ديگرى گوشت بدنش را مىخورد.
از صاحب تابوت آتشين مىپرسند كه جرم اين دور از رحمت خدا چيست؟ كه عذاب او ما را
با همه بدبختى و عذاب كه داريم نيز آزار مىدهد، مىگويند اين دور از رحمت الهى
موقع مرگ اموالى از مردم را با اين كه توانايى بازپرداخت نداشت بر ذمّه گرفته بود.
سپس از آن كه احشاى درونىاش كشيده مىشد پرسيدند، كه جرم اين ملعون چيست كه وضع
دلخراش او بر گرفتارى و شدت آزار ما افزوده است. مىگويند اين محروم از رحمت الهى،
كسى بود كه ادرار به هر كجاى بدنش مىرسيد باكى نداشت (رعايت نجاست و پاكى نمىكرد)
آنگاه از آن كه چرك و خون از دهنش مىآيد مىپرسند، كه اين يكى چه كرده و گناهش
چيست؟ كه همچنان ما را با همه گرفتاريهاى خود به زحمت انداخته، مىگويند:
اين يكى مسخرگى مىكرد و از كلمات زشت استفاده مىنمود و آنها را به كسى نسبت
مىداد و آن را حكايت مىكرد. سپس از آن كه گوشت بدنش را مىخورد سؤال كردند كه اين
دور از رحمت الهى چه كرده است؟ با همه بدبختيها كه از گناهان خود داريم از عذاب وى
نيز در رنجيم، مىگويند: اين محروم از رحمت الهى گوشت مردم را مىخورد (با غيبت
كردن) و سخن چينى مىكرد. 6- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه بين دو نفر دست به سخن چينى
بزند، خداوند در قبر آتشى بر او مسلّط گرداند كه تا قيامت او را بسوزاند و چون از
قبر بيرون آيد، خدا اژدهاى سياهى را بر او مسلط كند كه وى را نيش زند تا اين كه
داخل آتش دوزخ گردد.
7- امام صادق (ع) فرمود: سه نفر هرگز به بهشت نخواهند رفت: 1- شخص بىباك در
خونريزى، 2- دايم الخمر (كسى كه هميشه شراب مىنوشد) 3- سخن چين.
8- على (ع) فرمود: بهشت بر سه كس حرام است: 1- آن كه به ديگران منّت گذارد، 2- آن
كه سخن چينى كند، 3- آن كه دايم الخمر باشد.
9- امام موسى كاظم (ع) فرمود: بهشت بر سه كس حرام است: 1- سخن چين، 2- دايم الخمر،
3- و آن كه ناموسش را در اختيار ديگر گذارد و او فاجر و گنهكار است.
10- امام صادق (ع) به منصور فرمود: از كسى كه بهشت بر او حرام و جايگاهش آتش است
هيچ سخنى را در باره خويشاوندان و خدمتكاران خانوادهات نپذير، زيرا سخن چين
دروغگوى آشكار، و در ايجاد دشمنى بين مردم شريك شيطان است. چون خداوند متعال فرمود:
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر فاسقى خبرى براى شما آورد جستجو نماييد مبادا از
روى نادانى به گروهى آسيب رسانيد و سپس بر عمل خود پشيمان شويد» البتّه بر تو واجب
است، نسبت به كسى كه خويشاوندىاش از تو قطع كرده صله رحم كنى و به كسى كه ترا
محروم كرده عطا و بخشش كنى و كسى را كه به تو ستم كرده عفو نمائى چون پاداش نيكى،
صله رحم نيست، بلكه صله رحم آن است كه اگر خويشاوندان از تو بريدند تو صله رحم
بجاآورى
11- امام صادق (ع) فرمود: چهار شخص به بهشت نخواهد رفت: 1- پيشگو، 2- منافق، 3-
دايم الخمر، 4- سخن چين.
12- امام صادق (ع) فرمود: حضرت موسى (ع) در مناجات با پروردگارش شخصى را زير سايه
عرش خدا ديد، عرض كرد خدايا، اين شخص كيست كه عرش تو بر او سايه افكنده است؟ خداوند
فرمود: اين كسى است كه همواره به پدر و مادرش نيكى نموده، و هرگز سخن چينى نكرده
است.
13- امام صادق (ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالى به موسى (ع) وحى كرد كه يكى از
يارانت عليه تو سخن چينى كرده، از او بپرهيز، عرض كرد خدايا من كه او را نمىشناسم
مرا آگاه كن تا او را بشناسم، خطاب شد اى موسى من سخن چينى را بر او عيب مىگيرم
ولى تو مرا مكلّف به سخن چينى مىكنى، موسى گفت خدايا پس چه كنم؟ خطاب آمده اى موسى
يارانت را به گروههاى ده نفرى تقسيم كن و بين آنها قرعه بكش، البته قرعه به نام
گروهى اصابت خواهد كرد كه سخن چين در بين آنهاست و به همين ترتيب قرعه كشى را ادامه
بده تا قرعه به نام سخن چين اصابت كند، موسى (ع) گويد: وقتى كه سخن چين قرعه كشى را
ديد از جا برخاست و گفت: اى پيغمبر خدا، سخن چين من بودم، و سوگند ياد مىكنم كه
هرگز آن را تكرار نكنم.
14- حذيفه گويد: از پيغمبر (ص) شنيدم كه مىفرمود: سخن چين هرگز داخل بهشت
نمىشود.
165- باب استحباب نگاه كردن به اولاد صالح پيغمبر (ص)
1- امام رضا (ع) فرمود: نگاه كردن به فرزندان ما عبادت است. راوى گويد:
عرض كردم: يا ابن رسول اللّه، نگاه كردن به فرزندان شما، يا همه اولاد پيغمبر (ص)؟
حضرت فرمود: نگاه كردن به همه فرزندان پيغمبر (ص) تا جايى كه از روش رسول اللّه جدا
نشده و خويشتن را به گناه آلوده نكردهاند عبادت است.
166- باب استحباب نگاه كردن به پدر و مادر و به قرآن و به روى عالم
1- محمد بن علىّ بن حسين گويد: كه در روايت آمده است: نگاه كردن به كعبه، و هم
چنين به پدر و مادر، و به قرآن حتى بدون قرائت، و نگاه كردن به روى عالم، و به
اولاد رسول اللّه (ص) عبادت است.